7.6K
لالِجینْ (لالهجینْ) پایتخت سفال ایران میباشد. شهر لالجین یکی از قطبهای گردشگری استان همدان و به عنوان مرکز سفال و سرامیک در خاورمیانه شناخته شدهاس...
لالِجینْ (لالهجینْ) پایتخت سفال ایران میباشد. شهر لالجین یکی از قطبهای گردشگری استان همدان و به عنوان مرکز سفال و سرامیک در خاورمیانه شناخته شدهاست. شهر لالجین یکی از شهرهای شمالی استان همدان است که در بخش لالجین شهرستان بهار واقع شدهاست. این شهر در طول جغرافیایی ۴۸ درجه و ۲۸ دقیقهٔ شرقی و عرض جغرافیایی ۳۴ درجه و ۵۸ دقیقهٔ شمالی قرار گرفته و ۱۷۳۱ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
برپایهٔ سرشماری سال ۱۳۸۵ خورشیدی، لالجین جمعیتی بالغ بر ۱۴٬۷۲۴ نفر را در خود جای داده و بخش لالجین با وسعت ۵۰۸ کیلومتر مربع و جمعیت ۴۴٬۵۶۸ نفربه عنوان دومین شهر شهرستان بهار شناخته میشود. قحطی سال۱۲۵۰ و شورش مردم علیه غلامعلی خزایی (خان وقت) در سال ۱۳۳۱ خورشیدی از وقایع مهم این شهر محسوب میشود.
لالجین در محاورات مردم استان همدان اغلب بهصورت «لَلین» و «لالون» تلفظ میشود. لالجین در ۵ کیلومتری بهار و ۲۵کیلومتری همدان قرار گرفتهاست.
به اعتقاد برخی از محققان، نام کنونی شهر لالجین تغییریافتهٔ واژهٔ «لاچین» است که نام پرندهای شکاری و عنوان یکی از قبیلههای ترک بودهاست. از همین روی به احتمال زیاد در گذشته قبیلهٔ مذکور این منطقه را برای سکونت برگزیده و ساکن آن شدهاست. به همین جهت شهر لالجین به این نام مشهور گشته و بهعنوان سرزمین ترکان لاچین شناخته شدهاست. شهری به نام لاچین در جمهوری آذربایجان وجود داشته که اکنون در نواحی تحت کنترل ارمنستان قرار دارد. به اعتقاد گروهی دیگر از محققان، واژهٔ لالهجین (لالجین) از دو بخش «لاله» و «جین» تشکیل یافتهاست. جین پسوند مکان برای برخی از شهرها و روستاهای استان همدان نظیر تویجین، دیوجین، فارسجین، گندهجین و وفرجین است؛ برهمین اساس، لالهجین (لالجین) به معنای آبادی لاله است. به اعتقاد برخی از اهالی شهر، لشکر چنگیزخان مغول به هنگام گذر از همدان وارد لالجین شده و گروهی از اهالی این شهر را به چین فرستاده تا از هنرمندان آن سرزمین سفالگری را بیاموزند. این افراد پس از آموختن سفالگری به لالجین برگشتهاند و از همین روی این روستا «لالهچین» نام گرفتهاست. اما «لالهجین» تحریر و تلفظ فارسی نام این شهر بوده و نام صحیح آن به شکل ترکی آذری یعنی «لَلین» یا «لالون» است. اهالی لالجین نام شهر خویش را «لَلین» تلفظ میکنند؛ اما مردم غیربومی به ویژه اهالی بهار نام این شهر را از دوران کهن به صورت «لالون» تلفظ کردهاند. در اصل هر دو اصطلاح «للین» و «لالون» گویش یک کلمه با دو لهجهٔ متفاوت است.
برپایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران، جمعیت لالجین در نخستین سرشماری رسمی ایران در سال ۱۳۳۵ خورشیدی بالغ بر ۵٬۴۶۸ نفر بوده که این تعداد در سال ۱۳۴۵ خورشیدی به ۷٬۰۴۳ نفر، در سال ۱۳۵۵ خورشیدی به ۷٬۸۹۳ نفر، در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به ۱۲٬۲۶۱ نفر و در سال ۱۳۷۵ خورشیدی به ۱۳٬۹۳۶ نفر افزایش یافتهاست.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت لالجین در این سال بالغ بر ۱۴٬۶۸۹ نفر بوده که از این تعداد، ۷٬۵۹۲ نفر مرد و ۷٬۰۹۷ نفر زن بودهاند؛ همچنین برپایهٔ همین سرشماری، شمار افراد باسواد این شهر ۱۱٬۰۳۱ نفر و شمار افراد بیسواد ۲٬۴۹۰ نفر بودهاست.
جمعیت لالجین پس از سال ۱۳۲۹ خورشیدی روبه افزایش نهادهاست؛ به گونهای که بیشترین میزان رشد جمعیت این شهر مربوط به سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ خورشیدی است که طی این مدت جمعیت لالجین سالیانه بهطور میانگین ۴٫۵ درصد افزایش یافتهاست. رشد جمعیت این شهر در بیست سال گذشته کاهش یافتهاست.
ساکنان لالجین به لهجهای خاص از زبان ترکی آذربایجانی سخن میگویند که نسبتاً با گویش مردم آذربایجان متفاوت بوده و از نظر لحن تکلم به ترکی قشقاییهای استان فارس و ترکی شاهسونی استانهای قم و مرکزی نزدیک است.
برطبق اسناد بهدست آمده از حفاریهای چهارراه مرکزی لالجین، همچون سنگ قبرهای متعلق به قرن پنجم هجری که هماکنون در موزهٔ تپهٔ هگمتانهٔ همدان نگهداری میشوند، پیشینهٔ استقرار و سکونت در این ناحیه، فراتر از سدهٔ پنجم هجری است.
شهر لالجین ایستگاه مستقل هواشناسی نداشته و تنها ایستگاه بارانسنجی در این شهر ایجاد شدهاست. البته باتوجه به نزدیکی لالجین به ایستگاههای هواشناسی همدان و بهار که اختلاف چندانی از لحاظ فاصله و ارتفاع باهم ندارند، میانگین دمای سالانهٔ منطقه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد بالای صفر است که میانگین بیشترین دمای سالانه مربوط به تیرماه با ۲۴ درجهٔ سانتیگراد بالای صفر و میانگین کمترین دمای سالانه مربوط به دیماه با ۵ درجهٔ سانتیگراد زیر صفر است. میانگین روزهای یخبندان منطقه نیز ۱۳۶٫۳ روز بوده که از آذرماه آغاز شده و تا فروردین ادامه مییابد.
چهار دانگ از کل زمینهای لالجین متعلق به خان لالجین (غلامعلی خزایی) بوده و دو دانگ دیگر آن نیز به نصرتالملک علیخان پسر رستمخان قراگزلو تعلق داشتهاست. نصرتالملک این دو دانگ را مهریهٔ همسرش زبیده (دختر فتحعلی شاه) قرار داد.
امروزه دو دانگ سهم نصرتالملک علیخان پسر رستمخان قراگزلواز شهر لالجین موقوفه بوده و این امر مشکلات بسیاری را در پی داشتهاست؛ البته سازمان اوقاف و امور خیریه، مدرک معتبری مبنی بر موقوفهبودن زمینها به مسئولان و معتمدان این شهر (از جمله شورای شهر لالجین) ارائه نکردهاست.
شهر لالجین در دشت نسبتاً همواری واقع شده و روخانهٔ قوریچای در شمال و رودخانهٔ یکهچای در جنوب آن جریان دارد. این منطقه از لحاظ آبهای زیرزمینی بسیار غنی بوده و ساکنان آن به ایجاد چاههای عمیق و نیمهعمیق روی آوردهاند.
موتورهای آب موجود در پیرامون لالجین، آب موردنیاز کشاورزی در این منطقه را فراهم آورده و اغلب ساکنان به کشت انگور یاقوتی، جو، چغندرلبویی، سیبزمینی، و گندم بنفش اشتغال دارند. پیشتر آبیاری باغها و زمینهای کشاورزی شهر از طریق چشمهها، رودخانهها و کاریزها صورت میگرفته که هنوز هم برخی از کاریزهای تاریخی مربوط به دورهٔ صفویه در شمال و شمال غرب شهر دیده میشوند.
لالجین در طول تاریخ دو بار بهشدت ویران گشتهاست؛ یکی در حمله مغولها و دیگری در یورش افغانها. یورش افغانها به سرکردگی محمود افغان از رئیسان طایفهٔ غلجایی که در اواخر دورهٔ صفویه به شهرهای بزرگ و کوچک ایران همچون اصفهان، قزوین و کاشان تاخته و به کشتار و چپاول مردم پرداختند، ویرانگرتر از سایر موارد بودهاست؛ چراکه هنوز هم کلمات اوغان (افغان) و ازبک در ذهن سالخوردگان تداعی ترس را به همراه دارد.
علاوه بر مغولها و افغانها، لالجین توسط مردآویج و خوارزمشاه نیز ویرانیهایی را بر خود دیدهاست؛ به گونهای که راوندی در راحةالصدور راجع به همدان و روستاهای پیرامون آن مینویسد:
خوارزمشاه در سال ۵۹۰ ه.ق به دارالملک همدان رسید و عراقیان را که در همدان استقرار یافته بودند، خوار و خاکسار داشت… و آثار آبادانی نگذاشت و لشکر از دهات خاک برگرفتند و در میان دیزج و قاسمآباد کوشکها بنا کردند.
حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب راجع به لالجین مینویسد:
همدان ولایتش پنج ناحیت دارد. اول فریوار در حوالی شهر است تا دو فرسنگی (در سمت اسدآباد) هفتاد و پنج پاره دیهاست و شهرستانه و لالجین و فخرآباد و قاسمآباد و کوشکباغ و… از حساب فریوار است.
آنگونه که از نوشتهٔ مستوفی برداشت میشود، لالجین در سدهٔ هشتم هجری از مهمترین و بزرگترین دهستانهای منطقهٔ همدان بهشمار میرفتهاست؛ چراکه نویسنده تنها به نام لالجین و چهار روستای بزرگ دیگر از میان ۷۵ روستای بخش فریوار اشاره کردهاست.
عموم مردم لالجین جایگاه پیشین این شهر را سمت شمال و شمال غربی آن میدانند؛ چنانچه هنوز هم در این منطقه از شهر به هنگام کند و کاو زمین، آثاری از تنور، چاه، خشت و سفال بهدست میآید. به اعتقاد برخی از محققان، لالجین قدیم در سمت جنوب غربی شهر امروزی قرار داشتهاست؛ البته ریشسفیدان این مطلب را تأیید نکرده و منطقهٔ مذکور را خرابههای روستای موسیآباد (میسیووا) میدانند؛ بهطوری که در تاریخ مفصل همدان نیز از این روستا سخن به میان آمدهاست.
موسیاباد از آبادیهای قدیم است که تقریباً نهصد سال قبل وجود داشته و از وجود محدثان و علما بهرهمند بودهاست. «ابوالعباس احمد بن محمد موسیابادی» از راویان قرن پنجم و «ابوعبدالله حسین بن جعفر بن حمدان موسی آبادی واعظ» از علمای قرن پنجم… منسوب به آنجاست.
بهمن نامور مطلق معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور از انتخاب لالجین به عنوان شهر جهانی سفال خبر داد و افزود: در راستای ارسال پروندههای این دو شهر (لالجین و مشهد) به شورای جهانی صنایع دستی، داوران این شورا اردیبهشت ماه سال۱۳۹۵ازشهرهای مشهد و لالجین بازدید کردند و داوری خود را ارائه دادند و نتایج آن را برای کارشناسان عالی شورای جهانی صنایع دستی ارسال کردند. پس از بررسیهای نهایی و اعلام نظر رؤسای چهار منطقه اروپا، آمریکای لاتین، آمریکای شمالی و آفریقا، خوشبختانه طبق نامهای از سوی خانم غدا هیجاوی رئیس منطقه آسیا و اقیانوسیه و بر اساس اعلام رسمی دفتر رئیس شورای جهانی صنایع دستی، مشهد به عنوان شهر جهانی سنگهای قیمتی و لالجین به عنوان شهر جهانی سفال انتخاب شد.