19.5K
مَریوان به کوردی:مەریوان مرکز شهرستان مریوان یکی از شهرستانهای مهم استان کردستان ایران بهشمار میرود که در ۱۲۵ کیلومتری غرب شهرستان سنندج، مرکز ...
مَریوان به کوردی:مەریوان مرکز شهرستان مریوان یکی از شهرستانهای مهم استان کردستان ایران بهشمار میرود که در ۱۲۵ کیلومتری غرب شهرستان سنندج، مرکز استان کردستان قرار دارد.
جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، برابر با ۱۹۵٬۲۶۳ نفر بودهاست. در حال حاضر براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی:
جمعیت کل شهرستان به ۱۹۵٬۲۶۳ نفر، جمعیت نقاط شهری ۱۵۱٬۱۸۸ نفر و جمعیت نقاط روستایی ۴۴٬۰۷۴ نفر میباشد؛ که سومین شهرستان استان کردستان بهشمار میرود. از جمعیت ۱۹۵٬۲۶۳ نفری کل شهرستان مریوان تعداد ۹۹٬۹۵۶ نفر را مردان و تعداد ۹۵٬۳۰۷ نفر را زنان تشکیل میدهند.
شهرها: مریوان و کانی دینار
شهر: چناره
شهر امروزی مریوان در حدود یک سده پیشینهٔ تاریخی دارد. این شهر مرزی در همسایگی دولت عثمانی قرار داشت و به دستور ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۸۱ خورشیدی در ۲ هزار قدمی دریاچهٔ زریبار از نو قلعهٔ نظامی بسیار مستحکمی ساخته شد. یک سال بعد به امر فرهاد میرزا معتمدالدوله عموی ناصرالدین شاه بر وسعت آن افزوده شد که جریان بنای آن را در کتیبهای که به دیوار مسجد دارالاحسان (مسجد جامع سنندج) نصب کرده، شرح دادهاست. در داخل شهر به دستور حاج معتمدالدوله یک باب قنات، حمام و آب انبار احداث شد. بعد از حاج فرهاد معتمدالدوله، حاج محمدعلی خان ظفرالملک قلعه را وسعت داد و در داخل آبادی شاهآباد چندین باب منزل، یک کاروانسرا و قناتی دیگر احداث کرد. بعدها کلیهٔ این تأسیسات در اثر شورش و هرج و مرج عشایر کرد منطقه، ویران شد. در اوایل حکومت پهلوی، حاکم وقت در روستای موسک دژی بنا نهاد که به دژ شاهپور مبدل گشت و امروزه از آن به عنوان پادگان استفاده میشود و فاصلهٔ چندانی هم با شهر ندارد. در سال ۱۳۳۶ با تأسیس شهرداری، دژ شاهپور رسماً به مریوان تغییر نام داد.
مریوان با کوه و دشتهای سرسبزی که پیرامونش را گرفتهاند، مانند انگشتری است که دریاچهٔ زریبار - به عنوان بزرگترین چشمه آب شیرین دنیا که در حال نابودی به خاطر رشد زیاد نی زارها بازهم- نقش نگین فیروزهاش را بازی میکند. گنبد آبی پیر شالیار در اورامان هم چنین است و از دور چشمها را میرباید. سفری به مریوان و اورامانات انسان را غرق رنگ میکند. مریوان به دلیل شرایط طبیعی و آبوهوایی، فرهنگ مردم و موقعیت جغرافیایی، از مناطق مورد علاقهٔ گردشگران است. رودخانههای فرعی و اصلی متعددی در این منطقه وجود دارد که در جذابیت و شکلگیری طبیعت منطقه نقش مهمی دارند. رودخانههای فرعی شهرستان مریوان نهایتاً با ملحق شدن به همدیگر رودخانهٔ سیروان را تشکیل میدهند.
منطقهٔ مریوان دارای ویژگیهای اقلیمی «معتدلهٔ میانی» است؛ اما با در نظر گرفتن کوهها و ارتفاعات و درههای ژرف و عمیقی که در تمامی نقاط منطقه گسترش یافتهاند و همچنین وجود جنگلها و پوشش گیاهی مناسب در شمال و جنوب، وجود منابع رطوبتی «رودخانهها و دریاچهٔ زریبار» موجب شدهاست که در این منطقه شاهد تنوعی از اقلیمهای مختلف باشیم. به نحوی که از «سنندج به سمت مریوان از سروآباد به بعد» منطقه دارای آبوهوایی مرطوب و مدیترانهای است و نواحی شمالی و جنوبی مریوان دارای آبوهوای کوهستانی است. مریوان با بارندگی سالانه مابین ۹۰۰ – ۵۰۰ میلیمتر، یکی از پربارانترین مناطق ایران بهشمار میرود.
مریوان به دلیل قرار گرفتن در کنار دریاچهٔ زریبار، اورامان و طبیعت زیبای منطقه و همچنین ترانزیت و واردات کالا در مرز ایران و عراق (که فاصلهٔ آن از شهر حدود ۲۱ کیلومتر است)، باعث رونق اقتصادی و گسترش مریوان شدهاست. این شهر و بعضی از آبادیهای اطرافش در جنگ ایران و عراق توسط هواپیماهای عراق بمباران شیمیایی شد.
در سال ۱۳۸۱ بخش سروآباد مریوان بر اساس مصوبهٔ هیئت دولت به شهرستان ارتقاء و از مریوان منتزع شد و همچنین در خرداد ماه سال ۱۳۸۸ شهرک کانی دینار و هجرت پس از تجمیع با روستای هجرت و بر اساس مصوبه هیئت وزیران دولت به شهر تبدیل شد.
در بررسی متون تاریخی میتوان دریافت که شهرستان مریوان یکی از مناطق مهم کردها بهشمار میرفتهاست که همیشه گریبانگیر فراز و نشیب و ویرانی و آوارگی مردم بودهاست، این دلایل یا به خاطر درگیریهای متعدد مربوط به بابان و خاننشینان محلی و مردم بودهاست یا به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی، تاخت و تازها و لشکرکشیهای متعدد امپراتوریها بودهاست.
محوطههای باستانی و تاریخی حومهٔ شهرستان مریوان مانند تپههای ساوجی، کولان، مِرّگ، بیساران و دو تپه شرقی و غربی حاکی از استقرار انسانها از دوران نوسنگی و ادامهٔ آن در عصر پس از هزارهٔ چهارم پیش از میلاد است و نشانهٔ دیرینگی زیست انسان در این منطقه هستند و به عنوان سنگ بنای شهرنشینی در این منطقه بهشمار میروند.
شهرستان مریوان از آن جا که بر سر راه تیسفون به تخت سلیمان (آتشکدهٔ آذرگشنسب) قرار داشته، در عهد اشکانیان و ساسانیان مورد توجه بودهاست. در رسالهٔ پهلوی شهرهای ایران تصریح شدهاست که بهرام گور در کنار دریاچهٔ بهرام آوند یا زریبار شهری ساخت و در منابع آشوری آمدهاست که سارگون اول پادشاه آشور پس از تسلط بر این منطقه، در حدود ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد به جای شهر قدیمی هار هار در جنوب دریاچهٔ زریبار، شهری به نام دورآشور یا کارشاروکین را میسازد. در منابع اسلامی از مریوان به عنوان دژان - دزان نام بردهاند. در گذشته هنگام صدور قبالهها و ذکر محل تولد در موقع صدور شناسنامه از کلمههای دژ شاهپور، مهروان و قلعهٔ شاهآباد یاد میکند و آن را یکی از پایتختهای کردستان مینامد.
دشت مریوان و کوههای سر به فلک کشیده اش چه در دوران آشوریها و ساتراپ نشینی مادها، چه در دوران حکومت بابان و اردلانها، چه در زمان حاکم گری عشایر قبیلهای و چه در عصر مشرق زمین همیشه جایگاه پروراندن قهرمانان و جنگاوران شجاع و دلیر محلی بودهاست. لشکر کشی مقدونیها و حملهٔ اعراب، جنگهای بین ایران و عثمانی، درگیر شدن حکومت بابان و اردلانها، هجوم و شورش حمله قبایل عشیرهای و در این اواخر هم جنگ تحمیلی ایران و عراق در رشته کوههای این منطقه، بسیاری از اوقات این منطقه را تحت تأثیر عوامل مؤثر در زمان خود کردهاست.
وجود قلاع متعدد و مستحکم نشان دهندهٔ این موضوع است که شهرستان مریوان یکی از مناطق مهم ادوار کردنشینی بودهاست، یکی از این قلعهها که بعدها به قلعهٔ مریوان معروف گشت، قلعهٔ هلوخان است که بر اساس اطلاعات تاریخی در قرن ۸ (هـ. ش) در زمان حکمرانی اردلانها در دوران صفوی بر روی کوهی با نام کوه امام به ارتفاع ۱۶۰۰ متر که مشرف و مسلط به دشت و شهر فعلی مریوان در جنوب شرقی شهر میباشد بنیاد نهاده شد و به مدت ۳ قرن مقر اصلی حکومتهای محلی بابان و اردلانها بودهاست و بازگوکنندهٔ بخشی از تاریخ و معماری دوران صفویه است. قلعهٔ مریوان یکی از آثار دیرین این سرزمین کهن میباشد که بسیاری از آثار تاریخی – فرهنگی و هنری مردم این مرز و بوم در آن ثبت شدهاست و در بسیاری از کتابهای تاریخی محلی به آن اشاره شدهاست.
بعدها در کنار قلعهٔ مریوانبر روی کوه امام که مرکز حکومتی خاندانهای حکومتی کردستان بودهاست، به دستورامیر حمزه بابان مسجدی با آجرهای قرمز رنگ ساختند که در زبان کردی به مزگهوته سوره (مسجد سرخ) مشهور است. نام کوه امام از نام شیخ احمد ابن الا نبار النعیمی گرفته شدهاست که در قرن ۸ (هـ. ش) از طرف امیر حمزه بابان به پیشوا و امام جمعه و جماعت مسجد سرخ منسوب شدهاست.
سیدعبدالصمد تواری در کتاب نورالنوار خود دربارهٔ قلعهٔ امام میگوید:
«امیر حمزه بابان در آن زمان شورشی را به پا کرد و توانست شهرهای دیار بکر عراق و حلب سوریه را تصرف کند و به همین خاطر سران ترک و عرب با هم یکی شده و با سپاهی بزرگ و قدرتمند روانه به سوی میدان جنگ با امیر حمزه شدند که نتیجهای را از این جنگ نگرفتند و مغلوب امیر حمزه شدند، تا این که پس از مدتی با مکر و نیرنگ توانستند حمدون بیگ سرلشکر امیر حمزه را با مقداری پول فریب دهند که این امر موجب شد خود و سپاهش را از دست بدهد، امیر حمزه که تنها میماند ناچار میشود که همراه با اندکی از فرماندهان خود از معرکه فرار کند و در منطقهٔ مریوان بر روی کوه سه قلعه که اکنون به آن کوه امام میگویند مستقر شود. امیر حمزه پس از مستقر شدن در این کوه، سپاه و لشکری بزرگ و نیرومند را دوباره بازسازی میکند، همینطور بر روی این کوه و قلههایش چندین قلعه را بنا میکند و شورا و دژی محکم و مستحکم را تشکیل میدهد. در میان قلعهها مسجدی را بنا میکند و شیخ احمد ابن الا نبار النعیمی را به عنوان پیشوا و امام جمعه و جماعت آن منسوب میکند و هم چنین دانشمند بزرگ و پایه بلند سید ابراهیم ملقب به کا بله را به استاد و مدرس آئینهای بومی محلی مسجد منسوب میکند که کا بله در سال ۷۸۰ (هـ. ش) چشم از جهان فرو میبندد. امیر حمزه پس از ۲ سال با لشکری جدید و نیرومند دوباره لشکر کشیهای خود را از سر میگیرد و تا منطقهٔ باغ و بگ را زیر سلطه خویش درمیآورد، اما در آن جا توسط افراد خائن که در اطراف او هستند جامی را که به سم آلوده کرده بودند از بین میبرند.»
ماموستا ملا عبدالکریم مدرس در صفحهٔ ۴۹۶ کتاب بنه مالهٔ زانیاران خود دربارهٔ امیر حمزه بابان و اقوامش میگوید:
"حکومت این بابان قبل از حکومت و فرمان روایی بابان قلعهٔ چهارم در قرن ۶ (هـ. ش) به بعد نامشان در تاریخ ثبت شدهاست. در حکومت این بابان میتوان اشاره به فرمان روایی بابانی چون امیر عبدالکریم بابان، امیر احمد خان، امیر عبدالله و امیر حمزه بابان بر این منطقه کرد. قلعهٔ مریوان برای باری دیگر در دوران سرخاب بیگ اردلان پسر مأمون بیگ یکم بازسازی و مرمت شد و دوباره به مرکز حکومت و خلافت تبدیل شد. "
آیت الله مردوخ در کتاب تاریخ کرد و کردستان خود دربارهٔ سرخاب بیگ اردلان میگوید:
"سرخاب بیگ اردلان در سال ۹۰۲ (هـ. ش) « «معاصر با شاه اسماعیل یکم»» مناطق تحت نفوذ مأمون بیگ دوم که برادر زادهٔ خویش بودهاست را تصرف کرد و در منطقهٔ مریوان بر سر کوهی بلند قلعهای مستحکم و قوی ای را برای مواقع ضروری و لزوم بنا میکند که هم اکنون آثاری از این قلعه تاکنون در این کوه پا برجاست. "
هم چنین ماموستا امین زک بیگ در کتاب تاریخ کرد و کردستان خود اشاره به حوادثی میکند که مرتبت با سرخاب بیگ و قلعه اش میباشد:
"اوکاس میرزا (القاس میرزا) بردار شاه تهماسب صفوی که برای مدتی از ترس حکومت شاه ایران در حال فرار بود، در سال ۹۰۵ (هـ. ش) از ترس گرفتار شدن توسط سپاه ایران به قلعهٔ مریوان روی آورد که سرخاب بیگ والی و حاکم وقت مریوان به او پناه داد. مدتی بعد لشکر قزلباش قلعهٔ مریوان را دور تا دور محاصره میکند و سرخاب بیگ بعد از مدتی طولانی گفتگو با فرماندهان قزل باش از آنها اطمینان حاصل کرد که جانش در امان باشد، سپس سرخاب بیگ؛ اوکاس میرزا را به دست لشکر قزل باش میسپارد و مردم و منطقه اش را از جنگ با قزل باشها نجات میدهد. "
میرزا شکرالله سنندجی کاتب و مورخ خاندان اردلانها در کتاب حدیقهٔ ناصری خود مینویسد:
"سرخاب بیگ، دارای ۱۱ فرزند پسر بودهاست که در طول والی گری خود در دروان حکومت، پسر سوم خود یعنی علی بیگ اردلان که به سلطان علی اردلان مشهور شده بود را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد و به دلیل زیرکی و باهوشی سلطان علی که واقعاً مردی شجاع و دلیر هم بود، پدرش سرخاب بیگ او را به عنوان بزرگ قبیله و باب آیندهٔاردلانها معرفی نمود. "
مورخ دیگر کرد با نام ملا اسماعیل پسر ملا حسین که کتابی با نام تاریخ اردلانها دارد در مورد سلطان علی مینویسد:
"سلطان علی پس از فوت پدرش به مدت ۳ سال با جنگ و دلاوری و پیروزیها حکومت اردلان را محفوظ نگه میدارد، اما روزگار امانش نداد و در دوران جوانی دار فانی را وداع گفت. "
ماموستا امین زک بیگ کتاب تاریخ کرد و کردستان خود دربارهٔ سلطان علی مینویسد:
"سلطان علی دو پسر شیر خوار با نامهای تیمور خان و هلو خان از خود بر جای گذاشت. "
میرزا شکرالله سنندجی در ادامه بحثهای خود مینویسد:
"بعد از مرگ سلطان علی، آخرین پسر سرخاب بیگ اردلان با نام بساط بیگ که بردار یازدهم سلطان علی نیز بهشمار میرود، حکومت و فرمان روایی اردلانها را به دست میگیرد که این فرمان روایی به مدت ۱۰ سال میانجامد. تیمور خان و هلو خان زمانی که بزرگ میشوند به عضویت سپاه عمویشان بساط بیگ در میآیند و او را در شورشها و نبردهایش همراهی میکنند تا این که پس از چند سال حکومت را از دست بساط بیگ میگیرند و تیمور خان حاکم اردلانها میشود. تیمور خان با سپاهی قدرتمند و بزرگ شورشهایی را به سمت کرمانشاه، سنقر، دینور و زرین کمر شروع میکند که بنابه روایاتی منطقهٔ گروس را نیز تصرف کردهاست، اما تیمور خان در حالی که شورشی برای گرفتن آخرین برج قلعهٔ زرین کمر را انجام میدادهاست، گلولهای سنگی به او اثابت میکند و کشته میشود. هلو خان هم پس از فتح قلعه؛ جسد برادرش را به قلعهٔ مریوان میآورد و او را در میان قبرستان این قلعه به خاک میسپارد و پس از مدتی فرمان روایی حکومت را عهدهدار میشود. "
ملا اسماعیل پسر ملا حسین در کتاب تاریخ اردلانها ی خود در مورد هلو خان اردلان مینویسد:
"هلو خان اردلان -معاصر با شاه عباس یکم- مردی کاردان، باهوش، شجاع و دلیر بودهاست که حکومت و میهن خویش را چه بسا بسیار آباد کردهاست و در تمام کتابهای تاریخی محلی از رشادتهای این خان اردلانی سخنهای بسیاری گفته شدهاست. هلو خان به غیر از مرمت و بازسازی قلعهٔ مریوان؛ سه قلعهٔ دیگر را با نامهای قلعهٔ حسن آباد، قلعهٔ پالنگان و قلعهٔ ظَلَم را نیز مرمت و بازسازی کردهاست. هلو خان گنجینهای بسیار از طلا و جواهرات داشت و در عین حال نیز بسیار بخشنده، مهربان و رئوف بود و آرامش و صلح و صفا را بر منطقهٔ تحت سلطه خویش تحمیل کرده بود. شجاع و دلیر بود؛ هرگز به غیر از خداوند از کسی نمیترسید، نه از حکومت شاه ایرانهراسی داشت و نه به دولتهای ترک و عرب حمله و یورش میکرد و در عین حال دولتهای ترک و عرب از او هراس داشتند. حسین خان سلیوزری یا حسین خان دوم والی لرستان که از سال ۹۸۹ هجری خورشیدی به دستور شاه عباس اول به حوزهٔ متصرفات هلوخان اردلان لشکر کشید و در چند نوبت شکست خورد، موجب شد تا این که شاه عباس خود به جهت شکست هلوخان به اسفند آباد یا علیشکر راهی شود، و در روستای سیهم قروه اتراق کند. شاه عباس در مصاف با هلوخان اردلان از مشاورهٔ علی بیگ یا آلی بالی بیگ زنگنه که از کردهای نزدیک شاه بود؛ بهره مند شد، علی بیگ شاه عباس را به عدم درگیری و از در دوستی وارد شدن با والی اردلان تشویق نمود. بدین ترتیب شاه عباس صفوی به اندازهای به هلو خان نزدیک شد که پیشنهاد داد پسرش خان احمد خان را به اصفهان، پایتخت ایران بفرستد که با موافقت هلو خان انجام شد. بعد از مدتی که خان احمد خان در اصفهان اقامت داشت، شاه عباس صفوی خواهر خود با نام کلاه زر خاتون را به همسری او درآورد و خان احمد خان همه کارهٔ شاه شد. پس از مدتی شاه عباس؛ خان احمد خان را تحت فشار گذاشت که به کردستان حمله کند و والی گری کردستان که تحت نظر پدرش هلو خان بود را از چنگ او درآورد و پدرش را دستگیر و خودش والی کردستان شود که پس از مدتی خان احمد خان هم این پیشنهاد را پذیرفت. بالاخره خان احمد خان در سال ۹۷۹ (هـ. ش) با لشکری بزرگ که از حکومت به او داده شده بود به سوی حکومت اردلانها پیش رفت، ابتدا توانست مناطق بسیاری که تحت نفوذ پدرش بودند را تصرف کند و سپس به قلعهٔ حسن آباد که هلو خان چند سالی بود در آن جا اقامت داشتند و مرکز حکومتش بود حمله کند، اما خان احمد خان هر چه تلاش کرد نتوانست قلعه را تصرف کند تا این که همسر هلو خان یعنی مادر خان احمد خان همراه با ملا یعقوب دوست و یار و یاور نزدیک هلو خان به او خیانت کردند و مخفیانه دروازههای قلعه را گشودند و سپس خان احمد خان همراه با لشکرش به داخل قلعه یورش برد و توانستند هلو خان را دستگیر کنند، سپس خان احمد خان پدرش را دست بسته روانی اصفهان کرد که پس از چندنی زندانی شدن در اصفهان کشته شد. بعد از حوادثهای انجام شده؛ خان احمد خان حکومت اردلانها و منطقهٔ شهر زور (به کردی: شارهزوور) را به دست گرفت. سرانجام آن که شاه عباس صفوی بدون جنگ موفق به انقیاد والی شد و بر همین اساس شاه صفوی به پاداش خدمت علی بیگ زنگنه بیش از ۱۵ روستا از شمار املاک خاصه شاهی کرمانشاهان را به جهت اسکان، عمران و کشت و زرع مردم کرد مهاجر زنگنه (از موصل و سلیمانیه و … به داخل فلات ایران حسب سالهای ۹۸۲ تا ۹۹۰ هجری خورشیدی) به تیول آنها درآورد. بخش اعظم آن روستاها درعداد املاک موقوفهٔ دولتی چهار دانگ شهر کرمانشاه به حساب میآیند. "
آرامش و صلح و صفا در این منطقه که توسط بابان محلی کرد منطقه را فرا گرفته بود سبب شد که مردمی بسیار در اطراف این قلعه مستقر شوند و برای همیشه اطراف این کوه و قلعههایش جایگاهی برای زیستن و زندگی کردن مردم شد. این قلعه تا سال ۱۰۲۳ (هـ. ش) آباد بودهاست که از آن زمان به بعد توسط سلیمان خان پسر میر علم الدین والی اردلان « «بنیانگذار شهر سنندج در ۱۰۱۵ هجری خورشیدی»»؛ که از نزدیکان شاه صفوی بود همراه با دیگر قلعه روستاهای حسنآباد، پالنگان و ظَلَم به کلی ویران و تخریب شدند و مردم این قلعهها را نیز مجبور به کوچ کردند.
میرزا شکرالله سنندجی در کتاب حدیقه ناصری خود مینویسد:
"در سال ۱۲۸۱ (هـ. ش) در زمان حکومت قاجاریه به امر ناصرالدین شاه در ۲ هزار قدمی دریاچهٔ زریبار از نو قلعهٔ نظامی بسیار مستحکمی ساخته شد. یک سال بعد به امر فرهاد میرزا معتمدالدوله عموی ناصرالدین شاه بر وسعت آن افزوده شد.
این قلعهٔ نظامی به نام قلعهٔ شاه آباد موسوم گردید. در کنار قلعهٔ نظامی و به دستور فرهاد میرزا قصبهای احداث گردید و چند خانوار از طوایف و سادات به آن جا کوچ کردند که برای آسایش و بهداشت مردم و نظامیان مستقر در قلعه؛ دستور داد یک باب حمام و یک باب مسجد در کنار همدیگر بنا نمایند. برای تأمین آب آشامیدنی مردم، حمام و مسجد و قلعهٔ نظامی از درهای که در شمال شهر فعلی مریوان و قریهٔ دارسیران «یکی از روستاهای قدیمی مریوان که از دوران زندیه آباد بوده و هماکنون یکی از محلات شهر مریوان میباشد» و در دامنهٔ کوه فیلقوس قرار دارد چند رشته قنات ایجاد کردند. درهٔ نامبرده از همان تاریخ تاکنون به درهٔ فرهاد مشهور است. "
تا قبل از احداث قلعهٔ شاه آباد، به استثنای قریهٔ دارسیران تقریباً محل فعلی شهر مریوان خالی از سکنه و پوشیده از درختان جنگلی بودهاست. با روی کار آمدن سلسلهٔ پهلوی نام قلعهٔ شاه آباد به دژ شاهپور مبدل گشت. این منطقه همواره از اهمیت استراتژیک ویژه برخوردار بودهاست. هم جواری با کشور عراق، ترددها، تحرکات نیروهای نظامی دو کشور، حاصلخیزی، وفور آب و محصولات کشاورزی و نیز وجود دریاچهٔ آب شیرین باعث توجه حکمرانان و سلاطین شدهاست. در سال ۱۳۳۴ خورشیدی برای اولین بار در شهر مریوان با اعتبارات دولتی دبستان و دبیرستان احداث گردید. ۲ سال بعد در سال ۱۳۳۶ خورشیدی با تأسیس شهرداری، نام دژ شاهپور به مریوان مبدل گشت و در سال ۱۳۳۸ خورشیدی نیز ۲ حلقه چاه آب حفر و سال بعد موتورهای پمپاژ آب نصب گردید و در سال ۱۳۴۰ خورشیدی اولین موتور برق در مریوان به کار افتاد. مریوان در دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی دهی کوچک با ۴ خیابان خاکی و تعدادی مغازه بود. تنها جادهٔ مواصلاتی جاده قدیمی و خاکی گاران بود که تقریباً با توسعه این جاده و امکان تردد خودروهای مسافرکشی و باری و خروج و ورود کالا بود که مریوان مورد توجه قرار گرفت.
پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی و تا تیر ماه سال ۱۳۵۸ خورشیدی مریوان تحت حاکمیت نیروهای حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله بود.
با انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی، مریوان و روستاهای اطراف آن علاوه بر متأثر شدن از پیامدهای این انقلاب، با توجه به برخی مشخصههای سیاسی و اجتماعی منطقه که ریشههای آن به پیش از انقلاب بازمیگشت وارد یکی از پرتلاطمترین مقاطع تاریخی خود شدند. در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۵۸ خورشیدی به دعوت اتحادیهٔ دهقانان مریوان و گروههای سیاسی مختلف عمدتاً چپ ها؛ تظاهراتی در مقابل رادیو تلویزیون مریوان به راه افتاد. معترضان در اطراف مدرسهٔ قرآن مفتی زاده، علیه پاسداران محلی و همکاری نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق مسعود بارزانی که به قیادهٔ موقت معروف بوده و در ساختمان ساواک مریوان مستقر بودند شروع به شعار دادن میکنند.
در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ خورشیدی سید روحالله خمینی فرمان سرکوب شورش را صادر کرد. مردم برای اینکه درجنگ میان سپاه پاسداران و مخالفین آسیب نبینند به کوچ موقتی از شهرستان مریوان به روستاهای اطراف رفتند. فردای آن روز شهر تقریباً خالی از سکنه میشود. سرهنگ سپهری؛ فرماندهٔ لشکر سنندج در اظهاراتی از ترک شهر توسط ۷۵ درصد از مردم مریوان خبر میدهد. به گفته طرفداران دولت، برای جلوگیری از چپاول و غارت اموال مردم در داخل شهر توسط نیروهای کومله و دموکرات، واحدهای مسلحی در بلندیهای مشرف بر شهر مریوان مستقر میشوند. خروج مردم از شهر در غروب روز شنبه ۳۰ تیر ماه آغاز شد و تا سپیدهدم روز بعد به طول انجامید.
پس از بازپسگیری شهر توسط حکومت مرکزی، بسیاری از اعضا و طرفداران این دو حزب توسط دادگاه انقلاب اسلامی اعدام یا زندانی شدند. در دوران جنگ ایران و عراق، مریوان همواره بمباران هوایی و موشکی میشد و تعدادی از روستاهای اطراف نیز بمباران شیمیایی شدند. اما هیچگاه نیروهای عراقی وارد این شهر نشدند.
دربارهٔ وجه تسمیه مریوان گمانهای زیر گفته شدهاست:
ماموستا قانع شاعر نامدار کرد دربارهٔ مریوان میگوید:
مریوان در ۱۲۵ کیلومتری غرب سنندج قرار دارد. شهر مریوان دارای طول جغرافیایی شرقی حداکثر بین ۴۵ دقیقه و ۴۶ درجه و حداقل بین ۵۸ دقیقه و ۴۵ درجه و عرض شمالی حداکثر ۴۸ دقیقه و ۳۵ درجه و حداقل بین ۱۹ دقیقه و ۳۵ درجه نصفالنهار گرینویچ قرار دارد که در ارتفاع ۱۳۲۰ متری از سطح دریای آزاد قرار دارد. مریوان از شمال به سقز، از شمال شرقی به دیواندره، از شرق به سنندج، از جنوب شرقی به سروآباد و از شمال غربی به دره شلیر و از غرب کشور هم به شهر پنجوین شهرستان سلیمانیه کشور عراق با ۱۰۰ کیلومتر مرز مشترک منتهی میشود.
شهرستان مریوان بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰:
به ۴ شهر، ۳ بخش، ۶ دهستان و ۱۷۶ آبادی، با ۱۵۱ آبادی دارای سکنه و ۲۵ آبادی خالی از سکنه تقسیمبندی شدهاست.
شهرستان مریوان تا قبل از سال ۱۳۳۷ تحت عنوان «بخشداری مریوان» از بخشهای تابعه شهرستان سنندج بود. در آن زمان «کلاترزان، سروآباد و سرشیو» جزو حوزهٔ مریوان محسوب میشد. با انتزاع کلاترزان و سروآباد، هماکنون شهرستان مریوان دارای سه بخش «مرکزی، سرشیو و خاومیرآباد» است.
بخش مرکزی شهرستان به مرکزیت شهر مریوان دارای ۳ دهستان و ۷۴ آبادی، با ۶۶ آبادی دارای سکنه و ۸ آبادی خالی از سکنه میباشد. دهستانهای این بخش عبارتند از: «دهستان سرکُل به مرکزیت شهر کانیدینار، دهستان کوماسی به مرکزیت روستای پیرخضران و دهستان زریبار به مرکزیت روستای نی» مساحت این بخش حدود ۹۴۱ کیلومترمربع و جمعیت آن تقریباً ۱۲۲٬۰۶۳ نفر میباشد.
بخش «سرشیو» به مرکزیت شهر «چناره» دارای ۲ دهستان و ۶۲ آبادی، با ۵۳ آبادی دارای سکنه و ۹ آبادی خالی از سکنه میباشد. دهستانهای این بخش عبارتند از: «سرشیو به مرکزیت شهر چناره و دهستان گلچیدر به مرکزیت روستای جانوره» مساحت این بخش حدود ۱۰۴۷ کیلومترمربع و جمعیت آن تقریباً ۳۰٬۸۹۹ نفر میباشد.
بخش «خاومیرآباد» هم به مرکزیت روستای «بردهرشه» دارای ۱ دهستان به اسم «خاوومیرآباد» و تعداد ۴۰ آبادی، با ۳۲ آبادی دارای سکنه و ۸ آبادی خالی از سکنه میباشد. مساحت این بخش حدود ۳۳۸ کیلومترمربع و جمعیت آن تقریباً ۱۵٬۸۱۲ نفر میباشد.
شهرستان مریوان از طریق محورهای متفاوت به شهرهای اطراف متصل میباشد:
این جاده ۱۳۱ کیلومتر طول دار که از جنوب مریوان به غرب «سنندج» منتهی میشود، این جاده از اصلیترین راه به مرکز استان و کشور عراق میباشد.
این جاده ۱۴۰ کیلومتر طول دارد که از سمت شمال شرقی، مریوان را در مسیر «رودخانه گاران» به سمت جنوب «سقز» وصل میکند.
این جاده ۲۰۰ کیلومتر طول دارد که از سمت شمال شرقی، ابتدا وارد سقز شده بعد راهی بانه میشود. البته راه دیگری نیز از طریق مرز رسمی باشماق وجود دارد که حدود ۹۵ کیلومتر میباشد.
راههای ارتباطی مریوان به کامیاران از ۳ طریق ممکن میشود:
نزدیکترین راه حدود ۱۳۵ کیلومتر طول دارد که از سمت جنوب مریوان تا روستای دگاگا از توابع شهرستان سروآباد میباشد که ۵۰ کیلومتر اول آن (تا روستای دگاگا) آسفالت شده و ۳۰ کیلومتر وسطی تا روستای تفین راه شوسه و باقیمانده را تا « کامیاران» راه آسفالت تشکیل میدهد.
محور ارتباطی دوم از طریق شهر سنندج میباشد که به ۲۰۷ کیلومتر میانجامد.
هم چنین محور ارتباطی سوم از طریق شهر پاوه میباشد که به ۲۱۴ کیلومتر میانجامد.
این محور هم از ۳ طریق میسر میشود:
محور ارتباطی اول از جنوب مریوان به پاوه به ۱۲۴ کیلومتر میانجامد که از دو راهی منطقه «ژالانه» که از جاده پیچهای «کوه تته» وارد شهر نودشه شده و بعد محور را به جنوب شهر «پاوه» وصل میکند.
محور ارتباطی دوم ار جنوب مریوان-پاوه به ۱۵۰ کیلومتر میانجامد که از دو راهی منطقهٔ «ژالانه» از طریق مسیر هورامان میسر میشود؛ که تا ابتدای روستای سلین به طول ۷۰ کیلومتر آسفالت است و ادامهٔ آن تا دهستان «وراء کرمانشاه» به طول ۳۰ کیلومتر شوسه و بقیه تا «پاوه» آسفالت میباشد. مسیر تته در زمستانها به علت بارش برف زیاد مسدود میباشد و محور ارتباطی از از دو راهی منطقهٔ «ژالانه» از طرف راه جادهٔ «هورامان» میسر میباشد.
محور ارتباطی سوم هم از طریق شهر سنندج میباشد که به ۲۵۰ کیلومتر میانجامد.
این جاده ۳۷ کیلومتر طول دارد که از سمت جنوب به سروآباد منتهی میشود.
این جاده ۶۲ کیلومتر طول دارد که از سمت جنوب به هورامان منتهی میشود.
این جاده ۲۱ کیلومتر طول دارد که از سمت غرب به بازارچه مرزی باشماق منتهی میشود.
بخش عمده ناهمواریهای شهرستان مریوان را رشته کوههای زاگرس تشکیل میدهند که پیدایش این ناهمواریها در نتیجهٔ حرکات کوه زایی اواخر دوره ترشیاری میباشد. در اواخر این دوره ناهمواریها به صورت قطعی تثبیت شدهاست و سپس در طول دورهٔ کواترنر تحت تأثیر عامل فرسایش به صورت ناهمواریهای کنونی درآمدهاست. قسمت اعظم ناهمواریها را در مریوان کوهها تشکیل میدهند که جنس آنها عمدتاً از آهکی و رسوبی است. چین خوردگی رشته کوههای زاگرس از مریوان شروع شده و در جنوب شرقی (شمال تنگه هرمز) پایان مییابد.
در منطقه مریوان صرف نظر از «دشت مریوان، دریاچه زریبار، درههای رود تازه مریوان، رودخانه قزلجه، دره اسراوا و دره رود شیان» بقیه نقاط را کوهستانهای مرتفع با درههای تنگ و عمیق دربر گرفتهاست.
«رود شیان» از آبادی «سیاناو» به سمت جنوب شرقی تا محل برخورد به رودهای «مریوان و گاران» و از جنوب شرق به شمال شرق «دره رود زاب» با برخورد به رودخانه گاران در محل «دواب» دو منطقه با ناهمواریهای مختلف از هم متمایز و جدا میکنند.
در شمال، ناهمواریهای ملایم و کم ارتفاع با درههای باز و کم عمق در تمام جهات دیده میشوند. در این ناحیه تمام مناطق کوهستانی پوشیده از جنگلهای تنگ است. وجود رودخانههای متعدد، دشتهای نسبتاً وسیع، دریاچه زریوار از مشخصات جغرافیایی شمال مریوان است.
در جنوب شرقی و جنوب شمالی به استثنای «کوه کره میانه» در شمال «نگل» حداکثر ارتفاع نسبی از شمال دریاچه زریبار ۱۰۰۰ متر و در جنوب آن ۸۵۰ متر است. پستترین نقطه شمال در محل برخورد رودخانههای «گاران رزاو» ۱۱۰۰ متر و بلندترین نقطه آن در «قله برده رشه» از کوه «پشت شهیدان» است که بلندی آن به ۲۴۹۱ متر میرسد.
در بخش جنوبی منطقه، کوهستان سنگی و مرتفع با درههای عمیق و تنگ مشخصکننده ناهمواریهای این منطقه است. «رشته کوه شاهو» رشته کوههای شمالی آن به نامهای «حه شه دول» و «کوهسالان» اصلیترین ناهمواریهای منطقه جنوبی را به وجود آوردهاند. جهت این کوهها از شمال غربی به جنوب شرقی است.
در این ناحیه اختلاف بین قلههای بلند و عمق درهها بسیار زیاد است، حداکثر ارتفاع مطلق، در کوه شاهو به ۱۹۸۵ متر و حداقل ارتفاع در محل برخورد و تلاقی رودهای «دواب» و «ژاورود» به کمتر از ۹۰۰ متر میرسد. در این بخش «رودخانه سیروان» از کنار کوه شاهو میگذرد که بند تنگ و عمیقی را به وجود آوردهاست.
در منطقه مریوان کلاً ۴ تیپ عمده و ۸ ناحیه اراضی تشخیص داده شدهاست که اراضی متقارن از نوع کوهستانی یا دشت میباشد. کوههای این منطقه غالباً دو نوع میباشند، اول کوههای مرتفع سنگی با انتهای تیز متشکل از سنگهای آهکی که بایر و فاقد پوشش خاک و گیاه میباشد و اول کوههای جنگلی نسبتاً مرتفع با برآمدگی سنگی متشکل از سنگهای آهکی که بیشتر ارتفاعات مریوان از شمال تا جنوب از این نوع میباشند.
مشهورترین کوههای مریوان عبارتند از:
مجموعهٔ کوههای چهل چشمه شامل حدود ۲۰ قلهٔ دیگر میباشد از جمله شاه نشین در چهل چشمه، دالاش، دوبرار، کوه سلطان اخزه تو، کوه باینچوب، کوه افراسیاب، کوه کانی میران، کوه مسجد میرزا، کوه باشورتی و کوه کل کوژ با ارتفاعات گوناگون را در بر میگیرد. خود قلهٔ چهل چشمه دارای یالهای متعددی میباشد، ازجمله: کل با، یا یال مله که وه، یال کانی زلیخا یا قولی زلیخا، یال گاوه لال، یال برده قبله، یال شاه نشین، یال کال کالی، یال دلو، یال ئه ستیره ره ش (ستاره سیاه).
این منطقه از برفگیرترین و سردسیرترین مناطق کردستان به حساب میآید و در تمام طول سال از برف پوشیده شدهاست.
مریوان از موقعیت ممتازی برخوردار است. این دشت، حدود ۱۱۰۰۰ هکتار مساحت دارد و اطراف آن را کوههای پوشیده از بلوط دربر گرفتهاست.
نیمهٔ جنوبی دشت مریوان از مخروط افکنهای بزرگ و کوچک تشکیل شدهاست که با توجه به حاصل خیزی آن، ۲۲۰۰ هکتار از زمینهای این دشت تحت پوشش شبکه آبیاری و زه کشی قرار گرفتهاست. زه کش اصلی این طرح «چم زریبار» است که در میانهٔ دشت جریان دارد. محصولات عمدهٔ کشاورزی دشت مریوان عبارتند از: گندم، حبوبات، توتون و صیفی جات.
دشت بیلو در ۱۵ کیلومتری شهر مریوان قرار دارد. این دشت با پوشش گیاهی مناسب و چشمههای آب و هم چنین جنگلهای اطراف آن پذیرایی تعداد زیادی از اهالی شهر و روستاهای اطراف میباشد. مردم در دامن طبیعت زیبا و سرسبز دشت به ویژه در طول روز و ایام تعطیلات ساعتها وقت خود را به تفرج در آن جا سپری میکنند. زمینهای اطراف این دشت در گذشته جهت برنجکاری استفاده میشدهاست.
منطقه مریوان شدیداً تحت تأثیر جریانهای مدیترانهای قرار دارد که به علت کوهستانیبودن و برخورد این جریانها ریزشهای جوی زیادی ایجاد میشود. جریانهای آب و هوایی متأثر از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه که عامل عمده ریزشهای کشور است ضمن عبور از منطقه و برخورد با کوههای زاگرس بخشی از رطوبت خود را به صورت باران و برف از دست میدهد.
میزان بارندگی در مریوان سبب شدهاست که تمامی نقاط منطقه پوشیده از پوشش گیاهی غنی و متنوع باشد. رودها در مسیر پرپیچ و خم و در پیوند با سرزمین سر سبز و پوشش گیاهی مناظری دلپذیر و بدیع پدیدآورده است.
در شهرستان مریوان میزان متوسط ریزشهای جوی ۵۰۰ تا ۹۰۰ میلیلیتر در سال گزارش شدهاست که این مقدار در طی سالیان اخیر به دلیل گرمایش جو زمین کمتر شدهاست. بهطور کلی آب و هوای مریوان سرد و کوهستانی متمایل به معتدل سرد و حتی مدیترانهای است. در طول ۳۵ سال گذشته (بعد از انقلاب) سردترین ماه سال دی ماه و گرمترین ماه تیر ماه بودهاست. ریزش برف و باران در این شهرستان، باعث گردیده که منطقه یکی از پرآبترین مناطق غرب کشور باشد.
آب و هوای منطقه مریوان تحت تأثیر عوامل تودههای هوا و جریانهای فصول سرد و گرم قرار دارد:
جدول مشخصات نواحی آب و هوا را در شهرستان نشان میدهد:
یکی از مهمترین جاذبههای طبیعی شهرستان مریوان «منابع آب» است. امکانات آب شهرستان شامل چند «رودخانه دایمی و نسبتاً پرآب و دریاچه پرآب زریبار» میباشد. این شهرستان با میانگین بارندگی سالانه حدود ۸۸۷ میلیمتر از جمله شهرستانهای با بارش استان محسوب میشود.
آبهای شهرستان بهطور کلی به ۲ بخش «آبهای سطحی و زیر زمینی» تقسیم میشوند:
بهطور کلی در ۲ حوضه مهم به شرح زیر هستند:
مهمترین رودخانههای شهرستان مریوان عبارتند از:
به واسطه