6.1K
طَبَس۫ (تبس)، مرکز شهرستان طبس، شهری کویری در غرب استان خراسان جنوبی ایران است. این شهر پیشتر جزئی از استان یزد بود که در سال ۱۳۹۱ به استان خراسان جنو...
طَبَس۫ (تبس)، مرکز شهرستان طبس، شهری کویری در غرب استان خراسان جنوبی ایران است. این شهر پیشتر جزئی از استان یزد بود که در سال ۱۳۹۱ به استان خراسان جنوبی ملحق شد. پیش از سال ۱۳۸۰ طبس جزئی از استان خراسان بزرگ بود.
این شهر در مدار ۳۳ درجه و ۳۵ دقیقه شمالی و نصفالنهار ۵۶ درجه و ۵۵ دقیقه شرقی، در منطقهای با آب و هوای بیابانی واقع شدهاست. ارتفاع شهر طبس از سطح دریا حدود ۶۹۰ متر است. در شرق شهر طبس رشتهکوه بلندی به نام رشته کوه شتری قرار گرفته که ضلع شرقی چاله بزرگ طبس را تشکیل میدهد. شهرستان طبس ۵۵ هزار و ۴۶۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. همچنین فاصله این شهرستان با مشهد ۵۴۰ کیلومتر و با بیرجند ۲۷۰ کیلومتر است. نزدیکترین شهرستان به طبس از طرف شمال شرق، شهرستان فردوس با ۲۱۰ کیلومتر فاصله و از طرف جنوب غرب شهرستان یزد ۳۶۵ کیلومتر فاصله است. معادن غنی زغالسنگ این شهرستان حاکی از وجود جنگلهای انبوه و دریاچههای بزرگ در گذشتههای دور در این منطقه میباشد. این معادن، طبس را در ردیف یکی از غنیترین مناطق کشور به لحاظ ثروت ملی قرار دادهاست.البته زلزله طبس حدود ۳۰۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ کشته داشته که بزرگترین زلزله ایران بودهاست و این شهر بسیاری از جمعیت خود را در زلزله از دست دادهاست.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳۹٬۶۷۶ نفر (در ۱۱٬۸۷۶ خانوار) بودهاست.
بعضی گفتهاند نام آنجا تب بس بودهاست تب در فارسی به معنی حرارت و داغی است. یعنی بسی داغ. عدهای نیز نام آن را به زبانهای سلوکیان مرتبط دانستهاند.
در سفرنامه ناصرخسرو نام این شهر به صورت «طبس گیلکی» آمده است همچنین نام «طبس التمر» برای آن در تاریخ ثبت شدهاست.
طبس در دوره هخامنشیان مرزبان نشین تابع ایالت شاه نشین پارت (خراسان بزرگ) بودهاست.
براساس مستنداتی که هرودوت تاریخ نویس، ارائه نموده و به نقل از جلد اول کتاب سرزمین خورشید ترجمه ذبیحالله منصوری، میت ری داتس از جمله موبدان زرتشتی بوده که در طبس میزیسته و به عنوان ناپدری کورش کبیر وی را در همین منطقه تا سن شانزده سالگی تربیت و بزرگ نمود.
در زمان سلوکیان طبس از نفوذ فرهنگی و یورش نظامی آنها بدور ماند و در عین حال به پادگان بزرگ نظامی ایزد خواست (یزد) باج (مالیات) میداد.
در دوره اشکانیان طبس پادگان نظامی مهم مرزهای غربی آنان محسوب میشد و گاهی دست بدست میشده است.
در دوره ساسانیان طبس همانند دوره هخامنشیان بود. یزدگرد سوم آخرین امپراتور ساسانی در گریز به سمت مرو چند ماه در طبس اردو زد.
در تمام طول این مدت طبس به عنوان پل ارتباطی شرق ـ شمال شرق با غرب بوده، یعنی راه مهم و سوقالجیشی پارت و هگمتانه و شوش و بینالنهرین به پاسارگاد از طبس میگذشته و راهدارها در رباطها و چاپارخانههای بسیاری در مسیر آن احداث شده بود که بقایای برخی موجوداست.
در سالهای ۲۹ هجری قمری سپاه اعراب مسلمانان به فرماندهی عبدالله بن بدیل خزاعی از شمال غرب طبس وارد و قلعه چارده (جوخواه امروز) را متصرف شدند و آماده نبرد با سپاه طبس میشدند. مردم طبس صلح خواستند و با ۶۰۰۰۰ درهم خراج سالیانه صلح گردید. این فتح موجب مسرت فراوان عمر بن خطاب، خلیفه دوم شد و دولت ارشد طبس را به عنوان مطلع الفجر و دروازه خراسان نامیدند.
در زمان خلافت علی بن ابی طالب مردم طبس به اسلام گرویدند و علی ابن ابیطالب خراج را به آنان بخشید. در زمان حکومت امویان و مروانیان وضع به همین منوال سپری شد در حالیکه مالیاتهای سختی از مردم گرفته میشده است. زیرا کویر سوزان و صعب العبور مرکزی یک مانع طبیعی و سخت برای عبور دادن لشکر و تجهیزات محسوب میشد.
ناصر خسرو در سفرنامه خود این شهر را طبس گیلکی خوانده است و از حکومت گیلک بن محمد به عظمت یاد کرده و از وجود امنیت بسیار و رعایت دقیق احکام شرع سخن به میان آوردند.
طبس (تبس) در دوره اسماعیلیان یکی از مراکز مهم اسماعیلیان خراسان بود.اسماعیلیان بر طبس استیلا یافته و قلاع محکمی در کوههای طبس ساختند.
با استیلای تیموریان طبس تابع حراست بوده و سپس با ضعف آن نظام ازبکهای مهاجم چندین بار به طبس یورش آورده و دختران و پسران بسیاری را به قتل رساندند. زیرا در برابر برده شدن و انتقال آنها به ماورا النهر مقاومت کردند.
طبس از حمله مغول آسیبی ندید و پذیرای مهاجرین بسیار بودهاست.
خیابان گلشن در پایان دورهٔ زندیان و هنگامی که لطفعلی خان زند به طبس میآید و به پیشنهاد او تأسیس شد.
در دوره قاجاریه امرای عرب شیبانی بر طبس حکومت میکردند. در میان امرای شیبانی امیرحسن خان در عمران و آبادی طبس بسیار کوشید. تالار آیینه نشان، عمارات باشکوه و منبت کاری، استخرهای آب باشکوه با نوارهای چرخان و طلاکوب یا سیمکوب، باغها و کوشکهای باصفا، خیابان بندی طبس و کانال کشی انهار، هرس درختان بر اساس طرحهای هندی، احداث آب انبارها، احداث حمامهای بزرگ و تمیز و مساجد و تکایا و… از اقدامات وی و دولت یا اعقاب اوست.
در دوره معاصر که رضا شاه پهلوی (۱۳۲۰–۱۳۰۴) به قلع و قمع حکومتهای محلی پرداخت، حکومت بنی شیبان در طبس نیز منقرض گشت. در این دوران شکوه و عظمت طبس به فراموشی سپرده شد.
آب طبس از یکپارچه شدن چشمههای پرشماری که از راه یک قنات به این شهر آورده میشوند و در جایی به نام «فرهونگ» از زیر زمین بیرون میآیند تأمین میشود. این آب در راه خود به خاطر شیب طبیعی زمین چند آسیاب را نیز به راه میاندازد. این آب در قدیم پس از آبیاری و گذر از باغ گلشن، وارد شهر شده و باغهای و محلهها را آبیاری میکند و آبانبارها را پر از آب مینماید.
دور بودن شهر طبس از شهرهای حاصلخیز و سختی راه کویر، جابهجایی هرگونه کالای فاسدشدنی به طبس را ناممکن مینمود و بنابراین مردم طبس میوه و سبزی خود را در محل تولید میکردند. فراوردههای صادراتی این شهر را نیز فراوردههای خشک و فاسدنشدنی مانند گندم و غله بودهاست. در برخی نقاط پیرامون طبس حتی برنج نیز به عمل میآید و برنجزارهایی در آنجا وجود دارد.
زمین لرزهای در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ طبس را به کلی ویران نمود و حدود ۱۰۰۰۰ تن قربانی گرفت. آمار رسمی قربانیان این حادثه توسط مرکز آمار ایران ۷۶۷۶ نفر ذکر شدهاست.طبس در زمینلرزه بهطور کامل نابود شد و بعد از آن بازسازیهایی در آن انجام شد.
شیرینیهای طبس مانند: عصاره علف هیزه، عصاره آویشن، عصاره کلپوره، روورکرده – قطاب – باقلوا- نان چایی – نان نخود و مرباهای بهار نارنج، پوست پرتغال؛ بالنگ؛ پوست پسته؛ نارنجوک و عرقیات گیاهان کوهی و محلی و سبزیجات معطر از سوغات طبس میباشد. سینیهای مسی که عمدتاً با طرح نخل و پلیکان و طرحهای ظریف و مینیاتوری است، گلیم و فرش طبس در طرحها ی لچک ترنج- جوشقان- محرابی- دسته گلی- گنبدی- کف ساده- قاب قا بی- درختی- افشان و خشتی بافته میشود و بافتههای حصیری از برگهای نخل؛ از دیگر صنایع دستی و سوغات طبس محسوب میشود. سایر سوغات شهرستان عبارتند از (صیفی جات، پسته؛ گل نرگس، انواع گیاهان داروئی، شیره با ارزش آنغوزه، نارنج- لیمو شیرین- پرتقال- نارنگی) خرما، خرمالو با عطر و طعم خاص و منحصر بفرد، پسته، بهار نارنج، زعفران، زیره سیاه، عسل خاص و طبیعی طبس، خاکشیر، انواع مربا: (مربای بهار نارنج – مربای نارنجوک (نارنج نارس و کوچک) – مربای بالنگ – مربای پوست پسته – مربای خرما و انجیر- مربای گوجه فرنگی، نان: نون قرص (نان دایرهای شکل و خاص شهرستان) – تفتون (نان محلی)
طبس که پیشتر شهری در استان خراسان بود، در سال ۱۳۸۰ و قبل از تقسیم استان خراسان بزرگ، به استان یزد ملحق شد؛ ولی چند سال پس از تقسیم استان خراسان، در زمستان سال ۱۳۹۱ به استان خراسان جنوبی ملحق شد.