استان اصفهان استانی در میانهٔ ایران است. مرکز این استان شهر اصفهان میباشد. استان اصفهان ششمین استان پهناور و سومین استان پرجمعیت ایران است. این استان با مساحتی حدود ۱۰۶۷۸۶ کیلومترمربع بین ۳۰ درجه و ۴۳ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی خط استوا و ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۵۵ درجه و۳۱ دقیقه طول شرقی نصف النهار گرینویچ، واقع شدهاست. استان اصفهان از شرق به استانهای یزد و خراسان جنوبی، از شمال به استانهای سمنان، قم و مرکزی، از غرب به استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری، از جنوب به استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس محدود است. اصفهان قطب تولید آهن، فولاد، مصالح ساختمانی و پتروشیمی و همچنین صنایع دستی در ایران است.
آمار
۱۰ درصد از بیابانهای ایران در استان اصفهان است که بخش اعظم آن را شهرستانهای شهرضا، نائین، نجف آباد، اردستان، نطنز، آران و بیدگل، کاشان و اصفهان شامل میشود. البته بخشهای از این استان کوهستانی بوده و دارای آب و هوای معتدل است از مهمترین شهرستانهای کوهستانی این ناحیه میتوان به شهرستان خوانسار، فریدن، فریدونشهر، سمیرم، چادگان و تیران و کرون اشاره کرد. حدود ۳۴۰ هزار هکتار از جنگلهای دستکاشت ایران نیز در استان اصفهان و از این وسعت ۹۰ هزار هکتار در شهرستان اردستان قرار دارد.
استان
استان اصفهان یکی از بزرگترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران بهشمار میرود. این استان از دیرباز گهواره هنرهای زیبا و صنایع دستی بودهاست. تزئینات آجری، کاشی کاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاریخی اصفهان، از قرنها پیش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب منارهها و داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم کاری، ترمه و نقره کاری و زرنگاری و رونویسی انواع کتاب، قرآن و قطعات نگارگری و نقاشی جملگی به مرکزیت هنری اصفهان گواهی میدهند.
سیم کشی، زرکشی، زربافی، گلابتون دوزی، منبت گلپایگان، پولک دوزی، زنجیره بافی، قالی بافی و نساجی از صنایع دستی رایج اصفهان است. این صنایع در عهد شاهان صفوی رونق فراوان داشت. در دوران قاجاریه، بازار صنایع دستی در اصفهان از رونق افتاد؛ ولی بعد از انقلاب مشروطه باز توسعه یافت. بهطور کلی طرح و نقش عموم دست ساختههای اصفهان اعم از فرش و قلمکار و ظروف قلم زنی و کاشی، دوختنیهای روی پارچه تحت تأثیر طرحهای تزئینی دوران صفویه قرار دارد و طراحان اصفهان، به نسبت قدرت درک و مهارت خود از آثار قدیمی برمیگیرند و با خلاقیت خود، آنها را زیباتر میسازند.
شهرستانهای استان اصفهان عبارتند از: آران و بیدگل، اردستان، اصفهان، برخوار، بوئین و میاندشت، تیران و کرون، چادگان، خمینیشهر، خوانسار، خور و بیابانک، سمیرم، شاهینشهر و میمه، شهرضا، دهاقان، فریدن، فریدونشهر، فلاورجان، کاشان، گلپایگان، لنجان، مبارکه، نایین، نجفآباد و نطنز
مردمشناسی و فرهنگ
جمعیت
قومیت و زبان
مردم استان اصفهان بیشتر فارسیزبان هستند. قومهای مختلف دیگری چون لرها، ترکها، ارمنیها، گرجیها، یهودیها، کولیها و عربها (عشایر عرب جرقویه) در این استان ساکن هستند .
فارسیزبانان: اصلیترین و بزرگترین گروه قومی استان اصفهان هستند که در دشتهای استان ساکن هستند. در استان اصفهان لهجههای متعددی از زبان فارسی به چشم میخورد مانند ۱- گویش نواحی شرقی استان همچون شهرستان نائین که به گویش نائینی معروف است و تا حدودی شبیه به مردم یزد و زرتشتیان یزد است.۲-لهجه مردم اصفهان، خمینی شهر و فلاورجان که به لهجهٔ اصفهانی شهرت دارد (کلمات به صورت کشیده ادا میشوند) ۳-لهجهٔ مردم نجف آباد و شهرضا که شبیه به لهجهٔ اصفهانی است بهطور کلی فارسیزبانان بیش از ۷۰ درصد جمعیت استان اصفهان را تشکیل میدهند. این امار برابر پژوهش سال ۱۳۸۹، تقریباً تأیید شد است.
بختیاری ها: دومین گروه قومی استان اصفهان بختیاری ها هستند. بختیاری همچون فارسی گویشی از شاخه زبانهای ایرانی جنوب غربی محسوب میشود که ریشه در فارسی میانه (پهلوی) دارند. اغلب بختیاریهای اصفهان مهاجر و از طوایف بختیاری هستند که از استانهای چهار محال و بختیاری و خوزستان به این استان مهاجرت کردهاند. مهمترین دلیل مهاجرت بختیاریها به استان اصفهان اشتغال در مراکز صنعتی مانند ذوب آهن و فولاد مبارکهاست که این امر موجب شده که جمعیت انبوهی در شهرستانهایی چون اصفهان، خمینی شهر و نجف آباد ولنجان ساکن شوند. بختیاریها در جامعهٔ فارسنشین استان اصفهان جا افتادهاند. بهطور کلی بختیاریها حدود۱۰ الی ۱۶ درصد جمعیت استان اصفهان را تشکیل میدهند.
ترکها: آذریها گروهی از مردمان ترکزبان هستند. بخش عمده ای از ترکان ساکن چادگان، گلپایگان و منطقه فریدن به دلیل زیر آب رفتن روستاهایشان برای ساخت سد رودخانه زاینده رود به شهرهای فارسنشین مذکور مهاجرت کردند. بهطور کلی ۵ درصد جمعیت استان اصفهان را ترکها تشکیل میدهند.
ارامنه: ارمنیها را در زمان صفویه را به اصفهان و به ویژه مناطق فریدن و فریدونشهر کوچاندند. ارمنیها از گذشته تا به امروز نقش پر رنگی را در شهر اصفهان داشتهاند و نمونههای بارز حضور پر رنگشان، کلیسای وانک و بسیاری از تعمیرگاهها در شهر اصفهان است. امروزه بیشتر ارمنیان فریدن و به ویژه روستای خویگان علیا درفریدونشهر که زمانی بزرکترین روستای ارمنینشین ایران به حساب میرفت به اصفهان و در منطقه ای به نام جلفا تجمع یافتهاند.
گرجی ها: گرجیها نیز همانند ارمنیها در زمان شاه عباس اول از قفقاز به استان اصفهان کوچانده شدند. آنان ابتدا در شهر تازه بنا شدهٔ نجف آباد سکنا گزیدند ولی بعدها به دلیل ناسازگاری با آب و هوای نجف آباد و دلایل دیگر به فریدن و فریدونشهر رفتند. امروزه زبان و رسمالخط گرجی در فریدونشهر آموزش داده میشوند. علاوه برفریدونشهر در شهرهای بزرگ فارسنشین استان اصفهان نیز گرجیها ساکن شدهاند که اغلب در غالب اقوام دیگری همچون فارس درآمدهاند.
وجه تسمیه
شهر اصفهان از روزگاران کهن تاکنون به نامهای: آپادانا، آصفهان، اسباهان، اسبهان، اسپاتنا، اسپادنا، اسپاهان، آسپدان، اسپدانه، اسپهان، اسپینر، اسفاهان، اسفهان، اصباهان، اصبهان، اصپدانه، اصفاهان، اصفهان، اصفهانک، انزان، بسفاهان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بودهاست.
یاقوت حموی، مینویسد: «اصفهان یا اسپهان از کلیه اسباه است که به معنی سپاه و اسب میباشد.»
استاد پورداود، میگوید: «ارزش این وجه اشتقاق فقط در این است که میرساند در لهجه قدیم اصفهانی، اسباه به معنی اسب نیز بودهاست» پورداود یادآور شدهاست که بطلمیوس، جغرافیا نگار سده دوم میلادی، نام این شهر را «اسپدان» نگاشته، سپس میگوید واژه اصفهان روی اسپاهان قرار گرفته که خود شامل سپاه به معنی ارتش و هان اسم مکان، یعنی جای سپاه است.
نویسنده کتاب حدودالعالم از این شهر به نام «سپاهان» یاد کرده، میگوید: «سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهر است: یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهادهاند…»
محمد حسین بن خلف تبریزی، دربارهٔ نام اصفهان، نوشتهاست: «اصباهان، معرب اسپاهان است و آن شهری است مشهور در عراق (عراق ایران) و نام اصلی او این است؛ و نام مقامی است از جمله دوازده مقام موسیقی و آن را اصفهانک نیز خوانند.»
در کتیبههای پارسی هخامنشی، انزان شامل ناحیه اصفهان و اطرافش بوده و پیش از کورش، مرکز قدرت هخامنشیان در این ناحیه بوده و پس از کورش انزان به گابیان تبدیل یافته و استرابن هم آن را به همین نام خواندهاست و گابیان رفته رفته به جی تغییر یافت.
هرتسفلد نگاشتهاست: اصفهان نام بلوکی از ولایت پریت کان و نام شهر «گبی» بودهاست. گبی بعدها «گی» و سپس عربی شد و به «جی» تبدیل یافت.
در سده ۲ میلادی، نام گبی و اسپدانا در نقشه بطلمیوس دیده میشود. وی «اسپدانا» ی پارسی زمان هخامنشی را از کتاب ارتستنس، مدیر کتابخانه اسکندر مقدونی برداشته بود. در یک نقشه جهاننما که ۱۰۰ سال پیش از بطلمیوس ترسیم شدهاست، این نام به صورت ساسانی «سپانه» یعنی سپاهان نگاشته شده و معنی آن، جای لشکریان است.
اسکندر مقدونی هنگام دنبال کردن داریوش هخامنشی به پارتاک یا پارک یاگی آمد و آن را گشود و اکسازر را که والی شوش بود به حکومت پارتاک گمارد. تاریخ نگاران پیشین، پارتاک را پاریتاکن نامیدهاند که به پارسی آن روزی پرتیکان میگفتند و امروز فریدن میخوانند. پرتیکان به تمامی ناحیه اصفهان اطلاق میشدهاست.
دادهنمایی موقعیت استانی
نقشه و تقسیمات استانی
منابع
پیوند به بیرون
- آمار تفصیلی نفوس و خانوار نقاط جمعیتی استان اصفهان در «نتایج سرشماری ۱۳۹۰». درگاه ملی آمار. بایگانیشده از اصلی (اکسل) در ۲۱ آبان ۱۳۹۲.