بوالخیر

658

بوالخیر

بوالخیر، بندری است از توابع بخش دلوار در شهرستان تنگستان استان بوشهر ایران. این بندر ساحلی از شرق به کوه مند، غرب خلیج فارس، جنوب بندرعامری و شمال به...

با سلام خدمت شما بیننده گرامی ! اطلاعات نمایشی در زیر از ویکی پدیا جمع آوری شده و ممکن است قدیمی یا صحیح نباشند. لطفا با نشر صحیح اطلاعات ما را یاری کنید.

معرفی روستای بوالخیر

بوالخیر

بوالخیر، بندری است از توابع بخش دلوار در شهرستان تنگستان استان بوشهر ایران. این بندر ساحلی از شرق به کوه مند، غرب خلیج فارس، جنوب بندرعامری و شمال به روستای گاهی متصل می‌باشد.

جمعیت

این روستا در دهستان بوالخیر قرار دارد. و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۹۴۰نفر (۴۶۶خانوار) بوده‌است.

تاریخچه

بوالخیر از مهم‌ترین بنادر جنوب ایران از گذشته تاکنون بوده‌است و از قدیم دروازه‌ای مهم برای ورود و صدور کالا بوده‌است. سابقه گمرک ان به حدود یک قرن و نیم می‌رسد که از گمرکات قدیمی ایران به‌شمار می‌رود. علاوه بر گمرک، اداراتی چون پست و امنیه (پاسگاه) در این بندر سابقه طولانی دارند. تجارت با کشورهای خلیج فارس و در گذشته با کشورهای خاور دور مانند هند، پاکستان، و کشورها و جزایر آفریقایی مانند مومباسا، دارالسلام و زنگبار باعث صدور و ورود حجم بسیاری از کالا در این روستا بوده‌است از این رو در قدیم در میان ساکنان روستاه‌های اطراف و مناطق دورتر به «کراچی کوچک» معروف بوده‌است. مردمان این بندر مهاجرانی از عربستان، تنبک جنوبی، خارک، دشتی و ساکنان بومی قدیمی تشکیل شده‌است. بوالخیر از قدیم مورد توجه تجاران و دلالان کالا بوده‌است؛ و به همین دلیل دریانوردی در ان قوت گرفت و و در قدیم تجارت اسلحه و برخی کالاهای مهم باعث رونق ان شد. دریانوردان بوالخیر و منطقه بارکی (گاهی، خورشهاب، بوالخیر، عامری، رستمی، کری، سالم آباد، بنجو) چهره‌های درخشان دریانوردی در خلیج فارس و حتی اقیانوس بوده‌اند، که بین سایر دریانوردان خلیج به تنگسیرها مشهوره بوده‌اند. رئیس غلامعلی خلیلی بن علی از تجارن و واردکنندگان معروف اسلحه در این منطقه بوده‌است؛ که با روابط نزدیک و دوستانه‌ای که دلالان و تجارن عرب خلیج فارس مانند "یوسف بن عبدالرحمن آل فخروه" داشته‌است اقدام به قاچاق اسلحه در این منطقه می‌کرده‌است.

بندر تیخور یا بوالخیر کنونی؟

از قدمت این بندر اطلاعات موثقی در دسترس نیست. بوالخیر یا ابوالخیر نامی که از قدیم ان را می‌شناختند ولی منابعی محدود وجود دارد که ممکن هست بندر بوالخیر کنونی همان تیخور قدیم باشد. در وصف تیخور این‌گونه آمده‌است:

بعد از حرکت از قریه باشی، روانه تیخور و مسافت این راه چهار فرسنگ تمام و راهش به مثابه راه منزل و روز گذشته‌است؛ و اکثر زراعت آن‌ها پیاز است و هوایش طعنه بر اعتدال هوای دوزخ می‌زند، و حدّت حرارت آن جگر را آب می‌کند، گویا مضمون آیه وافی هدایه «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَة الَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الْأَفْئِدَة» مُصدّق احوال آنجاست، و حوالی دهات کنارة دریا، نخیلات بسیار است، و درختان انجیر بسیار بزرگ نیز در آنجا واقع که از دور چنان می‌نماید که گُویا درخت گردکان است و اطراف تمامی درختان انجیر را بوته‌های خار مغیلان گذارده که اگر احیاناً از نهضت ریح عاصف، دانه انجیری فرو افتد، کس نتواند برداشته تناول نماید یا آنکه بهایم را ممکن خوردن نشود، و در محوّطه و کمرگاه کوه‌های آن حدود خانه خرابه چند است که از خشت ساخته بوده، و خانه‌های مذکوُره محل سکنای طایفه مجوسیّه بوده، و هنگام عبور از این بنادر، هر قدر تفحّص و تجسس شد که شاید نوشته از حضرات یونانی که حسب الفرمایش اسکندر از این راه مأمُور به سِند بودند دیده شود، ملاحظه نشد؛ و در اصل بندر تیخور چهار توپ آهنی شش پوند که از توپ‌های بندر بوشهر بهتر بودند، ملاحظه شد.[۱]

پیدا کردن مکان کنونی بندر تیخور کاری دشوار است و سفرنامه‌نویس توضیحات کمی نوشته که به بسیاری از این توضیحات نمی‌شود استنادی کرد. مانند فاصله چهار فرسنگی روستای باشی تا بندر تیخور، زیرا راهی که این سفرنامه‌نویس تا تیخور پیموده با فاصله و راه کنونی بسیار متفاوت هست و از این تخمین نمی‌شود مکان کنونی تیخور را پیدا کرد. توضیحات بعد شامل فضای طبیعی هست که چنین فضایی بین تمام روستاهای قدیم این خطه مشترک بوده و همچنین اماکن مخروبه زردتشتیان که اکنون اثری از آن‌ها وجود ندارد. اما قسمت آخر جالب توجه است: و در اصل بندر تیخور چهار توپ آهنی شش پوند که از توپ‌های بندر بوشهر بهتر بودند، ملاحظه شد. نتیجه می‌گیرم این بندر قدیم که دارای توپ بوده مکن است قلعه یا استحکاماتی دفاعی نیز دارا بوده باشد.

اینجاست که در سال ۱۳۴۹ ه‍.ش مأمور رسمی گمرکات ایران در بازدید از بندر بوالخیر در سفرنامه خود به قلعه و توپهایی اشاره کرده‌است : ... دریا طوفانی بود امواج خروشان مثل قوای مهاجم ساحل را می‌کوبد، ماه از ستیغ کوه سرکشیده دریا را تماشا می‌کرد، از دور بشکل دایره گداخته بنظر می‌رسید، منظره غم‌انگیزی داشت در ساحل دریا چند لوله توپ زنگ زده توی شن‌ها فرورفته بودند …[۲]

در این سفرنامه بازرس رسمی گمرکات ایران، آقای محمد فتحی در سفرنامه خود در قسمت بوالخیر به توپهایی زنگ زده و خراب اشاره دارد؛ که ما را به یاد نوشته در مورد بندر تیخور و توپ‌های ان می‌اندازد.

منابع

  • «نتایج سرشماری ایران در سال ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار. بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۲۱ آبان ۱۳۹۲.

۱. دوسفرنامه از جنوب ایران در سال‌های ۱۲۵۶هـ. ق-۱۳۰۷هـ. ق، ص۹۴
۲. کتاب سیری در قلمرو گمرکات ایران از سیستان تا خوزستان. نوشته محمد فتحی. فروردین ۱۳۵۴. صفحه ۱۹۶

خاطرات شما از سفر به بوالخیر نگارش خاطره

خاطره خود را برای دیگران بنویسید تا اگر کسی دوست داشت به این روستای سفر کند.
برای نوشتن خاطره ابتدا ثبت نام کنید.