خنگ (بیرجند)

445

خنگ (بیرجند)

آلبوم تصاویر خنگ شریف ...

با سلام خدمت شما بیننده گرامی ! اطلاعات نمایشی در زیر از ویکی پدیا جمع آوری شده و ممکن است قدیمی یا صحیح نباشند. لطفا با نشر صحیح اطلاعات ما را یاری کنید.

معرفی روستای خنگ (بیرجند)

خنگ (بیرجند)

روستای خُنگ شریف، روستایی است در دهستان القورات از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۳۵۳ نفر (در ۱۲۸ خانوار) بوده‌است.


خنگ  Khong روستایی در دهستان القورات بخش مرکزی شهرستان بیرجند در استان خراسان جنوبی است.

قدمت این روستا به دوران قبل اشکانی می رسد و در طول تاریخ همواره یکی از مراکز مهم آن منطقه بوده است؛ این روستا که به خُنگ شریف معروف است در دوره هایی جزو بلوک شاخن و القور بوده که به خنگ بیرجند و قبل آن خنگ قاینات شناخته می شده؛ خنگ شریف به وقفیات فراوان، شخصیت های بزرگ، تنوع قومی و نژادی و فرهنگی و همچنین افسانه های قدیمی و محصولات استراتژیک آن مخصوصاً زعفران و اخیراً زرشک شهرت دارد.

وجه تسمیه و ریشه لغوی:

خنگ Xong؛

خنگ (هُنگ به زبان اوستایی و پهلوی) در لغت به معنای بیغوله، رباط، زاویه، کنشت، خرابات، گوشه، دِیر، تکیه و نیایشگاه است.

خنگ احتمالاً همان ریشه ی کلمه خانگاه است.


اگر خُنگ را مترادف رباط، خرابات، گوشه و زاویه در نظر بگیریم می شود:

مکانی دور، آرام و دنج که شاعران، عارفان، زاهدین، دانشمندان و مسلکین و اهل تصوف و عرفان در آن مکان به سیر وسلوک جغرافیایی خود می پرداخته اند.

همانطور که #فیض_کاشانی هم در اشعار خود گفته است:

جانم اسیر تا کی در خُنگ زندگانی *** کاش از عدم نکردی آهنگ زندگانی

حضور عارفان و شاعران و بزرگان در روستای خُنگ از جمله درویش حسین گورکانی خود تاییدی بر این نام می تواند باشد.

واژه خُنج همان معرب خُنگ است.

اگر خُنگ را مترادف دیر، خرابات، تکیه و کنشت و معبد در نظر بگیریم به معنای آتشکده مقدس زرتشتیان خواهد بود.

در ایران باستان خُنگ به منطقه و مکانی اطلاق می شده است که در آنجا آتشکده زرتشتیان و معبد گبر ها قرار داشته است.

همانطور که وجود مکان هایی در خُنگ به نام های گورستان گبرها (زرتشتیان)، قلعه شبرنگ و محلات و باغ های #تخته_آتشگاه، میهوک و دستکند های قدیمی (لون اژدها) خود گواهی بر این مدعا می باشد.

اگر خُنگ را مترادف بیغوله، گوشه در نظر بگیریم به معنای #متروکه می شود.

در پارسی باستان به مکانی که بر اثر یک حادثه طبیعی مخروبه و متروکه می شده است نیز «خُنگ» می گفتند.

به طور کلی و مختصر خُنگ را میتوان معبد، صومعه، جایگاه بزرگان، مکان مقدس زرتشتیان ، سرزمین اولیاء الله و نیایشگاه عرفا و دانشمندان تفسیر کرد که خود واژه #شریف مکمل بی چون و چرای این نام مقدس می باشد.


جانم اسیر تا کی، در خُنگ زندگانی

کاش از عدم نکردی، آهنگ زندگانی

خُنگ به معنای بیغوله، رباط، گوشه، زاویه، مکانی دور اما دنج، دیر، تکیه، خرابات، عبادتگاه و مکانی شریف است که در گذشته شاعران، عرفا، زاهدین، دانشمندان و… برای تزکیه نفس و سیر و سلوک جغرافیایی خود به آنجا سفر می‌کرده‌اند.

درویش حسین گورکانی (مشهور به پیر مزار، پیر هروی و درویش گرگانی)

( متولد و اهل هرات اواسط قرن نهم ، مقیم و درگذشته در روستای خُنگ شریف حدود ۹۳۰ هجری قمری)

درویش حسین گورڪانی، عارف و عالمی فرزانه، فروتن و از صاحبدلان نام آور عصر خود و از مقربان دربار خاقان منصور سلطان حسین بایقرا،  امیر دانش دوست و هنر پرور سلسله گورڪانی و آخرین پادشاه دودمان تیموری بوده ڪه قرن نهم در هرات میزیسته ڪه در جهت سیر و سلوڪ عرفانی خود به منطقه قهستان سفر ڪرده و در روستای خُنگ شریف سڪنی گزیده است.

او تا پایان عمر شریفش در ڪوی قراول خانه در راه علم و تصوف و عرفان دل به حقیقت بسته و صفای عشق به معبود را با خلوت دل در هم آمیخته و تا پایان عمر در گمنامی به گسترش علم و ادب و عرفان مجاهدت نموده و در همان دیار به خاڪ سپرده شده و تا امروز بارگاهش در عین غربت طوافگاه اهل دل می باشد.

- علی بن یاسر حسامیِ واعظ قهستانی از شاگردان ابن حسام خوسفی و تاریخ نگار مشهور قهستان ڪه معاصر وی بوده سال ۹۰۰ قمری در معرفی وی را به شیخ ابوالحسن خرقانی تشبیه ڪرده به طوری ڪه او را ثانی اثنین این عارف و شاعر پیرو معرفت خسروانی معرفی ڪرده است.

در یکی از نسخ خطی ڪتاب تاریخ قهستان حسامی واعظ مربوط به سال ۱۲۹۳ ق آمده است :

در پی دره رویخ و خُنگ از فضلا بسیارند در لحد آسوده و بر سر تربت آن بزرگان اڪابر ماضی، گورخانه ها ساخته و فرش ها انداخته و انقضای ایام خاقان مغفور، چنان ڪه خدمت زاهد سالڪ و عابد ناسڪ ڪه زمان ما به وجود شریفش مشرّف و مزین است یعنی جناب مرشد حقانی درویش حسین گرگانی، در بی تڪلفی خدمتش از خود پوشیده می دارد بلڪه خود را از خود پوشیده می دارد و با وجود این اهل هرات و ارباب بلوڪات به آن ذات مرضیه الصفات در مقام ارادت و اعتقادند.

مرحوم آیتی در ڪتاب بهارستان خود به نقل از

حسامیِ نامی او را بدینگونه تذڪر داشته است:

عابد و زاهد و سالڪ ناسڪ، مرشد حقانی، درویش حسین گرگانی، ڪه زمان ما به وجود شریفش مزین است.

عارفی عالمی است ربانی

ثانی اثنین شیخ خرقانی

حالیا مثل اوعزیزی نیست گنج قارون برش پشیزی نیست

بسڪه در انزوا همی ڪوشد

خواهد از خویش، خویش راپوشد

اقامتش در قریه خنگ  و اهل هرات و ارباب بلوڪات بدان ذات مرضیه الصفات درمقام ارادت واعتقادند. همواره ڪوڪبش سعید ودولت فقرش برمزید باد.

حضور شخصیتی نظیر درویش حسین گورڪانی در اواخر عهد تیموری و اوایل عهد صفوی و حضور بزرگانی از سایر بلاد و همچنین فعالیت هایی نظیر ساخت حمام عمومی به همراه موقوفات آن توسط مهربانویی به نام ستاره خانم خنگی در اوایل عهد صفوی و همچنین احداث ڪاریز، ساخت ڪاروانسرا، مسجد و پایاب توسط فردی به نام خواجه جلال الدّین محمّد خنگی در زمان شاه عباس دوم صفوی و همچنین حضور تجار و بازرگانان مناطق مختلف در روستا نشان از رونق و شهرت آنزمان خُنگ شریف داشته به طوری ڪه به جرأت می‌توان این دوره (عهد تیموری و صفوی) را دوران اوج ترقی و شڪوفایی این دیار پر نام و آوازه دانست.

بنای اولیه آرامگاه در دامنه غربی روستای خُنگ (مشهور به قراول خانه) مربوط به اوایل دوره صفوی بوده که طی سالیان متمادی تخریب و بازسازی شده است.

بنای فعلی آرامگاه به همت یڪی از علاقه مندان  "مرحومه ڪربلایی مرضیه مسلم زاده"  و با استفاده از ڪمڪها و نذورات محدود مردمی اخیراً و در دهه هفتاد مرمت شده است.

همچنین یڪ قطعه زمین مجاور  آرامگاه توسط بانوی نیڪوڪار مرحومه ڪربلایی ڪلثوم رضائی فرد (بوشادی) در سال ۱۳۹۳ وقف و به آرامگاه ضمیمه گردیده است.


قصیده ای در وصف درویش حسین گورکانی

برون از سرزمین خود یکی معروف دوران شد *** که با عزلت گزینی او بدیل شیخ خرقان شد

چو دل کند از رکاب زر، نهاد اندر سلوک دل *** کزان در دولت فقرش شهنشاه خوراسان شد

چو در سیر طریقت او، نهادش پای اندر خُنگ *** در دیار شهریاران او دلا محبوب یاران شد

درّ دریای حقیقت، دل به دلداری سپردش او *** که قدر دل چه میداند، بهای دل نمایان شد

فراغ پیر گرکانی مرا شد رخنه ای در دل *** که در پرواز آن زاهد هرآن دیده چو گریان شد

برو عبرت بگیر ای دل، از آن مرشد حقانی *** که با هجر و سفر در خود، جملگیِ رستگاران شد


ابوالمحامد روبختی (رویخی) قهستانی

#روبختی_قهستانی

دانشمند، مورخ، سیاح، فاضل و عالمی مشهور و معروف که اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری  میزیسته و در حکومت غزنویان و از نزدیکان سلطان محمود غزنوی بوده است.

وی صاحب آثار مختلف از جمله تاریخ آل سبکتکین، تاریخ خراسان، مزار نامه، تاریخ قهستان و سلسله های گذشته و مرجع اصلی تاریخ بیهقی و تاریخ حسامی بوده است.

روبختی قهستانی در کتب مختلف :

محمد حسین آیتی (چاپ ۱۳۷۱)

فاضلی مشهور و مورخی معروف بوده و در تاریخ قهستان کتابی تألیف کرده که در بسیار مواضع در تاریخ حسامی از آن نقل می شده و چنین معلوم است که وی مورخی متبحر بوده است و بعضی تاریخ آل سبکتکین (تاریخ بیهقی) را که در تاریخ سلاطین غزنوی است بدو نسبت داده اند و تاریخ قهستانش به کلی از میان رفته و مثل آثار و سایر مصنفات علمای قائنات بی اثر شده است. روبخت قریه ایست بین بیرجند و قاین و از قرای قدیمه است.

شیخ محمد باقر آیتی - کتاب رجال قاین ( چاپ ۱۳۴۵)

روبختی قهستانی مردی پیگیر و متتبع بود و در تاریخ نگاری مهارت داشت، تاریخی درباره قاین نوشته که متاسفانه از بین رفته است.

حسامی در تاریخ خود مطالب صحیح و ضعیف چندی از او نقل کرده و گفته اسم آن تاریخ قهستان است و نویسنده اش عالم و محقق جامعی بوده است.

از آنجا که تاریخ روبختی و تاریخ حسامی از دست رفته است و فقط قطعه ای از تاریخی حسامی واعظ باقی مانده است.

شیخ محمد باقر آیتی نوشته : تاریخ قاین اثر روبختی قهستانی از علمای روبخت بوده است و روبخت روستایی بین قاین و بیرجند و در شش فرسخی بیرجند قرار دارد و من هیچ اثری از این کتاب ندیدم.

عبدالحسین فنودی (چاپ ۱۳۸۳)

ذکر بقاع شریفه و اماکن متبرکه ولایت قهستان که در تاریخ حسامی واعظ مسطور می باشد غالباً به روایات ابوالمحامد رُیختی که از مورخین سده چهارم هجری هست مستند می باشد.

ولی حسامیِ نامی مولف این مزار نامه در زحمت مثاب و ماجور است زیرا که از تاریخ روبختی قهستانی این مطالب را نقل کرده و خود هم میفرماید نسخه تاریخ روبختی که حال رُوُخت گویند که حاضر بوده و شیرازه آن از هم گسیخته و اوراق آن از هم ریخته مانند زلف مهوشان مشوش و پریشان و مانند حال ارباب فضل این سامان آشفته و در درهم برهم.

معلوم باشد این تاریخی که رویختی نوشته و حسامی واعظ بدان اشاره نموده، این مورخ روُختی از تگاب خُنگ و کتابش در تاریخ آل سبکتکین میباشد و از قرینه معلوم می شود در حدود سنه چهارصد در حدود ملوک غزنویه بوده ولی افسوس که از آن تاریخ جز نامی مذکور نه و تحصیلش غیر مقدور است والا صحیح و یا سقیم مایه اعتبار دیار و اسباب استحضار از وقایع سلف می باشد و به قرینه و تتبع آثار صحت و سقم آن تصحیح می گردید.

سید محسن سعید زاده (چاپ ۱۳۶۹)

از این گفتار پیداست که رویختی از دانشمندان و محققان قبل از سده دهم بوده و کتاب تاریخ وی تا دوران حیات حسامی وجود داشته است.

فاضل قاینی (چاپ ۱۳۸۶)

محقق تهرانی پیرامون کتاب تاریخ قهستانی می گوید‌: «تالیف ابوالمحامد روبختی قهستانی است که مزار نامه نامیده می‌شود، زیرا غالبا جزوات در مزارهایی است که در عصر سید ابوطالب قاینی پیدا شدند.»

پی نوشت :

- تاریخ و مستندات حضور اعراب و خاندان عصمت و طهارت در خراسان و اکثر بقاع متبرکه خراسان بر اساس روایات روبختی قهستانی است که حسامی به قول وی نقل کرده است.

- علی بن محمد یاسری مشهور به مولانا حسامی واعظ یا حسامیِ نامی از عرفای عظام و شعرای عالی مقام و از فضلای دولت سلاطین تیموری واز شاگردان و اقربای ابن حسام خوسفی که صاحب کتاب آل یاسر یا همان مزارنامه می باشد و به نقل خود او هم عصر درویش حسین گورکانی بوده است.

- بوذرجمهر یا حکیم بزرگمهر قاینی نیز از دانشمندان و سیاستمداران حکومت غزنویان بوده که در عصر سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی وزیر دربار بوده است.

- ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی مورخ و نویسنده معروف ایرانی در دربار غزنوی است.

منابع

خاطرات شما از سفر به خنگ (بیرجند) نگارش خاطره

خاطره خود را برای دیگران بنویسید تا اگر کسی دوست داشت به این روستای سفر کند.
برای نوشتن خاطره ابتدا ثبت نام کنید.