سعادت‌آباد (داراب)

267

سعادت‌آباد (داراب)

سعادت‌آباد (داراب)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان داراب در استان فارس ایران است. جمعیت این روستا در دهستان فسارود قرار دارد و بر...

با سلام خدمت شما بیننده گرامی ! اطلاعات نمایشی در زیر از ویکی پدیا جمع آوری شده و ممکن است قدیمی یا صحیح نباشند. لطفا با نشر صحیح اطلاعات ما را یاری کنید.

معرفی روستای سعادت‌آباد (داراب)

سعادت‌آباد (داراب)

سعادت‌آباد (داراب)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان داراب در استان فارس ایران است.

جمعیت

این روستا در دهستان فسارود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۴۲ نفر (۷۸خانوار) بوده‌است.


منابع

  • «نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار ایران. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۱ ژانویه ۲۰۱۳.

خاطرات شما از سفر به سعادت‌آباد (داراب) نگارش خاطره

  • ابراهیم علیپور

    پنج شنبه, 05 آبان 1401

    خوش آمد گویی با سلام اولین مطلب رو می خوام در رابطه با روستای سعادت آباد داراب بنویسم. امیدوارم هم محلی ها این مطالب استفاده کنن. اول دفتر به نام ایزد دانا صانع و پروردگار حی توانا سعادت آبادیا بخونن ه نام خدامی خوام از زادگاهم بنویسم. از زادگاهی که خیلی وقته ازش دور شدم. سعادت آباد. روستایی پرت و دورافتاده و محروم با مردمی خاکستری رنگ واقع در جنوب غربی شهرستان داراب. قبلنا خیلی آدم توش بید اما حالا از اونا خبری نی و یه سری از قدیمیا و بچاشون اونجا موندن و ادامه دهنده ی راه بقیه هسن. این روستا قبلن بیشترین فامیل داخلش رحیمی و رحمانی بود و در ‌کنارشون رفیعی، عسکری، علی پور، مرادی، غلامی، قربانی، فتوحی،صفرپور، قهرمانی، رستمی، رنجبر، علیان سابق و رضایی این روزها، پور ابراهیم اباد، افشاری، غیاثی، عزت آبادی پور، روشنی، شکوهی،اکبری و ماجد نیز گذران زندگی می کردند که در اوابل و اواسط دهه ی شصت خیل عظیمی از این مردم به شهر کوچ کردن و روستا رو به سایرین سپردن. اما خیلی از بزرگا بودن که نسبت به روستاشون عرق خاصی داشتن و همونجا موندن. بیشتر این افراد در مراسمات خاص خصوصا تاسوعا و عاشورای حسینی و در هنگامه ی وفات یکی از منتسبین روستا به موطن اصلیشون برمی گردن و خاطره ها رو در کنار هم مرور می کنن. البته این رو هم بگم که بیشتر ساکنین سابق و فعلی این روستا پسوند غیاثی رو با خودشون به یدک می کشن. البته خیلی از این فامیلها در حال حاضر نه تو روستا حضور دارن و نه خیلی از جوونای این روز روستا اونها رو می شناسن حتی ممکنه من هم اونهارو نشناخته باشم و یا در حال حاضر به خاطر نمیارم. به هر حال هدف از نوشتن این مطالب یادآوری برخی از جملات و کلمات خاص مردم این روستا است که در محاورات خودشون از اونها استفاده می کنن. ممکنه خیلی نقصان و نسیان در این نوشته ها موجود باشه اما امیدوارم این گامی که از امشب برداشته شده توسط سایر هم روستایی های عزیز ادامه پیدا کنه. سعادت اباد از شرق به کویری کوچک که روزی مامن انواع و اقسام حیوانات و وحوش بود متصل هست و الان اون منطقه شده زمین های کشاورزی و قاتل حیواناتی چون گراز و جوجه تیغی (چوله و زوزه) و اندکی جلوتر دولت خدمتگذار هم دست به ایجاد سلسه پتروشیمی های ناکار آمد و تنها دارای اسم زده که بیشتر باعث از بین رفتن حیاط وحش این منطقه شده. از غرب به روستای عرب نشین مهرابیا و تلمبه ی عزت ابادی البته اگر اشتباه نکنم، از شمال به روستاهای غیاثی و بریسکان (اوباد، ساختمان احمدخانی سابق) و از جنوب به روستای فیض اباد متصل شده. این روستا در حال حاضر نزدیک به سی چهل خانوار ساکن بیشتر نداشته اما بالغ بر 50 خانوار ان نیز از روستا خارج شده و رحل اقامت در شهر افکنده اند. سعادت اباد امام زاده ای دارد قابل احترام بسیار به نام امام زاده شاهزاده فیروز. امام زاده ای با نامی کاملا ایرانی و نامانوس با سایر امام زاده های مدفون در ایران. زیرا وی تنها یک نفر مشابه خویش به نام امازاده بیژن در روستای زیارت گرگان داشت که اخیرا این امام زاده ی عزیز را به خاطر حفظ حرمتش تغییر نام دادن و حالا شاهزاده فیروز ما به تنهایی در ایران یکه تازی می کنه و وظیفه ی ما هست به تمام ایران این عزیز والامقام رو بشناسونیم. البته با زحماتی که در این مدت برخی از ارادتمندان خصوصا آغای نعمت پور ابراهیم آباد براشون کشیدن یه ذره در منطقه شناخته تر شده اما باید حرکت از این که هست بیشتر باشه. بیشتر مردم این روستا از طریق کشاورزی ارتزاق می کنن اما روزگار روز ماخوشیش رو تقریبا بیست و چهار پنج ساله بر سر مردم این روستا آوار کرده و ول کن هم نیست. خشکسالی و خشکسالی و استفاده نابجا و بیش از اندازه از آبهای زیرسطحی توسط مردم هم باعث شده به قول مردم ده کفارات بریزه رو سر ده و مردمش. این روزها یکی دو تا خونواده رو آوردن به دامداری. البته از قدیم تر خورشید غلامی به عنوان اولین دامدار روستا خودش رو معرفی کرد و در حال حاضر خبر ندارم هنوز به این امر اشتغال داره یا نه. بعد از ایشون هم حقیقتش زیاد حضور ذهن ندارم که کیا زدن تو کار دامپروری اما مسلما هستن کسانی که به صورت رسمی و گسترده به دامداری مشغولن. البته این رو بگم خشکسالی بلایی سر مردم اورد که برخیا مجبور شدن کلا روستا و کار تو روستا رو ول کنن و برن تو شهر و بچسبن به سایر مشاغل از جمله مغازه داری، بنگاه معاملات مسکن، مکانیکی و تعویض روغنی و ..... اما برخی از همون ابتدا رفته بودن شهر و شهری شدن و برا خودشون کسب و کاری ردیف کردن. بگذریم. می خواستم یه معرفی اجمالی از سعادت اباد داشته باشم. که به اینجا کشید و طولانی شد. اما در انتها یادی بکنم از افرادی که این روزها در خاک ارمیده اند و یادشون در میان مردم هنوز هست. شادروانانی که به چشم آنها را زیارت کرده بودم. مشهدی مهدی رحیمی، مشهدی محمد ناصری، مشهدی اسماعیل رحمانی،مشهدی علی رحمانی، مشهدی حاجی عزت ابادی و همسرش. حاجی علی اغای رحیمی، مشهدی عرب زارع، مشهدی نوروز رحمانی، مشهدی سیاه علی پور،مشهدی ابراهیم فتوحی، مشهدی علی رحیمی، مشهدی ولی رحیمی،عباس مرادی، مشهدی رحمان رستمی، مشهدی امرالله رحیمی، مشهدی علی رضایی،مشهدی غلام قربانی، مشهدی ماشالله پور ابراهیم اباد، هادی فرید، رسول رحمانی، محمد قهرمانی،و سایر درگدشتگانی که ممکنه بخاطر فراموشی و گذر ایام از یادم رفته باشن. برا شادی روحشون اجماعا صلوات و قرائت فاتحه. امشب شب عزیزی هست شب ولادت سرور و سالار شهیدان امام جوانان و باب الحوائجش عباس علی است. بیایین شادیمون رو با فرستادن فاتحه ای برا شادی روح تمام امواتمون تکمیل کنیم. همه ی سعتبادیا فعلن یا حق.

خاطره خود را برای دیگران بنویسید تا اگر کسی دوست داشت به این روستای سفر کند.
برای نوشتن خاطره ابتدا ثبت نام کنید.