370
موقعیت جغرافیایی در فرهنگ لغت دهخدا آمدهاست: کلبستان ، دهی از دهستان میانرود است که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است و 390 تن سکنه دارد. طبق آمارگیری سال ...
در فرهنگ لغت دهخدا آمدهاست: کلبستان ، دهی از دهستان میانرود است که در بخش مرکزی شهرستان ساری واقع است و 390 تن سکنه دارد. طبق آمارگیری سال 1395 این روستا دارای 3114 نفر جمعیت (946 خانوار = 1592 مرد+1522 زن) می باشد.
روستای گلبستان از نظر جغرافیایی از شمال به رودخانه نکا، از جنوب به سلسله جبال البرز و از غرب به شهرستان نکا و از شرق به جنگل و کوه و رودخانه و کارخانه سیمان مازندران متصل می باشد . این روستا در تقسیمات جغرافیایی جزء بخش مرکزی شهرستان نکا ، دهستان پی رجه به مرکزیت زرندین سفلی می باشد . گلبستان قدیمی ترین شاهراه حیاتی و ارتباطی باستانی کاروان ها از جلگه و دشت به مهروان و هزارجریب بوده است .
وجه تسمیه کلبستاننام روستای گُلبستان امروزی، توسط علی بابا عسکری در سال 1350 به صورت کلبستان (kalbestan) درج شده است . در اظهار علت نامگذاری این روستا نظرات متفاوتی وجود دارد از جمله اینکه :
1- "کلبستان" از لغت "کلبست" آمده که به معنای نی زار است و به الف و نون جا و مکان اضافه شدهاست.
2- "کلب" لغت عربی به معنای سگ است که به پسوند مکان (ستان) اضافه شدهاست. معنای مجازی ان مدافع و نگهبان است. کلب + ستان: مکانی که در آن سگ پرورش می دادند.
3- در زبان عربی به مرد خوش اندام و خوش هیکل، کلبست می گویند که با الف و نون پسوندی مکان همراه شدهاست و به معنای جایی است که مردان خوش هیکل دارد.
4- درویشی در این محل زندگی میکرده که روی سنگ خانقاه او نوشته بود : کلب آستان توام یا علی مدد(برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به منبع) .
تقسیم بندی محلاتدر حالت کلی آن را به چهار محل تقسیم کردهاند.
پایین محله:
به شرق روستا که در دست راست جاده میباشند به خصوص جنوب و جنوب شرقی روستا اطلاق میشود.این نام بیشتر برای منازل مسکونی داخلی اطلاق شدهاست.
بالا محله:
متضاد محلات بالایی برای منازل مسکونی در دست چپ جاده که غرب وشمال غربی روستا را شامل میشود لفظ بالا محله را به کار می برند.
پایین صحرا:
مناطق زراعی شمال روستا که در مجاورت شهرنکا و در سمت چپ جاده در کنار مزار واقع شدهاند (شمال غربی) را با این نام می شناسند.
بالا صحرا:
در سمت راست جاده در شمال شرقی روستا اطلاق میشود. لازم به ذکر است خیابان علمیه نکا، ملک بالا صحرا و پایین صحرا را به دو قسمت شمالی (پایین صحرا) و جنوبی(بالا صحرا) تا ابتدای ورودی خیابان چمازی تقسیم کرده است .
وجه تسمیه مزارع و املاک کلبستانقلعه قره کوه: احتمالا دلیل نامگذاری این است که در گذشتهٔ دور، گبریها در اینجا سکونت داشتهاند. نقل است که همان گبری کوه بوده که به قره کوه تبدیل شدهاست. در جنب مزار و آبندان است.
آببندان: یا همان آ ون دان، شالیزارهایی است که آب عامل اصلی رشد و رونق در این محل است. عمده شالیزار روستا در این قسمت قرار دارد.
پیردرویش سر: ظاهراً دلیل نامگذاری این بوده که پیرمرد درویشی در آن نقطه زندگی میکردهاست و دارای خانقاهی بودهاست. در این نقطه کوره های آجرپزی فراوان و نیز زمینهای زراعی وجود دارد. البته امروزه بخشی از آن مسکونی هم شدهاست.
ممیج تپه: تپهای که انگور (ممیج:کشمش) در آن می رویید.
اَسطلی: لغت اسطل به معنای چاله و آبگیر است.
سنگ چکلی: سنگهای صخرهای را به زبان مازنی "چِکل"می نامند و این نام جدای معنی اصلی آن یعنی صخره نمیباشد. تپههای صخرهای که کورههای آجرپزی و مزارع در آن وجود دارد.
موزی باغ: محلهای است که در قدیم انبوهی از درختان موزی (بلوط) بودهاست و به همین علت به نام موزی باغ شناخته شدهاست. امروزه این درختان به صورت محدود و پراکنده وجود دارند.به دلیل تپهای بودن در این منطقه برنج کشت نمیشود.
قریه: به معنای روستا یا آبادی است. این جلگه به دلیل نام آن جنبه ی تاریخی نیز باید داشته باشد. گفته میشود در این زمینهای در قدیم روستایی وجود داشته ولی حال اثری از آن نیست.
تق بن: به معنای زیر درخت تُق است
چاه سر: به معنای سر چاه آب، محلی است که در قدیم چاههایی به صورت قنات در آن وجود داشتهاست که پس از گذشت زمان تخریب شدهاست. حال نیز چند چاه پر آب بدون اتصال قنات وجود دارد که مشرب زمینهای زراعی است.
مرزی: درخت ممرز را به زبان محلی مرز می نامند. به دلیل اینکه این ناحیه در قدیم دارای درختان ممرز بیشماری بودهاست ، به این نام مشهور شده است. این نام را همچنان اطلاق میکنند ولی در حال حاضر در روستا کمتر درخت ممرز دیده میشود.
تات دره: در قسمت انتهایی جاده گلبستان، نرسیده به حد مرزی روستای زرندین با نام تات دره شناخته میشود. که دارای مرغداری ها و کورههای آجرپزی متعدد میباشد.
گل قرزم سر: در زبان مازنی به جای عمیق "قرزم" گفته میشود که به این حساب وجه تسمیهٔ آن بدست میآید. به دلیل وجود رود در کنار آن و ظاهراً عمیق بودن این نقطه از رود به آن گل(آب + خاک) قرزم سر می گویند.
تپه سر: همان بالا تپه میباشد که در جنوب روستا و انتهای جنوبی روستا در کنار تکیه محل قرار دارد.
میانرو : یا میان دو رود، محلهای که به دلیل وجود رود نکا به این نام خوانده میشود که در کنارهٔ جنوبی آن کارخانهٔ سیمان مازندران قرار دارد.
مرس دکتی: در قسمت جنوب شرقی روستا در قسمتی از میانرو که مرز روستا با روستای آبلو است مرس دکه تی (جایی که مرس افتاده) اطلاق کردهاند. گفته میشود به دلیل این که در قدیم مردی که با باری از مرس سوار بر اسب در حال عبور از رودخانه بود در اثر خالی شدن زیر پایش به داخل رودخانه سقوط کرد و همین دلیل نامگذاری این منطقه به نام مرس دکتی شدهاست (برای کسب اطلاعات بیشتر رجوع شود به صفحات 46 تا 56 و ص 100 تا 110 دیار من کلبستان) .
صنایعکلبستان دارای کوره های آجرپزی فراوانی است و بخش عمده آجرهای سنتی و صنعتی مازندران را تامین می کند، همچنین دارای کارخانه پودر سنگ صنعتی می باشد . بزرگترین مجموعه تولیدی صنایع گازسوز "مازندگاز" نیز توسط حاج محمدتقی صادقی تاسیس شد . شالیکوبی و مرغداری های فراوانی نیز در این روستا مستقر است .
اقواماقوام اصلی و مهاجر زیادی در روستای کلبستان زندگی می کنند. اقوام اصلی شامل فامیلی های زیر است : اسحاقی، اسحاقی فر، اصغری، باقری، حجتی، ذبیحی، رسولی، رحمانی، شفیعی، صالحی، صادقی، طبقه آستانی، طالبی، فلاح نژاد، قربانی، کهنسال، مددپور، یعقوبی، و....
و اقوام مهاجری نیز در این روستای زندگی می کنند از جمله : اژگان، امیدیان، انوری، حسینی، حیدری، حاتمیان، خاتمی، خندان، رحمان پرست، رسن پناه، رئیسی، سیدی، شاکری، صادقی نوا، صفرپور، محسنی، فدایی، عنبری، نوایی، نجفی، عالیشاه، یحیی پور، بابایی و...
اقوام مهاجری از روستاهای عمده هزارجریب نکا در این روستا زندگی می کنند که به پاره ای از روستاهای مهم با جمعیت چشمگیر می توان اشاره کرد : ولامده، چمازده، کچپ محله، رودبار محله، برما، ورپام، ارم، و ...