4.7K
مِشگینشهر یکی از شهرهای استان اردبیل در ایران است. این شهر در بخش مرکزی شهرستان مشگینشهر قراردارد. ...
مِشگینشهر یکی از شهرهای استان اردبیل در ایران است.
این شهر در بخش مرکزی شهرستان مشگینشهر قراردارد.
جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، برابر با ۷۴٬۱۰۹ تن است. تقریباً همه مردم این شهر آذربایجانی، مسلمان و شیعه دوازدهامامی هستند و به زبان ترکی آذربایجانی سخن میگویند.
مشکینشهر با مرکز استان ۹۰ کیلومتر فاصله داشته و در ارتفاع ۱۴۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
نام قدیمی و اصلی این شهر خیاو است.
شهر خیاو (خیوو=Xiyov یا خیاو=Xiyav) در دورههایی در تاریخ اسلام، میمند نام داشته. در روزگار سلجوقیان و اتابکان آذربایجان آن را وراوی مینامیدند. در سال ۱۰۶۴ میلادی بعد از حمله سلطان آلپارسلان به گرجستان و تسلیم شدن حاکم آنجا، بعضی امرای گرجستانی اسیر و سپس مسلمان شدند. یکی از این امرا بیشکین بود که سلطان آلپارسلان این شهر را به وی بخشید و بعد از آن به نام وی خوانده شد. این نام بعدها توسط مردم محل به صورت میشگین تلفظ شد. در دوره حکومت رضاشاه، در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، به فرمان وی نام خیاو به مشگینشهر تغییر یافت. ریزآبههای ساوالان (سبلان) به سوی خیاو میآیند و این منطقه سفرههای زیرزمینی خوبی دارد. واژه خیاو در زبانهای ایرانی حالت محل پرآب و پردرخت و محل گذر از میان آب و درخت را تداعی میکند. رودخانهٔ مشگینشهر که امروزه قرهسو نام دارد نیز در قدیم اندرآب نام داشته.
در پیرامون مشگینشهر سنگنبشتهای منسوب به شاپور دوم ساسانی وجود دارد. سنگنبشته مشگینشهر در ۱۵۰ متری غرب کهنه قلعه در کمرکش ارتفاع غربی درهٔ نوروز یاماجی در درون باغ نوروز قرار دارد. این سنگنبشته امروزه به خاطر ویرانگری گنججویان تقریباً از میان رفتهاست ولی نوشتههای آن بررسی و ترجمه شدهاست. مضمون این نوشته در مورد فرمان و تاریخ ساخت کهنه قالا (کهنه قلعه)است که به فرمان نرسههرمزد نوشته شدهاست.
سکههای به دست آمده از منطقه، متعلق به چند دوره تاریخی و بیشتر مربوط به زمان اتابکان آذربایجان است.
حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری خیاو را اینگونه ذکر کردهاست: خیاو قصبهای است در قیلی کوه ساوالان (سبلان) افتادهاست و چون ساوالان در جنوب اوست هوایش رو به سردی مایل است. آبش از کوه جاری است. باغستان اندک دارد حاصلش غله بیشتر بوده، مردمش اکثراً موزه دوز و چوخاگر هستند حقوق دیوانی اش دو هزار دینار است.
خیاو در دوره صفویه گرفته به گونهای که، یکی از اولاد شیخ صفی شیخ حیدر حاکم و والی منطقه مشگین و برزند مغان در یکی از درهها به دست مردی به اسم شیروان شاه قرهباغی کشته شد.
در زمان ناصرالدین شاه، حاکمی به نام حسنعلی خان وارد مشگینشهر شد و به شرارتها پایان داد. با آغاز مبارزات مردم در راه کسب مشروطیت، روسیه تزاری هرج و مرج طایفههای شاهسون را به صلاح و صرفه خود ندید و به درخواست حکومت استبدادی وقت، در صدد سرکوب طایفههای شاهسون برآمد. چهار لشکر روسی از چهار طرف به سوی خیاو حرکت کردند. ژنرال مدداوف از اردبیل و دالماچوف از تبریز، طوایف شاهسون را محاصره و پس از زد و خوردها و مقاومت شدید، آنها را وادار به تسلیم کردند. سپس همه دارایی شاهسونها تقسیم شد. این سال را ایلات، مبدأ و مأخذ تاریخی قرار میدهند که در میان آوارهها و چادرنشینها به بولگی ایلی یا سال تقسیم مشهور است.
بر اساس آمار کلی تا سال ۱۳۹۲ در شهرستان مشگینشهر بیش از ۶۰۰ اثر یادمانی و تاریخی به ثبت رسیدهاست.
از مبارزان معروف راه مشروطیت ایران در خیاو، میتوان به ملا اماموردی اشاره کرد که به دار آویخته شد. او با جلوگیری از یورش طوایفی از عشایر شاهسون از غارت شهرهای همجوار نقش بسیار مهمی در پیروزی و به ثمر رساندن نهضت قیام مشروطیت ایفا کرد. او که با سران مشروطه اردبیل ارتباط تنگاتنگ داشته در جریان بازگشت از جلسه سران مشروطه به مشگین، شبانه به وسیله مزدوران حاکم وقت، به نام امیر معزز دستگیر و به تبریز انتقال یافته و در پشت نارین قلعه بدار آویخته شد.
در شهرستان مشگینشهر هنرهای دستی دارای قدمت و اصالت قابل توجهی بودهاست. بیشتر صنایع دستی منطقه را بافتههای داری تشکیل میدهند که از مهمترین این صنایع میتوان به قالی بافی، گلیم بافی و جاجیم بافی اشاره نمود. علاوه بر این بافتهها، سفالگری نیز از صنایع دستی این شهرستان محسوب میشود.
براساس تقسیمبندی کوسن، این شهرستان دارای چهار اقلیم مدیترانهای گرم و خشک، مدیترانهای معتدل، استپی سرد و کوهستانی سرد است. طول ماههای خشک و نیمهخشک و یخبندان آن پنج تا هشت ماه است و میزان بارندگی سالانه آن بهطور متوسط ۳۰۰ میلیمتر است. قسمت عمده پوشش گیاهی آن را استپی، درمنه، ممرز، بلوط و تنگرس تشکیل میدهد.