16.9K
بُجنورد ( آوا )(پارسی میانه: بیژنگرد و پس از اسلام: بوزنجرد) مرکز استان خراسان شمالی در شمال شرق ایران و در کوهپایههای رش...
بُجنورد ( آوا )(پارسی میانه: بیژنگرد و پس از اسلام: بوزنجرد) مرکز استان خراسان شمالی در شمال شرق ایران و در کوهپایههای رشتهکوه آلاداغ بنا شدهاست. این شهر ازجمله شهرهای بزرگ خراسان بوده و از اینجهت، چهل و چهارمین شهر کشور بهشمار میآید. بجنورد با شهرهای شیروان، اسفراین، آشخانه همسایه است. نام این شهر در لهجه شمال خراسان «بُژنُرد» تلفظ میشود.
در منابع قدیمی و فرهنگهای لغت نام این شهر، «بیژنگُرد» یا بیژن یورد آورده شدهاست. و بیژنگرد (بجنورد) به معنی «ساختهٔ بیژن» و «آبادشده به دست بیژن» است. در دوران باستان پسوند «گُرد» در نام بسیاری از شهرهای ایران بکار میرفتهاست. شهر بیژنگرد نیز بر اساس حکایت بیژن و منیژه، در شاهنامهٔ فردوسی، مکانی بوده که منیزه، بیژن را از چاه نجات داده و شهری در آن مکان بنا کردهاست. واژه یورد در اسم بیژن یورد که در ترکی به معنای منزل و خانه بیژن آمدهاست، دلالت بر قدمت حضور اقوام ترک در شهر دارد. از نامهای دیگر بجنورد که آثار بازمانده آن نیز وجود دارد کهنهکَند و نیز چرمغان میتوان اشاره کرد که به محوطهای تاریخی در جنوب شهر بجنورد و در مجاورت معصومزاده بجنورد اطلاق میگردد.
یکی از گزارشها که در منابع تاریخی بدان اشاره شده، بر این مطلب تأکید میکند که به احتمال فراوان، آنچه در زمان حکومت «یارمحمدخان سهام الدوله شادلو» ملقب به «یارمحمدخان شادلو» و «سردار مفخم» و طی سفر ایشان به فرنگستان در سال ۱۳۱۹ ه.ق اتفاق افتاده، مبانی شکلگیری این نام را برای شهر بجنورد فراهم آوردهاست.
در این راستا شاید «راه اندازی اولین کارخانه برق»، «خیابان کشیهای منظم»، «ایجاد باغها و نهرهای زیبا» (عمارت مفخم، باغ دلگشا، آیینه خانه و…) به سبک شهرهای اروپایی از جمله پاریس، بتواند به عنوان عوامل این نام گذاری نیز مد نظر قرار گیرد. مثلاً در کتاب سفرنامههای سهام الدوله بجنوردی، که به اهتمام قدرتالله روشنی زعفرانلو گردآمده، اشاراتی در این باره آمدهاست: «ره آورد این مسافرت به فرنگستان، کارخانه برقی از اروپا بود که شاید جزو اولین کارخانجات برق در ایران بود. این کارخانه در سال ۱۳۲۰ ه.ق در بجنورد به کار افتاد».[۲] در بخشهای دیگر کتاب نیز، حیرت حکام محلی از امکانات و شرایط محیطی شهرهای اروپایی در سفر به آن مناطق بیان شدهاست که این امر نیز میتواند تأیید کنندهٔ تغییرات بعدی محیط شهری بجنورد و تبدیل آن به «پاریس کوچولو» باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت: نام پاریس کوچولو میتواند تحت تأثیر سفر ایشان به فرنگستان و بازدید از کشورهای اروپایی به ویژه پاریس و الگوبرداری از آن شهر برای ساخت بافت جدید شهری بجنورد، صورت پذیرفته باشد.
با این حال، در تاریخ شفاهی و موجودِ عموم جامعه نیز بحث پاریس کوچولو به وفور و دهان به دهان میچرخد. این که در زمان حکومت قاجار چندتن از سفرا و جهانگردان فرانسوی به بجنورد سفر کرده و وقتی با امکانات این شهر از جمله برق و شکل خیابانها مواجه شدند، از این شهر به عنوان «پاریسی کوچک» یاد کردند نیز بسیار بیان میشود. چرا که به گفتهٔ آن جهانگردان، خیابانهای این شهر دقیقاً همانند پاریس بودهاست.
از اینها گذشته، برخی دیگر نیز به این نکته اشاره میکنند که سیستم خیابان کشی در شهر بجنورد توسط معماران و مهندسین فرانسوی انجام شده و به خاطر شباهت خیابان کشیهای آن به پاریس به این نام شهرت پیدا کردهاست. علاوه بر این نیز، عده ای با نگرشی خاص به این موضوع، اشاره به «وضعیت اجتماعی و سبک زندگی عمومی» در شهر بجنورد دارند و این نکته را به عنوان یکی دیگر از دلایل نام گذاری این شهر به «پاریس کوچولو» عنوان نمودهاند.
شهر کنونی بجنورد در حدود سال ۱۱۰۰ق/۱۶۸۹م به وسیله تولیخان دوم، یکی از امیران ایل شادلو بنا شد و پس از آنکه در شورش حسنخان سالار (۱۲۶۳ق/۱۸۴۷م) به شدت آسیب دید، که بار دیگر بهدست فرزندان تولیخان مرمت شد.
پیش از شهر کنونی و حتی پیش از ظهور و سقوط بجنورد، مرکز ناحیه جایی میبودهاست به نام جرمگان که در جریان حمله مغول ویران گردید. تپه باستانیِ چرمغان در کناره شهر کنونی بجنورد،
بازمانده ویرانههای آن شهر است. روستای چرمغان (چاه آر مغ آن) یعنی چاهی که رود نورانی را پدیدمیآورد ظاهراً جرمگان، شهرکی کوچک، پررونق و آباد بوده و بجنورد کنونی در جوار آن بهوجود آمدهاست. امروزه حدود و گسترهٔ این شهرک در حاشیهٔ شهر بجنورد، نشانگر پیشینهٔ کهن و رونق آن در سدههای
آغازین اسلامی است. به استناد متون تاریخی در سدههای پنجم تا هشتم هجری، بخش وسیعی از ناحیهٔ بجنورد، مسکونی و آباد بودهاست. در آغاز دوران مغول و تیموری، منطقهٔ بجنورد نیز مورد آسیبها و خسارات فراوانی واقع شد. نتایج بررسی و پهنهبندی محوطههای باستانی نشان دادهاست، نقاط باستانی شناسایی شده، متعلق به دوران میانسنگی هزارهٔ چهارم تا هزارهٔ اول پیش از میلاد، نقش مهمی را در شکلگیری زیستگاههای اولیه در حاشیهٔ رودخانه اترک ایفا نمودهاند. این منطقه، در دوران ماد و هخامنشی، بخشی از ساتراپی پارت قلمداد میشده و از دورهٔ اشکانی، در این ناحیه ۸ زیستگاه، در بخش راز و جرگلان، ۳ مورد در بخش مرکزی و نیز ۵ زیستگاه در شهرستان مانه و سملقان شناسایی شدهاند. وجود بنای سنگی موسوم به آتشکده اسپاخو، از آثار تاریخی دورهٔ ساسانی نیز، نقش و اهمیت خراسان شمالی را در این دوران روشن مینماید. علاوه بر آن، منطقهٔ بجنورد در صدر اسلام، در ارتباط فرهنگی - اجتماعی جدی با دیگر نقاط ایران قرار داشته و از آن نواحی تأثیر گرفتهاست. در آن دوران قسمتهای عمدهای از منطقهٔ آباد و مسکونی بودهاست. مؤلف تاریخ سیستان، ناحیهٔ امروزی بجنورد را به عنوان بخشی از سرزمین نسا معرفی نمودهاست و در سالهای آغازین قرن دوم هجری، این منطقه جزئی از قلمرو بزرگ حکومت طاهریان بهشمار میآمدهاست. ابن ابواصیبه نیز در ذکر مناطق بجنورد آوردهاست که: «ابن سینا، دربار علیابنمأمون را در خوارزم ترک گفت و به طوس، شوقان، طبر و سملقان و جاجرم و بالاخره به جرجان رفت». مؤلف نامعلوم حدودالعالم، از نخستین کسانیاست که از چرمغان نام میبرد و مقدس نیز آن را جزئی از ناحیهٔ نساء برشمردهاست.
بجنورد از شمال با ترکمنستان و از شمال شرقی تا جنوب شرقی با شهرهای شیروان، اسفراین و از جنوب غربی تا شمال غربی با جاجرم، آشخانه و راز همسایه است.
شهر بجنورد مرکز استان خراسان شمالی با ۳۶ کیلومتر مربع مساحت، در شمال شرق ایران در طول جغرافیایی ۵۷ درجه و ۲۰ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقه در جنوب رشتهکوه کپهداغ و شرق رشتهکوه آلاداغ و شمال رشتهکوه البرز واقع شدهاست. ارتفاع بجنورد از سطح دریا ۱۰۷۰ متر و فاصله آن تا تهران ۸۲۱ کیلومتر میباشد.
آب و هوای بجنورد بطور کلی معتدل کوهستانی میباشد از اینرو تابستانهای بجنورد آب و هوای نسبتاً ملایم و زمستانهایش سرد زمستانی میباشد.
اقوامی که در بجنورد زندگی میکنند عبارتند از:
مردم فارس زبان از جمله بومیان فارسی که در محل به نام تات نامیده میشوند. ترکزبانها، کردزبانها و ترکمن زبانها. فارسهای بومی (تاتها) مردمان بومی بجنورد و خراسان شمالی هستند، آنها در بافت میانی شهر بجنورد و محلات جنوب شهر بجنورد (خیابان شهید چمران، ۱۷ شهریور و بهویژه بولوار مدرس و برخی کوچههای خیابان شهید بهشتی) حضور پررنگی دارند. گویش تاتی زبان فارسی در خراسان شمالی امروزه تأثیر بسیاری از فارسی معیار گرفته و در حال فراموشی است و جای خود را به فارسی معیار میدهد. دایرة المعارف بزرگ اسلامی هم بیشتر ساکنان بجنورد را از اقوام کرد شادلو معرفی نمودهاست.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۲۸٬۹۳۱ نفر (در ۶۷٬۳۳۵ خانوار) بودهاست.
عمارت مفخم یکی از بناهای تاریخی دوره قاجار در بجنورد است که در اوایل دههٔ ۱۳۰۰ هجریقمری به دستور یارمحمدخان شادلو، به عنوان محل سکونت وی و خانوادهاش ساخته شدهاست. این عمارت ۳۴ اتاق با دو تالار بزرگ دارد. نمای اصلی ساختمان در سمت جنوب است که سراسر آن به با انواع کاشیکاری معرق، معقلی، هفت رنگ و با طرحها و نقوش انسانی، حیوانی، اسلیمی، ختایی و هندسی زینت یافتهاست. مصالح بکار رفته در بنا آجر با ملات گچ است و هر طبقه ساختمان دارای دو ایوان شمالی و جنوبی میباشد، سرتاسر بنا با کاشیهای خشتی و هفت رنگ زیبا در اندازه و شکلهای مختلف به رنگهای فیروزهای، زرد، صورتی، بنفش، سفید، سبز، سرخ و سیاه کاشی کاری شده و هر ستون با طرح و نقش خاص خود زینت داده شدهاست. نمای بیرونی ساختمان تصاویری از دو فرشته بالدار، چهرههای انسانی، نقاشی از گل و گیاه و پرنده، طبیعت و طرحهای هندسی سده ۱۳ را به تماشا میگذارد. این بنای تاریخی با شماره ۹۵۲ در فهرست آثار تاریخی به ثبت رسیدهاست. بنای عمارت مفخم پس از مرمت و احیا به موزه بزرگ باستانشناسی و مردمشناسی استان تبدیل شدهاست.
بنای آیینهخانه یکی از آثار تاریخی مربوطه دوره قاجار بجنورد است. در دوره قاجار بنای آیینهخانه همراه با بناهای دیگری از جمله عمارت مفخم، کلاهفرنگی، حوضخانه و سردر، در باغ بزرگی قرار
داشته و مجموعه دارالحکومهٔ مفخم را تشکیل میدادهاست. این بنا در انتهای خیابان شریعتی شمالی در شهر بجنورد قرار دارد و ۴ مناره در طرفین ورودی اصلی قرار دارد که روی ۲ مناره کلمه
محمد ۱۲ بار به شیوه کاشیکاری معقلی نوشته شدهاست همچنین در طبقه دوم، اتاق آیینه کاری شدهای وجود دارد که بنا، نام خود را از آن گرفتهاست. این بنا در دهه ۱۳۰۰ هجری، همزمان با دوره حکومت ناصرالدین شاه به
دستور یارمحمد خان شادلو، معروف به سردار مفخم ساخته شده و به عنوان فضای اداری و دیوانی، برای انجام دیدارهای رسمی سردار مفخم با رجال سیاسی عهد قاجار و
نیز انجام مراسم تشریفات نظامی و رایزنی در باب مسائل سیاسی و اجتماعی با سران ایل شادلو و دیگر رجال سیاسی دوره قاجار مورد استفاده قرار میگرفتهاست. گفته میشود طراحی نقشه ساختمانی آیینهخانه به دست میرزا مهدی خانشقاقی (ممتحنالدوله) اولین مهندس معمار ایرانی که از دانشکده معماری پاریس فارغالتحصیل شده بود، انجام شدهاست. ساختمان آیینهخانه همزمان با عصر ناصری در داخل باغ بزرگی به نام دلگشا ساخته شد. پلان این بنا مستطیل شکل بوده و در دو طبقه به ابعاد تقریبی ۱۱×۱۸ متر و به ارتفاع حدود ۱۰
متر ساخته شده که در مجموع ۹ اتاق دارد. یکی از اتاقهای طبقه فوقانی تالاری است به ابعاد ۸×۳ متر که تمام دیوارها و سقف آن با طرحهای زیبایی آیینه کاری شدهاست. بنای آیینه خانه به شماره
۱۱۶۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و از سال ۱۳۷۹ تاکنون به عنوان موزهٔ اسناد و نسخخطی مورد استفاده قرار میگیرد.
بشقارداش (پنج برادر) در ۷ کیلومتری جنوب بجنورد و در شرق جادهٔ بجنورد به اسفراین، در فاصلهٔ تقریبی یک کیلومتری جاده واقع شدهاست. پیش از اسلام و در زمان امپراطوری اشکانیان و ساسانیان در این محل عبادتگاه پیشوایان کنتیس زرتشتی قرار داشتهاست. به سبب اقامت چهار فصل مغ (بزرگان دینی زرتشتی) به چهارمغان شهرت یافتهاست. این گردشگاه تفریحی دارای ۳ استخر میباشد که ۲ استخر آن برای شنای کودکان و بزرگسالان درست شدهاست.
گردشگاه باباامان در کیلومتر ۱۰ جادهٔ بجنورد - مشهد، یکی از قدیمیترین پارکهای گردشگری در ایران میباشد. این پارک دارای استخرهای متعدد و پارک جنگلی دارای ۴۰۰٬۰۰۰ اصله درخت ازجمله چنارک، زالزالک، اقاقیا و زردآلو است، همچنین این پارک دارای پوشش گیاهی به وسعت ۲۵۰ هکتار میباشد. پارک باباامان دارای پوشش گیاهی و درختان قطور چنار ۴۰۰ ساله و چشمههایی است که در مرکز و اطراف باباامان میجوشند و بر زیبایی این پارک میافزایند همچنین شاخهای از رودخانه اترک از کنار این پارک میگذرد که وجود این رودخانه امکان ماهیگیری را برای علاقهمندان فراهم کردهاست. و چشمه این مجموعه تفریحی که از نوع آبهای معدنی محسوب میشود ۳۰۰ الی ۴۰۰ لیتر در ثانیه آبدهی دارد. این چشمه از چهار نقطه درون تپهای میجوشد و به درون استخرهایی میریزد که با اختلاف سطح ساخته شدهاست.
حسینیه جاجرمی در مرکز شهر بجنورد و در محدوده بافت تاریخی شهر، در کوچه جاجرمیها واقع شدهاست. این بنا از یادمانهای اواخر دورهٔ قاجار در شهر بجنورد است که به استناد کتیبه موجود در
سال ۱۳۲۵ هجری قمری به دست محمد امین و مهدی رضایی بنا بجنوردی ساخته شدهاست. این دو برادر که در خانوادهای فرهنگی رشد یافته بودند برای تحصیل معماری به دانشگاه سن پولیان فرانسه رفتند و معماری ایرانی را با سبک گوتیک تلفیق نمودند که نتیجه ان حسینیه جاجرمی شد.
حسینه جاجرمی یک نمونه معماری سنتی از نوع حیاط مرکزی است که نوعی معماری درونگرا قلمداد میشود و در آن تمام درب و پنجرهها و نورگیرهای رو به حیاط باز میشوند. این نوع معماری اغلب
در مناطق خشک و کویری مورد توجه بوده و در منطقه بجنورد چندان معمول نیست.
طرح کلی پلان بنا مربع شکل است و در ضلع شرقی و غربی از دو طبقه تشکیل شده که در مجموع حدود ۶۰۰ متر مربع مساحت دارد. ورودی حسینیه از طریق یک هشتی به حیاط مرکزی متصل شده که
با دو رشته پلکان در گوشههای شمال شرقی جنوب غربی به مهتابیهای طبقه فوقانی راه مییابد. سقف هشتی بنا در قسمت ورودی و تمام حجرههای طبقه پایین با قوس کلیل پوشش یافته و طبقه بالا به
صورت تیرپوش است. بخشهای مختلف بنا با آرایههای معماری از قبیل آجرکاری، گچبری، مقرنسکاری و کتیبههایی تزئین شدهاست. قسمت بالایی دیوار ایوان شرقی یک افریز تزیینی با کتیبه به خط
نستعلیق دارد که در آن گزیدهای از ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی در مرثیه شهدای کربلا (باز این چه شورش است) گچبری شدهاست.