10.1K
اَردَبیل تلفظ (نام باستان: آرتاویل) یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان اردبیل در شمال غربی این کشور است. این شهر در قب...
اَردَبیل تلفظ (نام باستان: آرتاویل) یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان اردبیل در شمال غربی این کشور است.
این شهر در قبل و پس از اسلام، مرکز آذربایجان بودهاست.
شهرت و اهمیّت اردبیل تنها از آن جهت نیست که چند تن از پادشاهان ایران آن شهر را قرارگاه خود ساختند، بلکه از آن لحاظ است که سر حلقه فرقه صفویه، شیخ صفیالدین اردبیلی، از اینجا برخاست و در همینجا به خاک سپرده شد.
با ظهور شیخ صفیالدّین و خاندان صفوی، اردبیل اعتبار ویژهای یافت، بهطوریکه این شهر در زمان تیمور، دارالارشاد و در زمان سلاطین صفوی با عنوان دارالامان از جایگاه خاصّ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار گردید. حکومت صفوی بسیاری از هرج و مرجها را که در ایران وجود داشت، برانداخت و یک حکومت دینی و مذهبی را پایهگذاری کرد که به گفته بسیاری از کارشناسان تاریخ، تشکیل دولت یکی از وقایع تاریخ ایران بهشمار میآید.
واژهٔ اردبیل یک واژه ایرانی است که ریشه در اوستایی دارد که از واژه «آرتا» (بهمعنی مقدس که در فارسی میانه تبدیل به «ارد» شدهاست و در کلماتی نظیر اردشیر، اردوان، اردستان، اردکان آمدهاست) و «ویل» به معنی شهر تشکیل شدهاست. وسعت این شهرستان ۳۸۱۰ کیلومتر مربّع است و چهرهٔ عمومی شهرستان اردبیل متأثّر از ارتفاعات کوهستانهای ساوالان (سبلان)، باغرو (تالش) و بزغوش است که این عوامل طبیعی سبب محصور شدن آن شدهاند. اردبیل از مناطق با اهمیّت ایران بهشمار میآید و دارای آثار و ابنیّه تاریخی و جاذبههای طبیعی بسیار زیادی است.
این شهر همچنین مرکز شهرستان اردبیل است. اردبیل از شهرهای باستانی و تاریخی ایران است. این شهر در نزدیکی مرز جمهوری آذربایجان قرار گرفته و از سردترین شهرهای ایران محسوب میگردد که جاذبههای طبیعی زیادی دارد. این شهر در ۲۱۹ کیلومتری تبریز و ۵۷۸ کیلومتری تهران واقع شدهاست.
شهر اردبیل در میان دشتی با همین نام در ارتفاع ۱۵۰۰متری از سطح دریا و در میان کوههای باغرو (تالش) و سبلان در شمال غرب فلات ایران جای گرفته و دارای زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل است.
مردم اردبیل آذربایجانی هستند و زبان مردم شهر اردبیل ترکی آذربایجانی است، دین اکثر مردم این شهر، اسلام مذهب (شیعه دوازدهامامی) هستند. همچنین مسیحیان شهر که اغلب ارمنی بودهاند در دهههای گذشته مهاجرت نمودهاند.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۵۲۹٬۳۷۴ نفر (در ۱۵۸٬۶۲۷ خانوار) بودهاست.
اردبیل یا آرتاویل واژهای اوستایی است که از ترکیب دو کلمه «آرتا» بهمعنی «مقدس» که در پارسی میانه تبدیل به «ارد» تبدیل شدهاست و «ویل» که به معنای «شهر» است تشکیل شدهاست. . آدام اولئاریوس در سفری که به اردبیل داشتهاست عنوان نموده که اهالی شهر که ترکزبان هستند، نام شهر را آردویل تلفظ میکنند. در مناطق تالش نشین استان، هنوز هم به اردبیل، «آردویل» میگویند که به معنای "ناحیّه مقدس" است.
این مجموعه در مرکز شهر اردبیل واقع شدهاست که دارای زمین فوتبال چمن - سالن کشتی - وزنهبرداری - سالن چند منظوره آسمانی و یک زمین تنیس خاکی میباشد که به تازگی توسط بخش خصوصی احداث گردیدهاست.
اردبیل در طول تاریخ، به نامهای گوناگونی ازجمله «دارالارشاد»، «دارالملک»، «دارالعرفان»، «دارالامان» و «شهر مقدس (آرتاویل)» ملقب بودهاست و در دورههای مختلف، مرکز ایالت آذربایجان بوده و بهعلت قرارداشتن در مسیر جاده ابریشم، از رونق اقتصادی بسیار خوبی، برخوردار بودهاست.
اردبیل تمدنی ۳۰۰۰ ساله در حاشیه جادهٔ ابریشم دارد که سابقهٔ تاریخی و باستانی آن را کاروانسراهای بینظیر به جهت نوع معماری و تجمیع هنرهای ظریف ایرانی بیان میکند. اردبیل در گذشته گذرگاه کاروانهای تجاری و نظامی متعددی بوده که زمینهٔ احداث کاروانسراها را فراهم کردهاست. به عقیدهٔ کارشناسان وجود کاروانسرا در شهرستانهای مختلف این استان بیانگر رونق اقتصادی تمامی شهرهای این منطقه در گذشتهاست. از جملهٔ مهمترین کاروانسراهای اردبیل میتوان به کاروانسرای سنگی صائین در نیر، شاه عباسی شورگل در بیله سوار، عباسی نقدی کندی و قانلی بولاغ در مشگینشهر اشاره کرد.
این شهر در زمان حکومت بنیامیه مرکز حکومت آذربایجان و در زمان بنیعباس مرکز قیام بابک خرمدین بودهاست. در سال ۶۱۸ هجری مورد حمله مغولان قرار گرفت. در دوران باستان نیز که ایران به چهار ولایت تقسیم شده بود اردبیل مرکز ولایت باختر شامل آذربایجان بودهاست. اما در زمان تیموریان و صفویان، نهضت تشیع و جنبشهای سیاسی ایران از این شهر برخاست. اردبیل در زمان صفویان آباد گردید و به اوج اعتبار، عزت، و عظمت خود رسید، اما پس از انقراض این سلسله در پیشامدها و تحولات تاریخی دورهٔ نادرشاه و اوایل قاجار و بهخصوص با ورود قشون روسیه به ایران و حوادث دوران مشروطیت، از رونق و اهمیت افتاد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در ۲۴ فروردین ۱۳۷۲ به مرکز استان تبدیل شد.
از آثار تاریخی اردبیل که برخی به دورهٔ پیش از اسلام میرسد، میتوان از دهکده آتشگاه، شهر هیر، شهریور، و مسجد جمعه اردبیل که در قدیم آتشکده بودهاست، نام برد. با توجه به اینکه این مسجد، بزرگترین و قدیمیترین مسجد اردبیل است، یکی از واحدهای آن، کتابخانه بودهاست.
بسیاری از مؤلفان دورهٔ اسلامی، بنای شهر اردبیل را به فیروز، پادشاه ساسانی نسبت میدهند و مینویسند که اردبیل به دستور این پادشاه، که در سدهٔ پنجم میلادی میزیست، ساخته شدهاست. فردوسی در شاهنامه بنای اردبیل را به پیروز ساسانی نسبت میدهد.
اما تاریخ اردبیل خیلی قدیمیتر از زمان فیروز ساسانیاست. زیرا که فیروز در سال ۴۵۹ میلادی به سلطنت رسیدهاست و ۳۴ سال قبل از این تاریخ، بهرام پنجم ملقب به بهرام گور در مقابل حملهٔ هیاتله از راه اردبیل به آمل وگرگان و سپس به خراسان رفته و در آنجا، خاقان هیاتله را کشتهاست. این موضوع در شاهنامه فردوسی آمدهاست:
در زمان فیروز به دلیل حملهٔ طوایف شمال (هونها) ویران گردید و به دستور فیروز، آباد گردید و برج و بارو در آن ساخته شد و از اینرو بنای آن را به فیروز نسبت میدهند.
در داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی نیز نام اردبیل آمدهاست.
در قرن ششم قبل از میلاد زرتشت پیامبر بزرگ ایران ظهور کرد و بنا به روایت اوستا، کتاب یسنا در بالای کوه سبلان بر او نازل شدهاست.
شهر اردبیل به علت نزدیکی به قفقاز و گرجستان و ارمنستان، جایگاه ویژهای داشت بهطوریکه در زمان جنگهای ایران و روس در عهد قاجار، اردبیل مرکز استقرار نیرو و ستاد عملیات سپاه ایران در برابر طوایف شمال بودهاست. شهر اردبیل در سال ۲۷۲ (شمسی) در اثر زمین لرزهای قدرتمند لرزید و در اثر آن بهطور کامل ویران شد که در طی آن زمین لرزه ۱۵۰۰۰۰ از ساکنان آن کشته شدندزمینلرزه اردبیل (۲۷۲).
منطقهٔ اردبیل حداقل از هزارهٔ ششم قبل از میلاد مسکونی بودهاست. براساس پژوهش، سراسر منطقه از تپههای باستانی پوشیده شدهاست. کاوشهای مقدماتی در برخی از نواحی اردبیل به ویژه در قسمتهای شمالی و شرقی آن نشان میدهد که اردبیل از کانونهای مهم فرهنگ مگالی تیک یا سنگ افراشتی بودهاست. مردم مگالی تیک شرق آذربایجان که ماهیت قومی آنها میباید از عناصر کاسی و هوری بودهباشد، دهها اثر مگالی تیک پرارزش از خود به یادگار گذاشتهاند. یافتههای اخیر در محوطهٔ باستانی شهر یئری مشگینشهر، پرتو تازهای به تمدن و فرهنگ هشت هزارسالهٔ اقوام ساکن در اردبیل و اطراف آن افکندهاست و انتشار نتیجهٔ این یافتهها میتواند ارتباط تمدن و فرهنگ مگالی تیک اردبیل را با دیگر مناطق ایران و آذربایجان تاریخی و قفقاز و شرق آسیای صغیر مشخص کند. تصاویر هیکلهای سنگی شهر یئری با تصاویر هیکلها و سرهای آدمیانی که بر روی اجاقهای نعل اسبی ایغدیر (ایگدیر درشمال شرقی ترکیه در نزدیکی مرز ایران و ارمنستان) نقش بسته، شباهت تام دارد. آثار یافت شده درموزهٔ باستانشناسی اردبیل قرار دارند.
آثار بهدستآمده در حفاریهای صورت گرفته در اردبیل، نشان از حیات در دوره مفرغ را به اثبات میرساند. آثار بهدستآمده شامل شمشیرهای مسی، خنجرهای مختلف، تیر و سرنیزه، حلقه برای گرفتن زه کمان و تیردانهای مسی، از نوع تبری که در لرستان پیدا شده و باستانشناسان، تاریخ آن را قریب سههزار سال قبل از میلاد معین کردهاند، در ناحیه اردبیل نیز پیداشدهاست؛ چون این اشیا از مفرغهای بهدست آمده لرستان سادهترند، این امر قدمت اردبیل را فراتر هم میبرد. باستانشناسان در یکی از گورها تعدادی مهره عقیق، لاجورد، شیشه، یک دکمه طلا و سفال به دست آوردهاند.
درضمن حفاری در تپه نادری اردبیل، باستان شناسان موفق شدند، بقایای معماری عصر مفرغ را به دست آورند. این بقایا از دورههای عصر آهن ۲ و ۳ و نمونههایی از دورههای اشکانی، ساسانی، سلجوقی و اوایل دوره اسلامی هستند. این نوع معماری بسیار شناخته شدهاست و در بسیاری از نقاط دنیا به ویژه در معماری شرق ترکیه بسیار دیده شدهاست.
در دیگر کاوشها درمنطقهٔ گیلوان اردبیل مواردی به شرح ذیل کشف گردیدهاند:
موضوع قابل توجه در گورهای عصر آهن تدفینهای دسته جمعی است که در گورهای این عصر بینظیر است که این موضوع نشان از همان تداوم فرهنگی از عصر مفرغ جدید تا عصر آهن است. سازههای گورهای گیلوان از نوع سازههای چالهایاست و تدفین اسکلتها به صورت چمباتمهای انجام شدهاست. جهت قرارگیری سر این اسکلتها نشان دهندهٔ این مطلب است که: اجسادی که در صبح دفن شدهاند سرشان به طرف شرق و آنهایی که در ظهر دفن شدهاند، سرشان به طرف جنوب بودهاست.
از اشیایی که همراه با اسکلتها به دست آمده میتوان به: خنجر، سرنیزه و پیکان در گور مردان و سنجاق سینه، مهرههای تزئینی، پولک و … در گور زنان اشاره کرد.
اردبیل در زمان حمله اعراب مقرّ مرزبان آذربایجان بوده و حذیفه بن یمان، سردار عرب آن را در سال ۲۲ه.ق /۶۴۳. م، به صلح گشود. در این دوره، اردبیل مرکز آذربایجان بود و از میانه تا باجروان در کنار رود ارس و شهر شیز نزدیک مراغه جزو این ایالت محسوب میشد. پس از چندی حذیفه به دستور عمر بن خطّاب عزل شد و عتبه بن فرقد به جای او منصوب گشت. در زمان او، مردم اردبیل علیه اعراب شورش کردند. عتبه بن فرقد چون به اردبیل رسید با شورشیان جنگید و بر آنها پیروز شد و غنایم بسیاری از آنها گرفت.
در زمان خلافت علی بن ابیطالب، ولایت آذربایجان نخست با سعید بن ساریه خزاعی و سپس با اشعث بود. در زمان ولایت اشعث، اکثر مردم آذربایجان اسلام آورده بودند و قرآن میخواندند. او گروهی از اعراب اهل عطا و کسانی که از بیتالمال حقوق سالانه میگرفتند را در اردبیل سکونت داد و به آنان دستور داد که مردم این سامان را به اسلام دعوت کنند. اشعث، اردبیل را پایتخت خود ساخت و در مدّت حکومت او اردبیل آباد شد. به دستور وی مسجدی در اردبیل بنا کردند و این مسجد بعدها توسعه یافت.
هنگامی که سپاهیان عرب در آذربایجان و اردبیل بودند، عشیرههای عرب از کوفه، بصره و شام به آن جا روی آوردند. اینان هر چه قدر توانستند، برای خود زمین به دست آوردند و گروهی از ایشان زمینهای ایرانیان را خریدند و عدّهای از زارعین نیز برای حفظ خود، زمینها را به آنان سپردند و خود، کشاورز آنان شدند.
در سال ۱۰۷ هجری قمری، یعنی در زمان هشام بن عبدالملک خلیفه اموی، خزرها از راه دربند گذشته به استان بیلقان در کنار رود ارس حمله بردند و سپس از ارس گذشته به سوی ایران عازم شدند و تمام آذربایجان را گرفته، غارت کردند و اردبیل را ویران ساختند. خزرها همه مردان بالغ شهر را کشتند و زن و فرزندان آنان را به اسیری بردند.
در آن زمان، سه هزار تن مسلمان در اردبیل سکونت داشتند. در اواخر قرن دوّم هجری، که آذربایجان همچنان به دست خلفای بغداد اداره میشد، یک نهضت مذهبی و اشتراکی به نام خرمدینان پدید آمد.
خرمدینان جمعی از مردم ایران بودند که بر اثر فشار اعراب و سختیهای زندگی در صدد ترویج آیین مزدک برآمدند و تشکیلات وسیعی را در ایران به وجود آوردند. بابک خرمدین در حدود سال ۲۰۱ هجری قمری، به پیشوایی خرمدینان رسید و در اردبیل و حوالی آن مدّت ۲۲ سال مبارزه او با دولت عبّاسی طول کشید.
پیرامون علّت نامگذاری این نهضت به خرمّدینان، برخی از دانشمندان معتقدند که چون بابک از روستایی به نام خرّم در نزدیکی اردبیل برخاسته بود، از این جهت طرفداران وی به خرّمیان یا خرّمدینان معروف گشتهاند و خواجه نظام الملک میگوید که خرّمدین از خوردین گرفته شده و بدان جهت این طایفه به خرّمدین شهرت یافتهاند.
در اواخر عهد سلجوقیان که مصادف با قدرت یافتن دولت گرجستان بود، اردبیل از حملات گرجیان آسیب بسیار دید و در ۶۰۵ ه. ق، /۱۲۰۹م. غارت شد و گفتهاند که دوازده هزار تن از مردم آن کشته شدند. حملهٔ گرجیان از حوادث ناگوار این عهداست. گرجیان در این دوران، که مدّت آن در کتابها متجاوز از یک قرن نوشته شده، بلای بزرگی برای مسلمانان آذربایجان به ویژه اردبیل بودند و از قتل و آزار آنان خودداری ننمودند. شهرها و روستاها را ویران کردند، مردم بی گناه بسیاری را کشتند. حتّی در اردبیل به انتقام سوخته شدگان نخجوان، جمعی را در آتش انداخته و سوزانیدند و از هیچ گونه رفتار ناشایست روی برنتافتند.
اردبیل اندکی بعد از هجوم گرجیان، به دست مغولان فتح و غارت شد. چنگیز در سال ۶۱۶ هجری قمری، به ایران حمله کرد و چون علاءالدین محمد خوارزمشاه شکست خورد و فراری شد، ولایات ایران یکی پس از دیگری در مقابل این سیل خروشان تاب مقاومت نیاورده، سقوط کردند. پس از حملهٔ چنگیز خان به ماوراءالنهر و خراسان، یمه و سبستای، دو تن از سرداران مغول به دنبال سلطان محمّد خوارزمشاه و تعقیب کسان او، شهرهای ایران را به باد غارت و ویرانی دادند. لشکریان مغول بین سالهای ۶۱۷ و ۶۱۸ هجری قمری، به آذربایجان رسیدند. مردم تبریز انقیاد کردند و نجات یافتند. امّا مردم اردبیل مقاومت کردند و دو بار سپاه مغول را عقب راندند، ولی سرانجام مدافعین شهر ضعیفتر گردیده و در نتیجه، شهر اردبیل به دست مغول افتاد و با خاک یکسان گردید و از سکنهٔ پرشمار آن، جز آنهایی که قبلاً فرار کرده بودند، کسی زنده نماند؛ ولی به زودی اردبیل پس از این واقعه، باز رونق خود را از سرگرفت. در اوایل قرن هشتم هجری قمری، که حمدالله مستوفی از اردبیل دیدن کرده، توابع آن را صد پارچه و حقوق دیوانش را پانصد هزار دینار نوشتهاست. در عهد ایلخانان مغول، تبریز ترقّی بسیار کرد و به جای اردبیل، مرکز آذربایجان شد، اما با ظهور شیخ صفیالدین اردبیلی سردودمان خاندان صفوی، اردبیل دارالارشاد شد و در زمان شاهان صفوی اهمیّتی نوین یافت.
شاه اسماعیل یکم صفوی قیام مؤثر خود را بر ضد امیران آق قویونلو به سال ۹۰۷ از هجری قمری، اردبیل آغاز کرد ولی پایتخت خود را به تبریز انتقال داد. با وجود این، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی الدّین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی بهشمار میرفت و از تقدس و احترام خاصّی بهرهمند بود. شاهان صفوی هرگاه که فرصتی به دست میآوردند، برای زیارت قبر جدّ خود به آن جا میرفتند. شاه عباس بزرگ از نیم فرسنگی شهر، چکمه و پاپوش از پا درمیآورد و با پای برهنه، پیاده به زیارت آرامگاه جدّش میشتافت.
شهر اردبیل در عهد صفویّه به حدّ اعلای ترقّی خود رسید. مردم اردبیل تا قرن هشتم هجری قمری، شافعی مذهب بودند. امّا در قرن نهم هجری قمری، در زمان خواجه علی سیاهپوش نهضت تشیع در اردبیل بروز کرد و در اواسط این قرن بود که مریدان شیخ صفی به عنوان جهاد مذهبی به کشورهای مجاور، داغستان و چرکسان و گرجستان حمله میبردند. سرانجام همین نهضت تشیّع موجب تشکیل دولت جدید صفوی گردید. اردبیل در زمان سلطان جنید، جدّ شاه اسماعیل اوّل در شمار شهرهای محترم و مقدّس شیعیان مانند مکّه، نجف، مشهد و کربلا درآمد. در دورة صفوی، اردبیل دارالامان و بست و پناهگاه مجرمان بود و شاه عبّاس در شعبان ۱۰۱۴ هجری قمری، فرمانی صادر کرد که اردبیل که به وسیله امیر تیمور گورکان دارالامان اعلام شده بود، همچنان دارالامان باقی بماند. نام اردبیل در جنگهای ایران و عثمانی مکرّر آمدهاست. شاه تهماسب دوم پس از فتح تبریز به دست ترکان عثمانی، از آنجا به اردبیل و سرانجام به قزوین و تهران گریخت. آذربایجان موقّتاً زیر فرمان ترکان عثمانی قرار گرفت ولی نادر شاه، عثمانیان را در سال ۱۱۴۲ هجری قمری، بیرون راند و چند سال بعد در مغان تاجگذاری کرد و تشریفات این تاجگذاری در اردبیل به عمل آمد. بعد از انقراض صفویّه، اردبیل اهمیّت و اعتبار اوّلیّة خود را از دست داد و در این امر، خواست نادر شاه اثر مستقیم داشت، زیرا که او از صوفیان و شیخاوندان صفوی اردبیل بیم داشت و از هر اقدامی که موجب تضعیف آنها میشد، خودداری نمینمود و برای از بین بردن علاقهمندان مؤثّر خاندان شیخ صفوی همواره تلاش مینمود.
در جنگهای ایران و روس، اردبیل به صورت آمادگاهی برای تهیّه نیازمندیهای سپاه اردبیل و ایران درآمد و نارین قلعه معروف، که در زمان خود از قلاع مهمّ و معتبر ایران بود، به وسیله افسران فرانسوی همراه ژنرال گاردان مرمّت یافت و در پایان جنگهای مذکور نیز این قلعه پناهگاهی برای قشون ایران گردید. در این دوره، اردبیل مستقیماً در جبهة جنگ قرار نگرفت ولی در جنگهای ۴–۱۲۴۲ هجری قمری، ژنرال ایوان پاسکویچ سردار روسی اردبیل را تسخیر و موقتاً اشغال کرد و قسمت عمده کتابخانه معروف آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی به سن پطرزبورگ حمل شد و در موزه ارمیتاژ جای گرفت. در زمان ناصرالدین شاه قاجار، در بقعه تعمیراتی شد و بقیّه کتابخانه آن را به تهران حمل کردند. شهر اردبیل در دوره قاجاریه رونق و شکوه دوره صفویّه را نداشت و حوادث پس از انقراض صفویّه، آسیب فراوان به این شهر وارد کرد. امّا بعد از صفویّه نیز مردم ایران مخصوصاً شیعیان به اردبیل اهمیّت بسیار میدادند و تا اواخر قاجاریّه به زیارت این مقبره میرفتند.
اردبیل در این زمان، مخزن کالاهایی بوده که از تفلیس، دربند و باکو به تهران و اصفهان حمل میشد و بازارهای پررونقی داشت. استحکامات شهر متوسّط و شهر از نظر وجود ساختمانهای خوب در مضیقه بود؛ تجارت این شهر نیز به سبب بندر آستارا، که در ۷۲ کیلومتری آن است، مهمّ بوده و شهر کاروان سراهای معتبر داشتهاست و بهترین صادرات آن خشکبار، قالی و پشم بودهاست. در عهد فتحعلی شاه، بین ایران و روسیه تزاری دو بار جنگ اتّفاق افتاد و چنانکه از تواریخ بر میآید، این دوره یکی از ادوار مصیبت بار ایران بود و در جنگهای ممتدی که بین این دو کشور روی داد، جمع کثیری از مردم ایران و سکنه اردبیل به خاک سیاه نشست و قسمت اعظمی از خاک ایران یعنی قفقاز و ارمنستان با هفده شهر مهمّ و معروف آنها به تصرّف روسها درآمد.
وقتی که عباس میرزا از قشون روس شکست خورد، برای جمعآوری نیرو به تبریز آمد و به این خیال که زمستان مانع حمله روسها خواهد شد، به تهیه نفرات و فراهم کردن سلاح برای جنگهای بهاره پرداخت، لیکن ژنرال مدداف فرمانده روسی قره باغ از موقعیّت استفاده کرده، از رود ارس گذشت و راه تبریز پیش گرفت. عبّاس میرزا دستور داد که برای تأمین غذای ششماهه اهالی تبریز اقدام کنند؛ زیرا قصد داشت از این شهر دفاع نماید. فرمانده روسی چون از این امر آگاه شد، به جای آن که نیروی خود را در محاصره تبریز صرف کند، از راه مشگینشهر عازم تسخیر اردبیل گردید. قلعه اردبیل در این زمان فاقد نیروی کافی بود، زیرا آنها را برای دفاع از حدود ارس اعزام داشته بودند. حاکم اردبیل، که اسکندر خان قاجار بود، متوجّه این نقص گردیده بود و به دفعات ضعف نیروی دفاعی شهر را به نایب السّلطنه اعلام کرده و حتّی خود برای عرض گزارش به تبریز رفته بود.
عباس میرزا به محض آن که از تصمیم فرمانده روسی اطّلاع یافت، فرزند خود جهانگیر میرزا را به اردبیل اعزام داشت و فوج شقاقی را به فرماندهی سلیمان خان گیلک در اختیار وی گذاشت تا به حفظ و حراست قلعه بپردازند. جهانگیر میرزا با عجله خود را به سراب و از آن جا با سه چهار دسته سرباز به اردبیل رسانید. این اوضاع مقارن با زمانی شد که فرمانده روسی به قرهسو، در دو فرسخی اردبیل رسید، و چون از ورود نیروی امدادی برای دفاع از این شهر آگاه شد، به طرف مغان، که محل قشلاق احشام و ایلات عشایر بود، متوجّه گردید و آنها را چاپیده با خود برد.
در سال ۱۲۴۶ هجری قمری، عبّاس میرزا نایب السّلطنه، که در عین حال والی آذربایجان بود، حکومت اردبیل را به دو فرزند خود داده و از این دوران است که نارین قلعه اردبیل به علّت استحکام آن، تبعیدگاه مخالفان حکومت گردید.
اردبیل در مشروطیت ایران سهم بزرگی داشت. با پیشبرد مشروطه خواهی، اوّلین انجمن ولایتی اردبیل در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، تشکیل گردید ولی با پیش آمدن استبداد صغیر، این قبیل مجامع عموماً بسته شد و جزء فعالیّتهای زیرزمینی گردید و کسانی مثل ملّا امام وردی و مشهدی حسین آخوندزاده و میرزا محسن امام زاده و دیگران کشته شدند و چون محمد علی شاه از سلطنت خلع گردید، جمعی از سران استبداد مانند خادم باشی، مبشّر، مؤتمن، مشیرالتجّار و غیر هم که برای تشکیل انجمن شهری به نارین قلعه دعوت شده بودند، در یکی از اتاقهای آن جا تیرباران شدند.
ولی دولت روسیه که با خلع محمد علی شاه مخالف بود، رحیم خان رئیس طایفه جلبیانلو را در قراچه داغ با پول و سلاح مجهز کرد و او رؤسای سی و دو طایفه شاهسونان را که در منطقه وسیع ولایت اردبیل زندگی میکردند، با خود هم داستان کرده، اردبیل را محاصره کرد و شهر پس از بیست روز مقاومت در ۲۲ شوال ۱۳۲۷ ه. ق، سقوط کرد و بیرحمانه غارت شد. پس از این واقعه، دولت روسیّه به بهانه حفظ جان و مال اتباع خود، از طریق بندر آستارا در اردبیل نیرو پیاده کرد و در اندک زمانی این شهر را اشغال نمود. دولت مرکزی بیرم خان را برای تنبیه عشایر به اردبیل فرستاد و او اگرچه آنان را شکست داد و تنی چند از رؤسای آنها را به اسارت درآورد، ولی به سبب حضور سپاهیان تزاری در اردبیل، که تا انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ میلادی در آن جا مستقر بودند، تنبیه کامل غارتگران میسّر نگردید. در جنگ جهانی اول، که دامنه آن به ایران نیز کشیده شد، چندی هم سپاهیان عثمانی به این شهر درآمدند و فرقهای به نام فرقه اتّحاد اسلامی به وجود آوردند. پس از انقلاب روسیه (۱۹۱۷)، جمعی از جوانان کمونیست قفقاز از راه آستارا به اردبیل آمدند، لیکن طوایف اطراف جمع زیادی از آنها را کشته، سلاحهایشان را به یغما بردند. قبل از کودتای ۱۲۹۹ شمسی، اردبیل به سبب خودسری عشایر شاهسون از لحاظ امنیّت وضع مساعدی نداشت. بعد از کودتا، دولت مرکزی در صدد تخته قاپو کردن آنها برآمد و سرانجام موفّق به سرکوبی و جمعآوری سلاحهای ایشان گردید و امنیّت به اردبیل بازگشت. حاج باباخان اردبیلی از مهمترین شخصیتهای تأثیرگذار در تاریخ مشروطه میباشد.
بررسی باستان شناسان بر روی ۱۲ قلعه و گورستان قدیمی اردبیل که قدمت آنها به دوره عصر آهن میرسد سبب کشف سفالهایی شد که بیانگر تداوم فرهنگی از عصر مفرغ جدید تا دوره اشکانی است. این سفال از لحاظ طرح و نقش بسیار شبیه به هم بوده که به سفال نوع اردبیل درتاریخ معروف شدهاست. بر اساس آن میتوان تداوم فرهنگی نقوش سبک اردبیل را نشان داد. چرا که سبک و فرم سفالها در ملی دورانهای مختلف تغییر چندانی نکردهاست.
بررسیهای انجامشده در چهار نوع گور تاریخی در منطقهٔ اردبیل، دوران عصر آهن I تا دوران عصر آهن III را به وضوح ترسیم مینماید. تقریباً هیچکدام از این گورها سالم نیستند و بهنظر میرسد در گذشتههای بسیار دور مورد تاراج قرار گرفتهاند. این نوع از گورستانها را کورگان مینامند و در تمامی مناطق قفقاز و قفقاز جنوبی پراکنده هستند و به لحاظ سازه و معماری به انواع مختلفی تقسیم میشوند. هرکدام دارای مشخصات خاصی هستند؛ ولی عملکرد تمام آنها به یک گونه بودهاست. گورستانهای بررسیشده بین اردبیل و مشگینشهر قرار گرفتهاند.
بقعهٔ شیخ صفی- که از بناهای منحصربهفرد در میان ساختمانهای مذهبی است- شامل تعدادی از بناهای دورههای مختلف است که نخستین بار شاه طهماسب آنها را بهصورت مجموعه واحدی درآورد. بعدها شاه عباس باعث افزودن بناهای مهم به این مجموعه و اصلاحاتی در آن گردید. اهمیّت زیاد این اثر تاریخی بهطور کلی در رابطهای که با سلسله خاندان سلاطین صفویّه دارد جلوهگر میشود. اسلاف شاهان صفویّه و همچنین شاه اسماعیل یکم سرسلسله این خاندان در داخل این مجموعه تاریخی به خاک سپرده شدهاند. این مجموعه از نظر معماری اسلامی دارای اهمیّت فوقالعاده است. هر یک از عمارات منفرد آن بینظیر میباشد. این امر در مورد خود مقبره کمتر صادق است تا در مورد نمازخانه مقابل آن. ضلعی که مقابل حیاط قرار گرفته مانند نمای کاخی ساخته شدهاست. طرح این بنا در هنر شرق بیگانه به نظر میرسد و بیشتر رنسانس را به خاطر میآورد. لیکن جزئیات یعنی کاشیکاری، طرحها، قاب، پنجرهها، مقرنسکاریها، آجرکاریها که با فاصله و بندهای وسیعتری انجام گرفته هنر خالص شرقی است. بناهای متعلّق به بقعهٔ شیخ صفی عبارتند از: درب ورودی و حیاط بزرگ- حیاط کوچک یا دالان روباز- صحن بقعه- مسجد جنّتسرا- حیاط مقابر- شهیدگاه- چلّهخانه. قسمتهای اصلی بقعه عبارتند از: «رواق یا قندیل خانه- مقبره شیخ صفی- مقبره شاه اسماعیل صفوی- حرمخانه- چینی خانه». بقعهٔ شیخ صفی الدّین از نظر کاشیکاری و تزیینات از زیباترین ابنیه تاریخی دورة صفوی محسوب میشود. مجموعه بناهای مذهبی شیخ صفی یکی از شاهکارهای هنری و معماری دورهٔ اسلامی ایران است که از لحاظ تزیینات کاشی کاری معرّق و کتیبههای زیبا در خور توجّه میباشد. مناظر تزیینی مجموعهٔ بناهای مذهبی شیخ صفی چه از داخل و چه از خارج شامل نقّاشی، گچ بری، قطارسازی و مقرنس کاری با رنگ طلایی میباشد که بسیار زیباست. این مجموعهٔ مذهبی که بر فراز یک بنای متعلّق به عصر مغول ساخته شدهاست، به درستی معلوم نیست که در چه زمانی تکمیل و توسعه یافتهاست.
مقبرهٔ «شیخ امینالدین جبرییل» پدر شیخ صفیالدین اردبیلی از جملهٔ بهترین نمونهٔ مقابر گستردهٔ معماری اسلامی ایران محسوب میشود که سادگی و موزون بودن اجزای آن و سرانجام تزیین فوقالعاده در سطوح داخلی این بنا، آن را در زُمرهٔ شاهکارهای معماری دورهٔ صفویه قرار دادهاست.
این مقبره بنایی است که بهطور نامساوی از دو قسمت تشکیل یافته، یک عمارت چهارگوش مرکزی و یک مقصوره مانند پنج ضلعی در جلو. اضلاع این بنا که بر روی شالودهٔ سنگی قرار گرفته دارای تاقنماهای نوک تیزی است. برجی که شبیه برج مقبرهٔ شیخ صفی است احتمالاً مربوط به قرن هشتم ق چهاردهم م است که شیخ صدرالدین موسی پسر دوم شیخ صفی آن را ساختهاست، اما عمارتی که بر روی شالودهٔ اطراف بنای اصلی قرار گرفته، در زمانهای بعد یعنی همزمان با بقعهٔ شیخ صفی در اوایل قرن دهم/شانزدهم م بنا گردیدهاست.
این مقبره در وسط محوطهٔ محصور وسیعی واقع شده و از قسمتهای زیر تشکیل یافتهاست: حصار، حیاط بقعه، ایوان جلوبنا، رواق، بنای اصلی بقعه، حجرات و غرفهها.
پیران اردبیل بر دو قسم خوانده میشدند، یک عده پیر و یک عده دیگر را شاه مینامیدند. پیران اردبیل: پیرعبدالملک، پیرشمسالدین، پیرمادر، پیرعبدالله در اکبریه، پیرابوسعید در سرچشمه، عوض الخواص، شیخ محی الدین، پیرقنبلان(تازه میدان)، سیداحمد اعرابی، عربشاه اردبیلی، شیخصدرالدین، شیخصفاعلی میباشند. شاه: زینالشاه، سلیمانشاه، عبداللهشاه،
مسجد جمعه، که تحت شمارة ۲۴۸ در تاریخ ۲۸ خرداد ماه سال ۱۳۱۵ جزو آثار ملّی به ثبت رسیده، در قسمت شمال شرقی اردبیل و بر فراز تپّهای بلند و در میان گورستانی مرتفع، حدّ فاصل کوچههای عبدالله شاه و پیرشمسالدّین قرار گرفتهاست.
بر طبق روایاتی که در محلّ وجود دارد، مسجد جمعه دقیقاً بر جای یک بنای پیش از اسلام برپاشده و چنین تصوّر میشود که محلّ آن آتشگاهی بوده که در صدر اسلام، همزمان با روی آوردن مردم به دین اسلام، به مسجد تبدیل شدهاست.
"این مسجد در شرق شهر و روی یک بلندی کوچک قرار دارد و جهت استفاده نمازگزاران به قسمتهای کوچک تقسیم شده؛ بخش اصلی که زیر گنبد قرار گرفته (گنبدخانه) به قدر کفایت بزرگ است و گرداگرد آن دیوارهای است که رفتهرفته به شکل ناقوس درآمدهاست. در جلوی مسجد نیز یک چشمه قرار دارد.
این بنا برای نخستین بار در قرن پنجم هجری قمری، احتمالاً بر روی ویرانههای یک بنای زمان ساسانی ساخته شده، و در آن زمان از یک شبستان گنبد دار مربّع و تالار تاق دار بلند مرکّب بودهاست. وقتی که مغولان در سال ۱۲۱۷ میلادی شهر اردبیل را نابود کردند، به مسجد جمعه آسیب فراوان وارد آمد و گنبد آن در سال ۶۵۰ هجری قمری دوباره ساخته شد و در آن زمان بعضی قسمتهای آن با گچ پوشیده و بندکشی کاذب و توپی روی آن نقش گردید. در اواسط قرن هشتم هجری قمری، شبستان گنبد سفیدکاری شده و محراب گچی ساخته شد و روی آن با نقّاشی تزیین گردید.
عناصری که [در مسجد جمعه] از قرن هشتم [هجری قمری] وجود دارد، شامل پوشش گچی سختی است که سطوح دیوار داخلی اتاق گنبد را پوشانیده و محراب مقرنس و تزیینات دیگر نقّاشی شدهاست. نمای تاقهای گوشهای و نغول مدوّر و تزیینات دیوارهای تحتانی تزیین شده و طرحهای آن به رنگ نیلی است که با الگو انداخته شدهاست. تزیینات مزبور شبیه تزیینات داخلی مقبره اولجایتو و برج ابرقو است، ولی در مسجد جمعه اردبیل طرحها دقیق تر و ظریف تر و محدود به نواحی معیّن است.
جمعه مسجد از نظر پلان در ردیف مساجد با ترکیب چهار تاق و ایوان قرار میگیرد. این ترکیب در قرون اولیه اسلامی به شکل چهار تاق بودهاست که در مسیر تکامل خویش به صورت کنونی درآمدهاست. در زمان سلجوقیان این ترکیب چهار تاق در سمت عقب و ایوان در سمت جلو متداول و معمول شد. بدون تردید مساجد با ترکیب چهار تاق و ایوان، که در عصر اسلامی در معماری جای گرفتند ملهم از آتشکدههای عصر ساسانی بودهاند.
اردبیل، اولین شهر ایران از لحاظ لولهکشی آب شرب میباشد. تاریخ این لولهکشی احتمالاً به دوره صفوی معطوف میگردد. بهطوریکه آثار آن در حفاریهای صورت پذیرفته شده موجود میباشد
نخستین کتابخانه در اردبیل در قرن هشتم قمری بههمت شیخ صدرالدین موسی، فرزند شیخ صفیالدین اردبیلی، در جوار آرامگاه پدرش جهت استفادهٔ عموم ایجاد شد. در آن زمان پس از کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانهٔ اردبیل قدیمترین و غنیترین کتابخانهٔ ایران بهشمار میرفت. شیخ صفیالدین اردبیلی به سال ۷۰۰ ق. جانشین شیخ زاهد گیلانی گردید و خانقاهی برای مریدانش ترتیب داد و کتابخانهای نیز بنیان نهاد که پس از مرگ او، کتابخانه همچنان مجمع مریدان بود. مخصوصاً پس از تشکیل سلسلهٔ صفویه (۹۰۷ ق)، به کتابخانه و آرامگاه شیخ توجه بیشتری شد بهحدّی که شاه عباس اول صفوی (۹۹۶–۱۰۳۸ ق) در سنهٔ ۱۰۱۷ ق. کتابهای گرانبهایی در آنجا وقف کرد.
آدام اولئاریوس که به سال ۱۰۴۷ ق. / ۱۶۳۷ م. از این کتابخانه بازدید کرده، مینویسد که اکثر کتابهای خطی آنجا از نظر هنر و درونمایه در دنیا بینظیرند….
جیمز موریه انگلیسی این کتابخانه را به سال ۱۲۲۷ ق. / ۱۸۱۲ م. در حالیکه کتابها بر روی هم انباشته شده بود، دیدهاست. در جنگ دوم ایران و روس (۱۲۴۱–۱۲۴۳ق)، این کتابخانه بهعنوان غنیمت جنگی نصیب روسها گردید و تعداد ۱۱۴ نسخه از کتابهای نفیس و نادر آن به کتابخانهٔ سن پترزبورگ روسیه منتقل گردید. در سال ۱۳۱۴ ش. تعداد کتابهای باقیمانده به دستور وزارت معارف به تهران انتقال یافت.
در سال ۱۳۲۸ ش. کتابخانهای عمومی با نام «قرائتخانه عمومی» با ۹۰۰ جلد کتاب جهت استفادهٔ عموم، بهویژه معلمان، بههمت معاون رئیس فرهنگ اردبیل تأسیس شد. در سال ۱۳۴۶ با تشکیل کتابخانهٔ عمومی اردبیل، مجموعهٔ قرائتخانهٔ عمومی به این کتابخانه منتقل گردید، که با نام «کتابخانه عمومی شماره یک»، قدیمترین کتابخانهٔ عمومی در مرکز استان اردبیل بهشمار میرود.
از آن پس، کتابخانههای دیگری در شهرهای استان تأسیس شد، از جمله: کتابخانه خلخال (تأسیس ۱۳۴۴)، و کتابخانه شهر گیوی (۱۳۴۵) (۱: ۴۹، ۵۰). علاوه بر این، تعداد ۲ واحد کتابخانه وقفی در دهه ۱۳۴۰ در شهرستان اردبیل موجود بوده که میتوان از کتابخانه سید حمزه (با مجموعه ۱۲۰۰ جلد) و کتابخانه حسین صدر (تأسیس ۱۳۴۲، با مجموعه ۵۸۸ جلد) یاد کرد.
تا نیمه دوم سال ۱۳۷۸، در استان اردبیل ۳۳ واحد کتابخانه عمومی (با مجموعه ۲۴۲۳۰۷ جلد، ۵۸۷۰ عضو، و ۶۵ کارمند) فعالیت داشته که از این تعداد، بخشی (با مجموعه ۵۵۸۳ جلد و ۹۹۳۲ عضو) وابسته به جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی است.
همچنین، تعداد کتابخانههای مساجد استان در سال ۱۳۷۸، ۲۸ واحد بوده که با مجموعهای در حدود ۳۰۰۰۰ جلد کتاب و ۳۷۶۰ عضو فعالیت داشتهاند.
تا سال ۱۳۷۸، تعداد کتابخانههای کودکان و نوجوانان استان ۹ واحد (۷ واحد ثابت، ۱ واحد پستی، ۱ واحد سیّار) و مجموعه آن ۹۲۹۸۶ جلد و کارکنان آن ۱۷ نفر بودهاست.
آرامگاه شیخ صفیالدین میراث جهانی یونسکو، مسجد جامع اردبیل و بقعه سید امین الدین جبراییل از بناهای تاریخی مهمّ این شهر بهشمار میروند. مضافاً این که دریاچه شورابیل (در داخل شهر)، رودخانه بالیقلو چای (در داخل شهر)، دریاچه نئور، جنگل فندقلو، تله کابین حیران، پیست اسکی آلوارس، پیست اسکی روی چمن جنگل فندقلوی نمین(اردبیل)، پیکره سنگی بابا داوود عنبران، شهر توریستی سرعین، تفرجگاه بولاغلار و دهکده سولان در زمره جاذبههای گردشگری مهم این شهر به حساب میآیند.
از دیگر جاذبههای گردشگری اردبیل، آبهای معدنی که اغلب مزین به زیباییهای بینظیر طبیعی میباشند عبارتاند از: خلخال سویی، قطورسویی، دودو، ایلاندو (که بر اثر زلزله ویران شدهاست)، مشه سویی، شابیل، قینرجه، ویلادره، سردابه و… همچنین آبشارها و عوارض طبیعی دیدنی مانند آبشار نرهگر در روستای اسبوی خلخال، آبشار شورشورنه عنبران، آبشار سردابه، دریاچه واقع در قله سلطان سبلان، روستای زیبای اندبیل(خلخال) و سواحل رود قزل اوزن، جاده فوقالعاده زیبای خلخال به اسالم، مراتع وسیع دامنه سبلان روستای اناردر جاده اردبیل به مشکین شهر زادگاه مادر بابک خرمدین وقلعه مربوط به بابک خرمدین مبارز اردبیلی میباشد.
از دیگر جاذبههای گردشگری استان اردبیل جشنواره گلهای بابون در شهرستان نمین میباشد، که همه ساله همزمان با روز جهانی گل و گیاه در ۲۵ و ۲۴ خرداد، با حضور گسترده گردشگران داخلی و خارجی در منطقه توریستی جنگل فندقلو ی نمین که یکی از مناطق بکر و ذخیرهگاه طبیعی گیاهان دارویی است برگزار میشود. این جشنواره در مراتعی با وسعت چند صد هکتار بابونه، به همت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان برگزار میگردد. ضمن برگزاری برنامههای شاد موسیقی و نمایش گروههای هنرمند، در دو بخش برنامههای متنوع فرهنگی، هنری و تفریحی را برای کودکان و نوجوانان و قشرها مختلف مردم برگزار کردند. در این جشنواره هنرمندان چیرهدست و صنعتگران این منطقه، با تولید گلیم، مسند، جاجیم و ورنی میراثی گرانبها را در معرض نمایش عموم قرار میدهند.
اردبیل به واسطه داشتن مناظر بینظیر طبیعی، شاید به جرات بتوان گفت رتبه نخست گردشگری درایران را دارا میباشد. اردبیل وسرعین به واسطه پذیرش گردشگر، میزبان مسافران تابستانی و زمستانی میباشد. در تابستان استفاده از مناطق خوش آب وهوای اردبیل و در پاییز و زمستان به واسطه دارا بودن پیست اسکی آلوارس و آبگرمهای معدنی سرعین میزبان مسافران میباشد؛ لذا هتلهای زیر در خدمت میهمانان میباشد:
ضمناً دو هتل ۵ ستاره دراردبیل (سرعین) دردست ساخت میباشد.
اردبیل به واسطه داشتن تاریخ کهن در ادوار مختلف و تکامل در این دورهها صنایع دستی مختلفی را در جهت نیاز به ان به تکامل رسانده و به جوامع مختلف معرفی و صادر نمودهاست. به وضوح میتوان اوج این شکوه را در دوره صفویه جستجو نمود که بایستی این شکوه را به نام مکتب اردبیل ثبت نمود.
جمعیت اردبیل در اولین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی انجام پذیرفت، بالغ بر ۶۵٬۷۴۲ نفر بودهاست. این تعداد در سال ۱۳۴۵ خورشیدی به ۸۳٬۵۹۶ نفر، در سال ۱۳۵۵ خورشیدی به ۱۴۷٬۸۶۵ نفر، در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به ۲۸۱٬۹۷۳ نفر و در سال ۱۳۷۵ خورشیدی به ۳۴۰٬۳۸۶ نفر افزایش پیدا کرد. جمعیت اردبیل براساس نتایج نهایی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۴۸۵۱۵۳ بودهاست که از این جهت، هفدهمین شهر پرجمعیت ایران بهشمار میرود. برپایهٔ همین آمار از مجموع جمعیت شهر اردبیل ۲۴۶۶۱۸ نفر را مردان و ۲۳۸۵۳۵ نفر را زنان تشکیل میدهند. همچنین شمار خانوارهای این شهر بالغ بر ۱۳۵۴۳۴ خانوار بودهاست.
اردبیل به دلیل داشتن تاریخ کهن، همواره آثار تاریخی بیشماری رادر خود جای دادهاست. به همین دلیل آثار موجود در موزههای اصفهان، تبریز میراثی از تاریخ اردبیل بهشمار میرود که دردورههای تاریخی بالاخص دوره صفویه از این دوران میباشد.
اردبیل با واقع شدن در دامنه کوه مرتفع سبلان با ارتفاع ۱۳۵۰ متر و با فاصله کم از بندر آستارا با ارتفاع ۳۰ - به منزله دامنه وسیع کوه مرتفعی مشرف بر دریاست که دارای اقلیم مناطق فوقانی از یک طرف و تأثیرپذیر از مناطق بحری از طرف دیگر است. شهرستان اردبیل دارای چهار اقلیم مدیترانهای گرم، مدیترانهای معتدل، کوهستانی سرد و معتدل است. این شهرستان به عنوان یکی از مناطق سردسیر ایران و استان بین پنج تا هشت ماه از سال سرد است. بارندگی نیز در تمام فصول وجود دارد، ولی شدت آن در بهار و پاییز بیشتر است. براساس گزارش ایستگاه هواشناسی اردبیل که در ارتفاع ۱۳۷۲ مت