1.6K
زُهره، ناهید یا ونوس (به انگلیسی: Venus) به ترتیب نزدیکی به خورشید، دومین سیاره زمینسان منظومهٔ شمسی است که در مداری میان مدارهای زمین ...
زُهره، ناهید یا ونوس (به انگلیسی: Venus) به ترتیب نزدیکی به خورشید، دومین سیاره زمینسان منظومهٔ شمسی است که در مداری میان مدارهای زمین و عطارد قرار گرفتهاست. سیارهٔ زهره از نظر مداری، نزدیکترین فاصله به زمین را دارد. زهره بعد از ماه، درخشانترین جرم آسمانی طبیعی است که به هنگام شب در آسمان زمین دیده میشود و قدر ظاهری آن به ۴٫۶- میرسد.
سیارهٔ زهره، بدون قمر است و در مدار تقریباً دایرهواری بهدور خورشید میگردد. این سیاره از بسیاری دیدگاهها ازجمله اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به خاطر همین نزدیکیها آن را سیاره «خواهر زمین» نیز خواندهاند. زهره از نظر جرم و حجم، هفتمین جسم بزرگ و پرجرم در منظومهٔ شمسی است.
زهره گرمترین سیاره در منظومهٔ شمسی است. این سیاره دارای هواکره است. هواکره ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن با چشم غیرمسلح، دشوار باشد. بیشتر هواکره آن را کربن دیاکسید تشکیل داده و در ابرهای بالایی آن قطرههای ریز سولفوریک اسید وجود دارند. وجود کربن دیاکسید در هواکره این سیاره که گرما را در سیاره نگه میدارد دمای آن را به مقدار بسیار چشمگیری (۴۸۰ درجه سلسیوس نزدیک سطح سیاره) افزایش دادهاست.
این سیاره یکی از سیارههای سنگی و فشرده و دارای آتشفشانهای فعال، زمینلرزه و رشتهکوه است. زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خورشید ۲۲۵ روز زمینی است.
زهره در سنجش با بیشتر سیارهها در منظومهٔ شمسی از جمله زمین، کرویتر است و به علت چرخش بسیار آهسته دور محوری آن، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و برآمدگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارهها رخ میدهد. طول یک شبانهروز در سیارهٔ زهره از یک سال این سیاره کمی بلندتر است.
سیاره زهره بدون ماه است ولی از بسیاری دیدگاهها مانند اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به خاطر همین نزدیکیها آن را سیاره خواهر زمین نیز خواندهاند.
قطر زهره کمی کوچکتر از قطر زمین و نزدیک به ۱۲٬۰۹۲ کیلومتر (۷٬۵۱۴ مایل) است. در حالی که قطر زمین ۱۲٬۷۵۶ کیلومتر (۷٬۹۲۶ مایل) است.
گرانش سیارهٔ زهره نزدیک به ۹۱ درصد گرانش زمین، جرم آن نیز نزدیک به ۸۱ درصد جرم زمین، و چگالی آن نزدیک به ۹۵ درصد چگالی زمین است. با این حال این سیاره در سنجش با بیشتر سیارهها در منظومهٔ شمسی از جمله زمین، کرویتر است و به علت چرخش بسیار آهسته دور محوری آن، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و برآمدگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارهها رخ میدهد.
این سیاره یکی از سیارههای سنگی و فشرده و دارای هزاران آتشفشان فعال، زمینلرزه و رشتهکوه است. دشتهای صاف و سنگلاخی، دو سوم سیاره را پوشاندهاند.
بیشتر سطح زهره از صفحات گدازههای آتشفشانی پدید آمدهاست. از هنگام پیدایش زهره و مدتها پس از آن، کنشهای آتشفشانی چنان زیاد بوده که سطح سیاره، چندین بار بازسازی شده و هرگونه نشانه برخورد شهابسنگ را از بین بردهاست. آخرین بازسازی سطحی که بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون سال پیش در این سیاره رخ داده هر گونه کنش زمینساختی بَعدی در زهره را آرام کرده و سطحی یکپارچه و صُلب به آن دادهاست.
دو منطقه بزرگ یا قاره در زهره، قابل جداسازی هستند: قاره Ishtar Terra در شمال با بزرگی به اندازه استرالیا و قاره Aphrodite Terra با بزرگی به اندازه آفریقا که از استوا تا قطب جنوب زهره کشیده شدهاست. Ishtar Terra دارای کوههایی بلند است که بلندترین کوه آن به نام «ماکسول» به ۱۰ کیلومتر میرسد. بلندی مهمترین فلات در نیمکره شمالی زهره «آتالانتا» ۱۴۰۰ متر و مساحت آن به اندازه خلیج مکزیک است. فلات Beta Regio در نیمکره شمالی از جنس مواد آتشفشانی با درازای نزدیک به ۲۵۰۰ کیلومتر است. در این فلات دو آتشفشان سپری به نامهای Rhea Mons و Theia Mons با بلندی ۴ کیلومتر وجود دارند. بقیه بخشهای نیمکره شمالی از دشت پوشیده شدهاست. Leda Terra در عرض جغرافیایی ۵۰ درجه و در شمال آن فلات Alpha Regio قرار دارد.
با در دست نبودن دادههای لرزشسنجی، گشتاور لختی و جزئیات زمینشیمی از ساختار درونی سیاره ناهید، آگاهی کمی از ساختار داخلی و ژئوشیمی این سیاره در دست است. دو دیدگاه دربارهٔ ساختار درونی سیارهٔ زهره وجود دارد. به نظر میرسد به خاطر نزدیکی اندازه، جرم، چگالی زهره و زمین، لایههای درونی زهره مانند زمین، از پوسته، گوشتهٔ احتمالاً جامد و هستهٔ مذاب تشکیل شده باشد و هستهٔ این سیاره نیز مانند زمین ترکیبی از آهن و نیکل باشد.
بر پایه یافتههای ونرا-۴ در ۱۹۶۷ (میلادی) سیاره زهره دارای میدان مغناطیسی بسیار ضعیفی است. به نظر میرسد به دلیل چرخش بسیار کند زهره، هسته مذاب آن (خاستگاه پیدایش میدان مغناطیسی) حرکت زیادی نداشته و میدان مغناطیسی آن ضعیف باشد. اما گرمایی که در میلیونها سال در درون سیاره حبس شده، به شکل ناگهانی و مانند فعالیتهای آتشفشانی بسیار بزرگ آزاد شده و شکل سطحی سیاره را دگرگون میکند.
زهره دارای هواکره است. هواکره ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن به سادگی، ممکن نباشد.
تفاوت بزرگ زهره با زمین، هواکره آن است که ۹۶٫۵٪ آن را کربن دیاکسید و ۳٫۵٪ آن را نیتروژن تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز سولفوریک اسید وجود دارد. وجود کربن دیاکسید در هواکره این سیاره دمای آن را به مقدار بسیار چشمگیری افزایش دادهاست (تا ۴۸۰ درجه سلسیوس در سطح سیاره).
زهره گرمترین سیاره در منظومهٔ شمسی است. نور آفتاب پس از نفوذ در هواکره این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، بهصورت گرما از سطح بازتابیده میشود. اما انبوه کربن دیاکسید هواکره زهره، این گرمای بازتابیده را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضای بیرونی جلوگیری میکند. این جذب اضافی گرما که به اثر گلخانهای شناخته میشود میانگین گرمای زهره را بیش از هر سیاره دیگری (حتی سیاره تیر) در منظومهٔ شمسی بالا بردهاست. بطوریکه این حرارت برای ذوب کردن فلز سرب کافیست. از اینرو پیدایش زندگی شبه انسان خاکی، در این سیاره، غیرممکن است.
از دید اندازه ذرات و غلظت، سه لایه جداگانه ترپوسفر (در بلندی ۱۰۰ تا ۷۵ کیلومتر و ۹۳ درجه سلسیوس تا ۲۷ درجه سلسیوس)، اکسپوسفر (در بلندی ۷۰ تا ۵۰ کیلومتری و ۲۷ درجه سلسیوس تا ۹۳ درجه سلسیوس)، ترموسفر (۵۰ کیلومتر تا سطح و ۹۳ درجه سلسیوس تا ۴۷۰ درجه سلسیوس) وجود دارد. اکسپوسفر در بخش تاریک سیاره از میان میرود. در لایه ترپوسفر در قطرههای سولفوریک اسید مواد اصلی ابرهای سیاره هستند که از واکنش مولکولهای آب و گوگرد دیاکسید در بخشهای بالایی هواکره با انرژی فرابنفش پرتو خورشید پدید میآیند. دمای ابرهای بالایی ترپوسفر ۲۷ درجه سلسیوس و در سطح سیاره به ۴۷۰ سلسیوس افزایش پیدا میکند. دمای سیاره از این مقدار کنونی بیشتر نمیشود چون هواکره سیاره و سطح آن در موازنه شیمیایی هستند.
برخلاف چرخش کند سیاره به دور خود، ابرهای آن هر ۴ روز یکبار به دور سیاره میچرخند. در بلندی بالای هواکره زهره طوفانهایی با سرعت ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت میوزند. دلیل این سرع زیاد، انتقال تکانه از حرکت کند سیاره و لایههای پایینی هواکره به لایههای بالایی آن (که غلظت بسیار کمتری دارند) است. در بلندی ۱۰ کیلومتری، سرعت باد به حدود ۱۸ کیلومتر در ساعت و به دلیل غلطت بالای هواکره در نزدیکی سطح سیاره سرعت باد تنها ۳ کیلومتر بر ساعت است. همچنین به دلیل غلظت بالای هواکره، نور شدید آذرخشهای عظیم به سطح زهره نمیرسد.
زهره در مدار تقریباً دایرهواری با میانگین فاصله ۱۰۸ میلیون کیلومتر از خورشید، به دور آن میگردد. هنگامی که در نزدیکترین وضعیت نسبت به زمین قرار میگیرد، فاصلهٔ آن دو با هم تنها ۴۱ میلیون کیلومتر است و در دورترین حالت این دوری به ۲۵۷ میلیون کیلومتر میرسد. سیارهٔ زهره از نظر مداری، نزدیکترین فاصله به زمین را دارد. اما در حین گردش مداری به دور خورشید، سیارهٔ عطارد به مدت بیشتری در نزدیکترین فاصله از زمین باقی میماند.
زهره ماه ندارد. اما تا اواخر سده ۱۹ (میلادی) فکر میکردند که دارای ماه است و حتی آن را Neith مینامیدند. احتمالاً ستارگانی که در نزدیکی زهره بودند اشتباه ماه زهره انگاشته میشدند.
زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خودش ۲۴۳ روز زمین است. در واقع زهره آنقدر کند و آهسته دوران میکند که یک شبانهروز آن ۲۴۳ روز و یک سال خورشیدی در زهره هم کمی کمتر از این اندازه و ۲۲۵ روز است. این چرخش معکوس در سال ۱۹۶۴ (میلادی) و با استفاده از اثر دوپلر کشف شد.
دیگر نام این سیاره زهره بوده و در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده میشد. و واژه بیدُخت در شکل کهنتر خود بَغدخت و به معنای «دختر خدا» بودهاست.
نام این سیاره در زبان لاتین، ونوس، برگرفته از نام خدای عشق و زیبایی روم باستان است. در یونان باستان، نام خدای آفرودیته بر آن نهاده شد.
در اوایل دهه ۱۹۶۰ (میلادی) کاوشگر ماژلان را به سوی زهره نشانهروی کردند که سیگنالهای آن از ابرهای این سیاره عبور کرده و پس از برخورد با سطح جامد سیاره، منعکس شد. برای نخستین بار دانشمندان اطلاع جالبی را دربارهٔ سطح زهره بهدست آوردند که نشان میداد زهره دارای حرکت چرخشی در جهت معکوس است. چرخش آن از خاور به باختر است و آفتاب از باختر طلوع و در خاور غروب میکند.
فضاپیمای مارینر ۲، ساخت ناسا که در اوت ۱۹۶۲ پرتاب شد، در دسامبر ۱۹۶۲ از ۳۵۰۰۰ کیلومتری زهره گذشت. مشاهدات این سفینه نشان داد که زهره را ابرهای سفید رنگ مایل به زردی، کاملاً پوشاندهاست و شکافی در این ابرها نیست که از راه آن بتوان نظری به سطح جامد این سیاره افکند.
فضاپیمای مارینر ۱۰ در فوریه ۱۹۷۴ از بلندی کمتر از ۶۵۰۰ کیلومتری، زهره را مورد پژوهش قرار داد و معلوم شد که این ابرها حرکت منطقهای دارند و با سرعتی بیش از ۲۴۰ کیلومتر در ساعت سیاره را دور میزنند و در مناطقی از زهره که رو به خورشید است، برهمکنشی میان جریانهای بزرگ مقیاس همرفتی با این حرکت منطقهای وجود دارد.
در ۲۲ اکتبر ۱۹۷۵ (میلادی) وسیلهای از سفینه بدون سرنشین ونرا ۹ متعلق به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، بر زهره فرود آمد؛ و علیرغم شرایط فوقالعاده سخت دما و فشار توانست به مدت ۲ ساعت نگارههایی از چشمانداز این سیاره بگیرد و اطلاعات گستردهای از سطح زهره بفرستد.
سه روز پس از آن وسیله مشابهی از سفینه ونرا-۱۰ در ۲۲۰۰ کیلومتری محل فرود وسیله ونرا ۹ به زهره نشست و یافتههای خود را به مدت ۶۵ دقیقه فرستاد. این نگارهها، نخستین نگارههایی بودند که تا آن زمان از سطح سیارهای دیگر گرفته شده بود.
کاوشگر مداری ونوساکسپرس، ۱۱ آوریل سال ۲۰۰۶ (میلادی) وارد مدار سیاره زهره شد و تنها پس از یک روز موفق شد نخستین تصویر از قطب جنوب این سیاره را به زمین بفرستد.
قرار بود کاوشگر ایو (EVE) با همکاری آژانس فضایی اروپا و روسیه در سال ۲۰۱۳ (میلادی) به فضا پرتاب و بر سطح زهره بنشیند؛ ولی این کار تا به امروز انجام نشدهاست.
فهرست کاوشگرهایی که به زهره فرستاده شدهاند:
ابن سینا در سده یازده میلادی گذر زهره از مقابل قرص خورشید را مشاهده کردهاست. ابن باجه اخترشناسی اندلسی در سده دوازدهم میلادی از رصد دو سیاره به شکل دو نقطه سیاه بر سیمای خورشید خبر داد که یک قرن پس از او قطبالدین شیرازی، ستارهشناس ایرانی در رصدخانه مراغه آن را بهدرستی با عنوان گذر زهره و تیر از جلوی خورشید شناسایی کرد.
در اسطورهشناسی ایرانیان به ویژه اسطورهشناسی هخامنشیان، این سیاره را به ایزدبانو آناهیتا و در زبان فارسی میانه به اَناهید ایزد باروری و آبها، در بندهشن بزرگ مرتبط میدانند. در متون به زبان اوستایی مهریشت (یشت ۱۰)، مهر (ایزد) با آناهیتا پیوندهایی دارد. نام ناهید مشتق شده از اَناهید و آناهیتا است.
سیاره زهره در ادبیات فارسی از اهمیت بالایی برخوردار است. این سیاره نماد عشق و دلدادگی و نیز معروف به سیارهٔ نوازنده است و صاحب آن خداوند عشق است. از داستانهای آن میتوان به داستان نظامی گنجوی یا داستان ایرج میرزا اشاره کرد.
در عجایبالمخلوقات زکریای قزوینی چنین آمده که: عاشق چون نظر در ناهید کند، حرارت عشق بر وی سنگینتر شود و الفت آورد میان مردان و زنان و گویند وقت نکاح اگر که ناهید ناظر باشد و نیکوحال، میان زن و مرد محبتی عجب افتد.
فردوسی در آغاز شاهنامه این چنین میگوید:
حافظ میگوید:
وی در منظومهٔ «زهره و منوچهر» چنین میسراید: