6.1K
اِصفَهان شهری تاریخی در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز شهرستان اصفهان است. اصفهان، دومین شهر پهناور و سومین شهر پرجمعیت ایران پس از ت...
اِصفَهان شهری تاریخی در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز شهرستان اصفهان است. اصفهان، دومین شهر پهناور و سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد است، و همچنین یکصد و شصت و پنجمین شهر پرجمعیت جهان و نهمین شهر پرجمعیت باختر آسیا بهشمار میرود. کلانشهر اصفهان نیز هجدهمین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است. این شهر در بین سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در سدهٔ شانزدهم میلادی در هنگام پادشاهی صفویان پایتخت ایران شد و رونق فراوانی گرفت. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که شماری از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی، پلهای سرپوشیده، مسجدها و منارههای منحصربهفردش نامآور است. این امر سبب شده تا در فرهنگ عامه، اصفهان نصف جهان، لقب بگیرد. این شهر در آذر ۱۳۹۴ (دسامبر ۲۰۱۵) به همراه رشت به عنوان نخستین شهرهای ایران، به شبکه شهرهای خلاق جهان زیر نظر یونسکو پیوست. براساس استانداردهای یونسکو، شهر خلاق، شهری است که از نوآوری و توانمندیهای شهروندان در توسعه پایدار شهری بهره میبرد. میدان نقش جهان نمونه برجستهای از معماری اسلامی است. این شهر دارای پانزده منطقه شهری است. از جمله دیگر آثار تاریخی اصفهان از منارجنبان، سی و سه پل، پل خواجو، کاخ چهل ستون، عمارت عالی قاپو و بسیاری از اماکن تاریخی دیگر میتوان نام برد.
از صنایع فعال در اصفهان میتوان به کارخانههای بزرگ فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان اشاره کرد. صنعت طلا در اصفهان بیشترین کارگاه و بزرگترین کارخانههای طلای ایران را در خود جای دادهاست. صنایع دستی متعدد اصفهان نیز از دیرباز یکی از پایههای اقتصاد اصفهان است.
از روزگاران قدیم تاکنون به نامهای: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند)، صفاهان، صفویان، جی، گی، رشورجی، سپاهان، دارالیهود، یهودیه سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، اِسپادانا و نصف جهان سرشناس بودهاست. پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در نوشتار عربی فصیح حرف «پ» وجود نداشته به مرور زمان با لهجه و حرف «ص» به صورت «اصفهان» تلفظ گردید.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و.. در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را اسپهان گفته، سپس معرب شده و به صورت اصفهان درآمدهاست.
این شهر نامهای قدیمی تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را بهطور پیوسته دنبال کرد، هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به سبب آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به خصوص میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.
بنای اصفهان را به طهمورث، سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان نسبت دادهاند. اصفهان در تاریخ قدیم با نامِ گی در پارس علیا معرفی گردیده و نیز از آن، تحتِ عنوانِ گابای یا تابای نیز نام برده شدهاست. این شهر محلِ تقاطعِ راههای عمده و اقامتگاهِ سلطنتی پادشاهانِ هخامنشی نیز بودهاست. استرابون جغرافیدان یونانی، از اصفهان به عنوانِ مرکز کشور ایران نام بردهاست.
زمانی که کورش بزرگ بابِل را گرفت و یهودیان با ریشه عربی عراق امروز را از اسارتِ نبوکدنصر شاه بابل نجات داد، شماری از یهودیان به فلسطین بازگشتند و شماری دیگر از آنها به اصفهان آمدند و در این منطقه که به دارالیهود و یایهودیه نامگذاری شد، اسکان یافتند. این منطقه در کنار منطقهٔ جی یاگیبود که بعدها این دو منطقه به یکدیگر متصل شد و شهر اصفهان را ایجاد کرد. ابن فقیه همدانی تاریخدان ایرانی قرن دهم میلادی مینویسد:
وقتی یهودیان از اورشلیم مهاجرت کردند و از نبوکدنصر فرار کردند، با خود مقداری از خاک و آب اورشلیم را بردند. آنها در هیچ جا ساکن نشدند بدون اینکه قبل از آن خاک و آب آن را مورد آزمایش قرار دهند. آنها اینکار را ادامه دادند تا به شهر اصفهان رسیدند. در آنجا استراحت کردند و خاک و آب آن را آزمایش کردند و آن را مشابه اورشلیم یافتند. وقتی آنجا ساکن شدند شروع به کاشتن در زمین کردند و فرزندان و نوادگان خود را به دنیا آوردند و امروزه نام این منطقه یهودیه است.
این روایت توسط تاریخدانان دیگری نظیر موسس خورناتسی، الاصطخری، ابن حوقل، المقدسی، یاقوت حموی، ابوالفدا و ابن خلدون نیز عیناً تکرار شدهاست.
در دوران ساسانیان به دستور یزدگرد اول یک پادگان نظامی احتیاطی برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید - بغیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در مرو و گرگان و تیسفون نیز بوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط سپاهان برای تعلیم و اعزامِ نیروی کمکی پیشبینی شده بود.
اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.
به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت. اسپهان از آنجا که ولیعهد نشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدستآورد. در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهد نشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیمبندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای نام برده شدهاست. معمولاً تصور میشود که قسمتِ ساسانی نشین اصفهان که جی نام داشت توسط خسرو اول ایجاد شدهاست. از این رو احتمالاً حضور یهودیان در این منطقه قبل از حضور ساسانیان بودهاست.
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری به نام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان و تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شدهاست. عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیدهشد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.
در سال ۳۱۹ ه.ق مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.
در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰٬۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیریها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید بهطوریکه جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.
ناصرخسرو قبادیانی در هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمائه (۴۴۴ هجری قمری)، دو سال پس از حملهٔ ویرانگرِ طغرل سلجوقی وارد اصفهان شد. در هنگامِ ورودِ وی به شهر، شهر دوباره ساخته شده و بهبودِ نسبی یافته بود. وی در بارهٔ اصفهان چنین میگوید:
[اصفهان] شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هر جا که ده گز چاه فرو برند، آبی سرد و خوش بیرون آید و شهر دیواری حصین بلند دارد در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو و بارویِ شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است.
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایتخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آبانبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.
اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم برتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بودهاست. در آن روزگار، با افزوده شدن کویهای (:محلات) چهارگانهٔ (عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگت بود. شهر اصفهان در روزگار اوج شکوه خود ۱۳۷ کاخ، ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۲۷۳ حمام و ۱۲ گورستان داشت،
مسعودمیرزا ظلالسلطان (پسر ناصرالدینشاه قاجار) از سال ۱۲۸۸ حاکم اصفهان شد و در سالهای پس از آن حکومت ایالتهای فارس، کردستان، لرستان و یزد نیز به او داده شد. او همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود. در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحهٔ ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم دادن آنها از آلمان معلمان نظامی به خدمت گرفت. ناصرالدین شاه که از خودسریهای ظلالسلطان در اصفهان بیم داشت، او را شبانه از تمام حکومتهای خود عزل کرد و تنها شهر اصفهان را برایش باقی گذاشت.
فرمانروایی سی و چهار ساله مسعودمیرزا ظلالسلطان بر اصفهان، با ویرانی بیش از ۵۰ اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی در این شهر همراه بود. یکی از جهانگردان اروپایی در آن زمان نوشتهاست:
«متأسفانه ظلالسلطان از خیابان خوشمنظره و فرحآور چهارباغ مانند سایر آثار باستانی چیزی باقی نگذاشته، جدولهای سنگی را پرکرده و حواشی آنها را فروخته و نقاشیهای تاقها و دیوارها را هم محو کردهاست. جای قصرها و عمارتهای خالی صفوی را هم با ایجاد مزارع گرمک و خیار اشغال کردهاست.»
لرد کرزن هم که در سالهای پایانی فرمانروایی قاجاریان به ایران آمده بود دربارهٔ این ویرانیها چنین مینویسد:
«مسجد و عمارت سلطنتی اصفهان را از بیخ و بن کندند. آن عمارت هفتدست و آیینهخانه و نمکدان با نقشههای عجیب و آیینههای بزرگ شفاف و حوضهای یکپارچه که از سنگهای مرمر صاف شفاف تراشیده شده و سلاطین با مخارج گزاف بنا نهادهاند، تمام خراب و به جای آنها جز تپهخاکی غمانگیز و ملالتخیز باقی نماندهاست».
در نتیجه اشغال ایران توسط قوای متفقین، اصفهان به محل نزاع نیرویهای محلی مبدل شد. علاوه بر بختیاریها، روحانیون و حضور اکبرمیرزا مسعود صارم السلطنه، این شهر که در نتیجه صنعتی شدن دوره رضاشاه نیروی کار فراوانی را در خود جای دادهبود از نقاط تأثیرگذاری حزب توده نیز بود.
در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابانها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمتهای شهر را به تصرف درآورند و آیت الله خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامیهای دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام میشد. پس از انقلاب ساخت و ساز به شغلی پرسود بدل شد که نتیجه آن جایگزینی خانههای سابق با آپارتمانهای چندین طبقه بود. این امر سبب نزاع دائمی روشنفکران طرفدار حفظ میراث تاریخی و سازندگان و طراحان عملگرا شد، نمونه آن نزاع بر سر برج جهاننما و فروش چندین هکتار باغهای اطراف کارخانه نساجی به فعالین بخش املاک و مستغلات است.
از دوره پیش از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما به ویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
معماری سلجوقیان - که به ویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. به جای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرارآمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد. یکی از قدیمیترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر مسجد جامع شهر مربوط به دوره سلجوقیان است.
در سال ۱۰۰۰ هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت در این زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید و به شدت از نظر مراکز تجاری و فرهنگی ترقی نمود. عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جغرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تغییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیرهکنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارایی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعادِ حیاتِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد؛ و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارایی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدیدآورده باشد.
آنچه که در گذر از عهد قدیم به عصر جدید رخ دادهاست، سبک شدن معماری است. مقایسه چهارتاقی نیاسر (دوره ساسانی) که گنبد بر پایههای ضخیم استوار شدهاست و مسجد جامع عباسی اصفهان، به خوبی گواه این است که به مرور زمان، معماران در پوشش دهانهها به دنبال راههایی برای سبک کردن حجم بودند. یکی از روشهای سبکسازی دهانههای بزرگ و گنبدها، تبدیل مربع به دایره و استفاده از ترک است که نمونهای از آن را میتوان در گنبد خواجه نظام الملک مسجد جامع اصفهان (دوره سلجوقی) دید. ویژگی تکاملی معماری ایران در دوره معاصر تجرید است. معماری معاصر با حفظ ویژگیهای بنیادی خود در جهت انتزاعی شدن پیش رفت. نظیر مقبره بوعلی سینا (۱۳۶۷ ه.ش) که نمونه تجرید شده گنبد قابوس بن وشمگیر (۳۷۵ ه.ش) است. تجرید در معماری معاصر را در معماری مساجد خارج از ایران هم شاهد هستیم.
در آفرینش فرم مسجد سالن اجلاس بینالمللی اصفهان که نقطه عطفی در معماری نوین ایرانی-اسلامی خواهد بود، از گنبد به عنوان عنصر نمادین معماری ایرانی و اسلامی الهام گرفته شدهاست. به جهت قرارگیری این مسجد در مرکز همایشهای بینالمللی، طرح با فرم سالن اجلاس قرابت دارد. گنبد بر پایهٔ مربع شکل به روش تبدیل مربع به دایره و با استفاده از ترکهایی با الهام از نقوش اسلیمی و با رعایت اصل تجرید بنا شدهاست. در شکلگیری گنبدخانه، خلوص مکعب گنبدخانه حفظ شدهاست. مسجد در جهت قبله چرخیده و گنبدخانه با چهار ایوان که از عناصر معماری مناطق کویری بوده احاطه شدهاست.
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی میباشد. محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم میشود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به دشت سجزی منتهی میشود.
سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوههای زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر میباشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیدهاست. در طی سدههای گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافتهاست.
این شهر در منطقهای در دامنه کوههای زاگرس و در کنار زایندهرود قرار گرفته که از کوههای زاگرس ایران در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه میگیرد و به باتلاق گاوخونی میریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب میشود. زایندهرود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوههای زاگرس ایران سرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایندهرود میباشد. از دیگر مناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی، یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو و عقاب است.
آب و هوای اصفهان بهطور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت متوسطی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۳۹ درجه سانتیگراد است که تابستانهایی گرم و خشک را میسازد. ود زمستان تا حداکثر ۱۸-درجه میرسد.
جمعیت اصفهان در سال ۱۳۸۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر بوده که این رقم در سال ۱۳۹۰ خورشیدی به ۱٬۷۵۶٬۱۲۶ نفر و در سال ۱۳۹۵ خورشیدی به ۱٬۹۶۱٬۲۶۰ نفر رسیدهاست. اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران بهشمار میرفتهاست. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای نخستین بار در ایران به سبک اروپایی در اصفهان از مردم سرشماری به عمل آمد و ۲۰۴٬۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.
مردم اصفهان به زبان پارسی با گویش اصفهانی سخن میگویند از ویژگیهای لهجه اصفهانی اضافه کردن حرفِ س به آخر واژگان میباشد که به جای واژهٔ است استفاده میشود. مهاجران به اصفهان دارای گویشهای متفاوت هستند و ارامنه اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن میگویند. مکالمات روزمره و رسمی شهر همگی به زبان پارسی است.
اسلام شیعه به عنوان بخش اصلی کیش مردمان این شهر است و علاوه بر آن، ارامنه، یهودیان، بهاییان و زرتشتیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی میکنند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقهای است که بیشتر ارمنینشین است و از منطقههای خوب شهر نیز قلمداد میشود.
ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهمترین آن عبارتنداز: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت الجایتو (شاه خدا بنده) پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید.
در بین مسلمانان سنی معمولاً شهرت اصفهان به خاطر حدیث معروفی است که روایت میکند: «مسیح دجال توسط ۷۰۰۰۰ یهودی از شهر اصفهان همراهی میشود که شالهای پارسی پوشیدهاند.» از این رو معمولاً مسلمانان سنی این شهر را با وقایع آخرالزمان مرتبط میدانند.
امروزه یهودیان اصفهان از قدیمیترین اهالی این شهر میباشند که در گذشته در محله جویباره ساکن بودهاند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کردهاند. اندک یهودیانِ باقیمانده هم بیشتر در خیابان فردوسی، آمادگاه و سیدعلیخان ساکن هستند.
در اصفهان، ارامنه و دیگر شاخههای مسیحی، زرتشتیان، ورشوییان، بهاییان، بودایی، ربانیان (هندوهای تاجرپیشه) و یهودیان زندگی میکردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانونِ نگرشِ اقلیتها بود.
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونهگیری شد در اصفهان به قرار زیر بود:
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد.
در تعیینِ روز اصفهان میانِ شهرداری اصفهان و اصفهانشناسان اختلافاتی وجود دارد. در حالیکه اصفهانشناسان، این روز را روز یکم آذرماه میدانند، شهرداری اصفهان در مصوبهٔ دورهٔ دومِ شورای اسلامی شهر اصفهان، سوم اردیبهشت ماه را برای این روز تعیین کردهاست.
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان هماندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان، روز یکم آذرماه هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوانِ روز نکوداشت اصفهان گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفالله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شدهاست، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایستهتر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هر سال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.»
از آن سال تاکنون، هرساله سازمانهای مردم نهاد اصفهان و سازمانهای دانشجویی دانشگاههای اصفهان یکم آذرماه را به عنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی میدارند.
انجمن دوستداران اصفهان، شعار اصفهان برای همیشه، برای همه را به عنوان آرمان مشترک همه دوستداران اصفهان برگزیدهاست.
طبق مصوبه دوره دوم شورای اسلامی شهر اصفهان، سوم اردیبهشت ماه با توجه به سالروز تولد شیخ بهایی به عنوان روز اصفهان نامگذاری و در سالهای بعدی این روز از سوم تا نهم اردیبهشت ماه به عنوان هفته نکوداشت اصفهان تعیین گردید. معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری متولی اصلی برگزاری هفته نکوداشت اصفهان است و سایر بخشهای مجموعه شهرداری نظیر سازمان فرهنگی تفریحی، سازمان زیباسازی، معاونت هماهنگی امور مناطق و سازمانهای شهرداری، مدیریت مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، مرکز اصفهانشناسی در برگزاری هفته نکوداشت اصفهان مشارکت دارند.
این جشن همچنین به «جشنی به رنگ اصفهان» شناخته شدهاست. از جمله برنامههای این جشن میتوان به نمایشهای تاریخی، مسابقات ورزشی، رونمایی از آخرین انتشارات در حوزه اصفهان و … اشاره کرد. پوسته اصلی این جشن با توجه به بازسازی و تکمیل شدن میدان عتیق توسط شهرداری اصفهان، در این مکان برگزار میشود.
در سال ۱۳۹۳ قوچ و میش اصفهان با نام علمی Ovis orientalis isphahanica از سوی شاهین سپنتا یکی از فعالان زیستمحیطی این شهر به عنوان نماد جانوری اصفهان پیشنهاد شد. قوچ و میش اصفهانی که در همه مجامع علمی جهان به نام شهر تاریخی اصفهان شناخته میشود طبق اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN) در فهرست گونههای آسیبپذیر (VU: Vulnerable) قرار دارد. زیستگاه این زیرگونه خاص در فلات مرکزی ایران در مناطق تپه ماهوری و کوهپایههای استان اصفهان به ویژه پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمشلو، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی و پناهگاه حیات وحش موته در شمال استان اصفهان است. تاخت و تاز شکارچیها و شکار بامجوز و بدون مجوز یکی از مهمترین عواملی است که قوچ و میش اصفهانی را به عنوان یک زیر گونه آسیبپذیر در لیست قرمز معرفی کردهاست و طبق مطالعات انجام شده، چرای بیش از حد دام، تصرف و تغییر کاربری اراضی، فعالیت نیروهای نظامی در داخل منطقه و عبور کنار گذر غربی اصفهان و شهرکهای صنعتی واقع در شمال و شرق پناهگاه حیات وحش قمشلو از مهمترین عوامل تهدید زیستگاهی برای اینگونه منحصر به فرد بهشمار میآید.
منطقه ۱= ۸٫۱ کیلومتر مربع، منطقه ۲= ۲۱٫۵ کیلومتر مربع، منطقه ۳= ۱۱٫۶ کیلومتر مربع، منطقه ۴= ۷۵٫۱ کیلومتر مربع، منطقه ۵= ۶۰ کیلومتر مربع، منطقه ۶= ۶۷٫۱ کیلومتر مربع، منطقه ۷= ۲۸٫۵۷ کیلومتر مربع، منطقه ۸= ۲۰٫۳۹ کیلومتر مربع، منطقه ۹= ۲۰٫۲۵ کیلومتر مربع، منطقه ۱۰= ۲۱٫۴۶ کیلومتر مربع، منطقه ۱۱= ۱۰٫۹۷ کیلومتر مربع، منطقه ۱۲= ۸۲٫۳ کیلومتر مربع، منطقه ۱۳= ۳۵٫۵ کیلومتر مربع،
شهر اصفهان به لحاظ حفظ بافت جمعیتی سنتی خود در اغلب نقاط شهر و نیز همکاری مداوم مردم با نهادهای انتظامی و امنیتی، در مقایسه با سایر کلانشهرهای ایران از ضریب امنیت نسبتاً بالایی برخودار است همچنین میتوان گفت یکی از امنترین شهرهای ایران است و وجود بیش از ۲۰ کلانتری انتظامی و ۳ ناحیه مقاومت متعلق به سپاه پاسداران و نیز مرکزیت اداره اطلاعات و سایر نهادهای امنیتی، بر روند حفظ و صیانت از شهر تأثیرگذار بودهاست.
اصفهان یکی از مرکزهای اصلی و تأثیرگذار برای درمان بیماران در ایران محسوب میشود. حدود سی بیمارستان، بیست درمانگاه، دهها انجمن و نهاد پزشکی و بهداشتی، بیش از ۱۴۷ آزمایشگاه، ۲۵۴ داروخانه، ۸۷ مرکز پرتونگاری و ۲۰۸ مرکز توانبخشی در این شهر فعالیت دارند.
با توجه به عزم مدیران شهری در حوزه گردشگری، بخش خصوصی در زمینه گردشگری سلامت پا به عرصه گذاشت و فعالیت خود را تحت عنوان شهرک سلامت در این شهر آغاز کرد. این مجموعه توانایی گردهمایی پزشکان داخلی و خارجی و همچنین جذب بیماران از سراسر دنیا را داراست.
اصفهان دارای سه هزار و هفتصد هکتار (۳۷ میلیون متر مربع) فضای سبز شهری است که با داشتن سرانه فضای سبز ۲۴ متر مربع بالاترین رتبه را در سطح کلانشهرهای ایران دارد. همچنین مقدار این سرانه تا سال ۱۳۹۵ به ۳۲ متر مربع خواهد رسید که با توجه به آلایندههای زیستمحیطی اصفهان این سرانه باید به ۴۰ متر مربع افزایش پیدا کند. بوستانهای کنارهٔ زاینده رود که به بوستانهای ساحلی نیز مشهور هستند از مهمترین فضاهای سبزِ اصفهان میباشند. زیباترین و منحصر بفردترین فضای سبز اصفهان بوستان جنگلی ناژوان است که در غرب اصفهان و در کنار زاینده رود قرار دارد. نام برخی از بوستانهای ساحلی و غیر ساحلی چنین است:
کوه صفه نام کوهی است از سلسله جبال زاگرس در منتهیالیهِ جنوبِ جغرافیاییِ اصفهان که از شمال به جاده کمربندی، از غرب به کوههای تخت رستم و دره خان، از شرق به شهرکها و مجتمعهای مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن محدود میگردد. این کوه از دیرباز محل کوهنوردی اصفهانیها بودهاست. پس از انقلاب شهرداری اصفهان برای آبادانی این منطقه تلاش فراوان نمود. در دورهٔ سلجوقی فرقهٔ اسماعیلیه قلعههای محکمی در این کوهها ساختند که آثاری از آن هماکنون باقی است.
در این شهر مکانی برای همایش جنبش عدم تعهد و بعد از آن برای دیگر همایشهای بینالمللی درنظر گرفته شد. مجموعهٔ مرکز همایشهای بینالمللی اصفهان دارای سالن اصلی با ظرفیت ۲۳۵۴ نفر، سالن چند منظوره، هتل ۵ ستاره در ۱۲طبقه، ویلاهای VIP، مرکز تجاری، دفاتر و… میباشد.
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقشجهان، مسجد شاه، سی و سه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطفالله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، سبزه میدان، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالیقاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علیقلی آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی از بارزترین آنها هستند.
مقامات میراث فرهنگی استان اصفهان معتقدند بیش از ۲۲ هزار جاذبه تاریخی و فرهنگی ارزشمند در این استان وجود دارد. فریدون الهیاری مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان اظهارداشت: یکهزار و ۷۶۵ اثر تاریخی در استان ثبت ملی است.
شهربازی رؤیاها به عنوان پارک بازی سالانه میزبان تعدادی گردشگر میباشد. سیتی سنتر اصفهان مرکز رفاهی معروفترین مرکز گردشگری رفاهی تجاری این شهر میباشد. شهربازی سرپوشیده هم در این مجموعه است. پارک جنگلی صفه در دامنه کوه صفه یکی از پارکهای جنگلی با امکاناتی نظیر سینما و بولینگ و تله کابین و شهربازی و … میاشد. پارک جنگلی ناژوان از معروفترین پارکهای جنگلی اصفهان است که از امکاناتی نظیر باغ پرندگان. خزندگان و پروانهها و آکواریوم و دولفیناریوم پارک ابی تله سیژ و … برخوردار است. پارک ابی ابسار بزرگترین مجموعه ابی در سپاهانشهر است. همچنین بام شهر اصفهان در شمال غرب این شهر بام شهر اصفهان آکواریوم اصفهان در پارک جنگلی ناژوان به عنوان اولین تونل آکواریوم ایران در نوروز سال ۱۳۹۵ افتتاح شد و در آن انواع ماهیها و آبزیان وجود دارد. باغ جوان بوستان مشتاق پارک سپاهانشهر باغ غدیر باغ فدک کوه نخودی کوه قایمیه پارک رجایی (بوستان هشت بهشت) شهربازیهای ملکشهر آبشار صفه سیتی سنتر شهر عجایب وحید سیمرغ و … از معروفترین مکانهای تفریحی دیگر اصفهان است.
پل چوبی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردی خان و پل خواجو
بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان، بازار شاهی، بازار بیدآباد، بازار ریسمان، بازار غاز و بازارهای اطراف میدان نقشجهان: بازار مسگرها، بازار هنر، بازار ترکشدوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لوافها و بازار آهنگرها
جروکان، عاشق آباد، مارنان، چرخاب، خواجو، تل واژگون، قلعه تبرک، شهشهان، دستگرده (فروغی)، پاچنار، بید آباد، علی قلی آقا، شیْش، در کوشک، محله نو، جوزدان، الیادران، چهارسوق شیرازیها، لنبان، ناژوان، زهران، جاوان، آفاران، برزان، ولدان، خوراسگان، کوله پارچه، تخت فولاد، هزارجریب، ابر، بوزان، کنگاز، سیچان، دستگرد خیار، قائمیه، ماربین، گورتان، شیخ یوسف، طوقچی، جویباره، جلفا، جی، دردشت، رهنان، کارلادان ،کنگاز، گارماسه، نصرآباد، محله مرداویج، لادان، مفت آباد، لمجیر، جوی آباد، دارک، حصه، زینبیه (اصفهان)، احمدآباد، محله دهنو، ملک شهر، مارچین، حسینآباد، هفتون، عباسآباد، در کوشک، سرلت، علیقلیآقا، بیدآباد، کوجان، گرکان، اندوان، کساره، تل باسکون، پل بلند، ملک شهر، خانه اصفهان، قلمستان، فردوان، پرتمان، احمدآباد. سروش، پایین دروازه، جاده گودالی، پوزوه، کردآباد، پل شهرستان، فینارت، ردون، شیش راه، قهجاورستان، جاوان بالا، جاوان پایین، دهچی، الیادران، شمسآباد، نصرآباد، آتشگاه، بابوکان، دهنو، پاقلعه، لمجیر، جوب شاه.
به علت وجود بافت قدیمی و معماری زیبای شهر اصفهان، خانههای قدیمی بسیاری در این شهر وجود دارد. برخی از این خانهها امروزه توسط میراث فرهنگی بازسازی شده و به صورت موزه درآمدهاست. همچنین برخی از این سراهای قدیمی با تغییر کاربری در حال استفاده میباشد. تالار تیموری (موزه تاریخ ملی) به عنوان موزه تاریخ ملی، توحیدخانه به عنوان دانشکده معماری دانشگاه هنر اصفهان و عمارت رکیب خانه به عنوان موزه هنرهای معاصر اصفهان مورد استفاده و بهرهبرداری است. خانههای: حاج رسولیها، شیخ الاسلام، خانه مشروطه، حاج مصورالملکی، یداللهی، عاصمی اصفهانی، قدسی، خانه نیلفروشان، مجتهدزاده، حقیقی، داوید (داود)، سوکیاس، مارتا پیترز، پطروس، سرتیپی، منعمیان، وثیق انصاری، بهشتیان، اعلم و قزوینیها از خانههای قدیمی و دیدنی اصفهان میباشد. همچنین بتازگی بدست زوجی ایرانی و غیر اصفهانی خریداری و بازسازی شده که باعث حفظ و بقای آن گشتهاست. این خانه دارای سابقهای پانصد ساله میباشد که ابتدا به عمه شاه عباس تعلق داشتهاست. موقعیت این اثر تاریخی در نزدیکی مسجد جامع اصفهان و حمام شیخ بهایی است که در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفتهاست.
از دیرباز در شهر اصفهان تعدادی خانقاه متعلق به فرقههای مختلف درویشان وجود داشتهاست. بعضی از این خانقاهها به واسطه فشار دستگاههای امنیتی تعطیل یا مستقیماً توسط خود حکومت تخریب گشتهاست که خانقاه درویشان گنابادی واقع در گورستان تخت فولاد از آن جملهاست. البته هنوز هم بعضی از خانقاهها فعال میباشند که خانقاه علی بن سهل واقع بر سر آرامگاه وی از آن جمله میباشد.
در این شهر کلیساها و کنیسههای زیادی وجود دارد که بخش عمدهای از کلیساها در منطقه جلفا میباشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی به جای ماندهاند که شهرهترین و قدیمیترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمیترین کلیسای اصفهان میباشد.
بیشتر کنیسههای اصفهان در محله جویباره که یهودی نشین بوده قرار گرفتهاند. کنیسه عمو شعیا قدیمیترین کنیسه اصفهان میباشد که در همین محل قرار گرفتهاست. در سال ۱۳۵۰ و بر اساس پژوهشهای لطفالله هنرفر تعداد کنیسههای اصفهان بیست عدد ثبت شده ولی در حال حاضر تعدادی از آنها از بین رفتهاست.
باغ رضوان گورستان فعلی و فعال اصفهان و تخت فولاد گورستان قدیمی و تاریخی اصفهان است که به عنوان یکی از قدیمیترین و بزرگترین آرامگاههای ایران نیز شناخته میشود. این آرامگاه از تکیههای مختلفی تشکیل شده که چهارده تکیه همانند: تکیه سید العراقین، تکیه میر فندرسکی و تکیه آقا حسین خوانساری مربوط به دوره صفوی است؛ و نزدیک به سی تکیه و مسجد همانند: تکیه میر محمد صادقی که جزیی از ت
سه شنبه, 10 خرداد 1401
اصفهان شهر زیبایی هست که هیچ وقت از دیدنش سیر نمیشی فرق نمی کنه دنبال چی هستید اصفهان بهترین انتخابه