6.8K
مشهدریزه یا به اختصار ریزه، شهری در بخش میان ولایت شهرستان تایباد استان خراسان رضوی ایران است. این شهر در سال ۱۳۸۴ با ارتقاء روستای مشهد ری...
مشهدریزه یا به اختصار ریزه، شهری در بخش میان ولایت شهرستان تایباد استان خراسان رضوی ایران است.
این شهر در سال ۱۳۸۴ با ارتقاء روستای مشهد ریزه، مرکز بخش میانولایت از توابع شهرستان تایباد تشکیل شد.
نام اصلی این دیار رزه میباشد که از واژهٔ رز به معنای درخت انگور گرفته شدهاست و دلیل آن هم وجود تاکستانهای فراوان در ریزه میباشد. رزه از دیارات قدیمی باخرز و سپس شهرستان تایباد بودهاست. باور عامه دربارهٔ رزه چنین است که این مکان باقی مانده یک شهر بزرگ به نام شهر رضوان بوده که پس از افول دوران ترقی اش به یک روستا تبدیل شده و رزه برگرفته از همان نام شهر رضوان است. از شما چه پنهان باقی ماندهٔ دیواری به نام دیوار شهر بند که گویا دور شهر رضوان را میگرفته این گفته را به باور نزدیک تر میکند. در سال ۱۳۸۵ از الحاق دو روستای ریزه و مشهدریزه شهر مشهدریزه به وجود آمد.
ریزه از مراکز جمعیتی کهن تایباد محسوب میشود. وجود آثاری چون مزار شاهزاده قاسم در رزه قدیم که قدمت آن به اوایل دوره اسلامی میرسد، گواه سابقهٔ کهن آن است. در تاریخنامه هرات (سیفی هروی) چنین آمدهاست:
ولایت رزه (ریزه) در اوایل دوره اسلامی توسط سپاه ملک قیاس الدین، پس از ۱۶ روز مقابله و دفاع مردم در داخل قلعه، فتح شد که این پیروزی برای سپاهیان مهاجم غنایم، اسلحه و برده فراوان به دنبال داشت آوردهاند در آن قرن چنین خون ریزی عظیمی اتفاق نیفتاده و آن کشتار بیسابقه بودهاست.
پس از پایان نبرد شهدای جنگ در رزه (ریزه) به خاک سپرده شدند، و از آن پس ریزه به مشهدریزه اشتهار یافت. برخی نیز بر این باورند که چون جد مادری امام جعفر صادق موسوم به شاهزاده قاسم در این مکان به شهادت رسیده و مدفون گردیدهاند، این شهر یا آبادی سابق را مشهدریزه نامیدهاند. شهر مشهدریزه از الحاق دو روستای مجاور مشهدریزه و ریزه به وجود آمدهاست و شهرداری آن در مورخه ۳/۲/۱۳۸۵ تأ سیس و رسماً آغاز به کار نمودهاست.
مشهدریزه اکنون به عنوان یکی از نقاط شهری شهرستان تایباد شناخته میشود شهر مشهدریزه در مختصات جغرافیایی ۶۰ درجه و ۳۰ دقیقه طول شرقی و ۳۴ درجه و ۴۷ دقیقه عرض شمالی از نصف النهار مبدأ (گرینویچ) و ارتفاعی برابر با ۱۱۲۰ متر از سطح آبهای آزاد، در پهنهای حدود ۲۶۹۱۴۳۵ متر مربع و با فاصله ۲۱۳ کیلومتر از مرکز استان خراسان رضوی (شهرستان مشهد) واقع شدهاست. فاصله این این شهر تا تایباد مرکز شهرستان۲۳ کیلومتر و در جانب مغرب آن قرار دارد. این شهر براساس آخرین تقسیمات سیاسی در محدوده بخش میان ولایت شهرستان تایباد قرار گرفته و به عنوان مرکز آن شناخته میشود. حدود شهر مشهد ریزه از شمال به اراضی روستای بهلول آباد، از جنوب به روستاهای قادرآباد و جوزقان، از شرق به روستای چهار برجی و چاه اسکندری و از غرب به روستای سرخ سرای و در نهایت به ارتفاعات استای محدود میشود. دسترسی به این شهر از طریق جاده آسفالتهای که از تایباد در جهت شمال، شمال غربی به منظور دسترسی بهآبادیهای شمالی و شمال غربی شهرستان، شهر باخرز و مرکز استان گسترده شده امکانپذیر است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این شهر ۹٬۰۰۰٬۲۱۱ نفر (در ۲۰٬۴۰۳ خانوار) بودهاست.
کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات تألیف معین الدین محمد الزجمی الاسفزاری در سال ۸۹۷ هجری(۳)↓ نوشته شد و در سال ۱۹۶۱ میلادی دز کلکته هند به چاپ رسید. در صفحهٔ ۱۷۲ این کتاب مطلبی دربارهٔ رزه وجود دارد که در ادامه عیناً آن را برای تان نقل میکنم… و در ولایت باخرز اکثر میوهها خوب میشود از خربزه و دوشاب وجوزوبادام وناشپاتی و غیره و حلوای ناطف که از رزهٔ باخرز حاصل میشود در هیچ جای دیگر بدان لطافت و نازکی و حلاوت حاصل نمیآید. چنانچه مصالح حلوای آن جا رابه مواضع دیگر بردهاند و حلوا پخته به آن خوبی و نازکی نیامده. وامرای رزه که بعضی اجداداین دستور عالی رأی بودهاند مردم بلند قدر رفیع مقام بودهاند از جمله امیر عبدالعزیز امیر شهاب الدین در زمان ملک غیاث الدین کرت ملک و والی آن نواحی بوده. و در تاریخ آل کرت مسطورست که در تاریخ سنه عشرین و سبعمایه(۷۲۰) در قلعه رزه میان او وسپاه ملک غیاث الدین حربهای بسیار واقع شده آخر از قلعه بیرون رفته و امیر فخرالدین شیروان را با صد مرد قایم مقام گذاشته ایشان پانزده شبانروز دیگر با سپاه ملک جنگ کردهاند تا قلعه فتح شده وامیر عبدالعزیز بعد از چند وقت بشفاعت ملک شمس الدین کرت ایل میشود و پیش ملک شمس الدین راه نیابت مییابد…
در ضلع جنوب غربی شهر مشهد ریزهٔ فعلی در میان قبرستان قدیمی رزه بنایی قرار دارد که به مزار شاهزاده قاسم معروف است. اهالی بر این باورند مقبره مزبور متعلق به (قاسم بن محمدبن ابی بکربن ابی قحافه) و پد ر (ام فروه مادر امام جعفر صادق) و از شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام است. بنای مزبور مشتمل بر اتاقهایی پیرامون یک فضای مرکزی است که در آن هشت محل چله خانه تعبیه شدهاست. ساقهٔ گنبدبرروی هشت تاق قرار گرفته که در گذشته فرو ریخته و بعدها با استفاده از مصالح موجود در محل سقف چوبی بر روی دو سرانداز و سه ستون چوبی خوشتراش اجرا گردیدهاست. شاه نشینهای شمالی و جنوبی به وسیلهٔ کار بندی مزین شده و به نظر میرسد ورودی اصلی بنا از این دو جبهه بودهاست. تنها محراب بنا در تاقنمای ضلع جنوب غربی ایجاد شده و عمدهٔ تزئینات حواشی آن شامل طرحهای حصیری و آجری است. در دایرههای اطاف آن در نگاه اول کلمات علی (ع) و محمد (ص) دوازده بار تکرار گردیدهاست اما در واقع عبارت (الهم صل علی محمد و آل محمد) است این بنا اگر چه دارای ظاهری ساده و کاه گلی است اما تزئینات و معماری داخلی آن اصیل و باشکوه است. آرامگاه در مقابل جبههٔ شرقی و در محوطهٔ جلوی بنا قرار دارد که بر روی آن درختی روئیده است. وپیرامون آن نیز محجری سنگی و مشبک قرار گرفته که به استناد کتیبههای باقیمانده این محجر به سال ۱۰۶۰هجری قمری به سعی و اهتمام حاج پیرعلی محمدبن محمود رزه ساخته شدهاست. علاوه بر این مقبره سنگ قبرهای دیگری در محوطه وجود دارند که اهالی معتقدند که این قبور متعلق به شهدایی است که اوایل دورهٔ اسلامی در جنگی که در رزه رخ داده به شهادت رسیدهاند. در محوطه و اطراف مزار درختان سرو و کاج تنومندی است که یادگاران گذشتههای دورند. بنای مزار از آثار به جای مانده از دوران تیموری است که در سال ۷۷ به شماره ۲۰۷۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاست.
آنچه امروزه در میان بقایای قلعه ریزه خودنمایی میکند تنها بنای آبانباری آجری است که در زمره قدیمیترین نمونههای برجای مانده در منطقه باخرز دارای اهمیت بسیاری است. این بنا که در میان ریزه و جنب مسجد جا مع واقع شده دارای سردر، پلکان و پاشیر میباشد. سر درآجری وحرکت قوسهای داخل تاق جلوهٔ زیبایی به آن داده و سقف آن به روش چپیله پوش اجرا شدهاست. مخزن این آبانبار که برخلاف آبانبارهای قدیمی منطقه به صورت مستطیل و ضربی پوش اجرا شدهاست در گذشته به وسیلهٔ آب قنات پر میشد. کیفیت معماری انتساب این اثر را به پیش از دوره صفویه نشان میدهد.
با قدمتی که از ریزه بیان شد این دیار در طول تاریخ مشاهیر و بزرگان بنامی را به عرصهٔ فرهنگ و هنر و عرفان اسلامی معرفی نمودهاست که از این میان سهم خوشنویسان عمده تر از سایرین است به طوری که چندین تن از بزرگان عرصهٔ خوشنویسی در این دیار پرورش یافته اندکه از آن جملهاند:
و… که در ادامه هر کدام از این بزرگان به تفصیل معرفی شدهاند.
محمدحسین باخرزی یا میر محمدحسین رزهای باخرزی یا میر محمد حسین هروی از خوشنویسان ونستعلیق نویسان برجسته و از شاعران سدهٔ دهم هجری است او در قزوین خوشنویسی میکرد و تذکرهنویسان قدیمی او را از رزهٔ باخرز از نواحی نیشابوردانستهاند. او از اولاد میر صانع باخرزی است که زمانی جزو وزرای سلطان حسین میرزا بایقرا بودهاست.
خط میر محمدحسین در کتابت را پخته و حتی بعضی در نهایت کمال ذکر کردهاند. وی در قزوین با اکثر بزرگان دربار شاه تهماسب همنشین بود اما پس از مرگ شاه به خراسان برگشت و به کشاورزی پرداخت. قاضی احمد قمی مؤلف خلاصه التواریخ با او دیدار کرده و او را آراسته به کمالات و شعرش را نیکو دانستهاست. در اوان ترکتازی ترکمانان و تحولات خراسان، پریشان حال و بیسامان شده و در همان اوان درگذشتهاست.
میر خلیلالله شاه یا همان میر خلیل قلندرملقب به پادشاه قلم و خوشنویس نامدار دربارابراهیم عادل شاه امیر دکن برادرزاده میر محمدحسین بود.
برخی منابع میرمحمد حسین را شاگرد سلطان محمد خندان و شاهمحمود نیشابوری دانستهاند و برخی او را شاگرد محمدقاسم شادیشاه ذکر کردهاند که از تعلیم شاه محمود نیشابوری و سلطان محمد خندان نیز بهرهمند شدهاست.
به قلم کتا بت محمدحسین باخرزی چنین رقمی وجود دارد: کاتبها الفقیر محمدحسین الحسینی غفر ذنوبه و ستر عیوبه. تحریرا فی شهر رجب المرجب سنهٔ ۹۷۶ بمقام رزه من اعمال باخرز آثار: یک نسخه دیوان امیر شاهی که به احتمال قوی به خط اوست در کتابخانهٔ مرحوم حاج سید نصرالله تقوی نگهداری میشود.
محمد علاء الدین خوشنویس نامی قرن دهم از مردم رزهٔ باخرز است و شاگرد بی واسطهٔ علی مشهدی است صاحب مناقب هنروران گویند که هیچیک از شاگردان سلطان علی شباهت خطوط وی را به استاد نداشتهاست، خاصه در کتابت.
علاء الدین در کتابخانهٔ میر علی شیر نوایی پیوسته به مشق اشتغال داشت و ترقیات وی در خط را به واسطهٔ ممارست مشق در این کتابخانه دانستهاند.
برخی از تذکره نویسان ذکری از نسخهٔ خمسهٔ نظامی امیر خسرو دهلوی که او استکتاب کرده، نموده وخط او را ستودهاند. صاحب ریحان نستعلیق گوید که محمد معصوم خان حاکم جونپور آن را به هزار سکهٔ زر خریداری کرد.
محمد رزه یی فرزند علاء الدین از مردم رزهٔ باخرز بود که وی از شاگردان بی واسطهٔ سلطان علی مشهدی بودهاست. بعضی محمد را شاگرد محمود شهابی سیاوشانی میدانند ولی ظاهر این است که شاگرد پدر خود بوده زیرا که به شیوهٔ سلطان علی نزدیک تر مینوشتهاست.
از آثار وی یک نسخه یوسف و زلیخای جامی به قلم کتابت متوسط؛ یک نسخه دیوان حافظ به قلم کتابت خوش؛ یک نسخه هفت اورنگ جامی به قلم کتابت عال؛ یک نسخه دفتر دوم سلسله الذهب جامی به قلم کتابت خوش و یک نسخه تیمور نامهٔ هاتفی به قلم کتابت خفی خوش به چشم میخورد.
دو نکته: ۱- احمد مشهدی یکی از مشهورترین خوشنویسان ایرانی کتاب بوستان سعدی را در میان خطاطان مشهور رزه در سال۹۶۶کتابت کردهاست.
۲- مطالب نگاشته شده قبلی در باب سه خوشنویس معرفی شده ازکتاب احوال و آثار خوشنویسان با نمونههایی از خطوط خوش تألیف آقای مهدی بیانی نقل شدهاست.
میر خلیل یا خلیلالله شاه هراتی درگذشته به سال ۱۰۳۵ ه. ق ملقب به «پادشاه قلم» و «قلندر» از خوشنویسان و نستعلیقنویسان ایرانی اواخر سده دهم و اوایل سده یازدهم هجری بود که مدتی در هندو دربار ابراهیم عادلشاه ثانیامیر دکنبه خوشنویسی مشغول بودهاست.
میر خلیل شاگرد سیداحمد مشهدیبود و تذکره نویسان قدیمیتر او راشاگرد محمودبن اسحاق شهابیو از مردم هراتذکر کرده و بهاو لقب «قلندر» نیز دادهاند.
وی برادرزادهٔ محمدحسین رزهای باخرزی بود و در خوشنویسی از عموی خود برتری داشت. او در مشهد سکونت داشت و در سفری که شاه تهماسبصفوی به مشهدآمد، از میر خلیلالله سرمشق گرفت و در بازگشت شاه بهعراق، میر خلیلالله نیز همراه او به قزوینرفت. بعدها سفری به کاشانکرد و از آنجا به هندوستانرفت و در دکناعتبار زیادی یافت و تمکن او به حدی رسید که یکبار هدیهای به ارزش دویست تومان برای شاه تهماسب از نفایس هندوستان فرستاد. او ملقب به «پادشاه قلم» و ممدوح شعرا شد. شاعر نامدار ظهوری ترشیزیدرگذشته به سال ۱۰۲۵ق از معاصران میر خلیل بود که او را در خوشنویسی بسیار مدح کردهاست. میر خلیل خود نیز شعر میسرودهاست.
موقعیت اجتماعی او چنان رشد کرد که یکبار عادلشاه او را بهعنوان سفیر به دربار شاه عباس فرستاد. در دربار شاه عباس قربت یافت ومدعی شد از میرعماد بهتر مینویسد و شاه از علیرضا عباسی خواست در این باره نظر دهد و او خط میر خلیلالله را به خط میرعماد ترجیح داد. آثار بجای مانده ازاو، گواهی براستادی اوست. متأسفانه میرخلیل را در زمره خوشنویسان هند ثبت کردهاند. این خوشنویس بزرگ به روایتی درسال۱۰۲۷وبنا به قولی دیگرسال۱۰۳۵ه. ق درگذشت. آثار و امضاء
از وی چندین قطعه بهقلم دودانگ خوش باقی مانده که برخی از آنها دارای این رقمها هستند: «مشّقهالعبد خلیلالله»؛ «فقیرالمذنب خلیلالله»؛ «خلیلالله» و «کتبه خلیلاللهالحسینی»؛ صفحهٔ اول از «گلستان» سعدی، بهقلم کتابت جلی عالی، با رقم: "کتبهالفقیر خلیلالله غفر ذنوبه
محمد شفیع هروی حسینی(۹۹۶–۱۰۸۱ه.ق/۱۵۸۷–۱۶۷۰م) معروف به شفیعا و ملقب به «پیشوا»[۲] از خوشنویسان خط شکسته نستعلیق در سده یازدهم هجری و ازمردم رزه باخرز بود و به سبب اقامت چندین ساله در شهر هرات به شفیعای هروی معروف گشت. وی از زمرهٔ سادات بودهاست. دربارهٔ وی آوردهاند :(صاحب کمالات بسیار بوده ومدتها در خدمت مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات منصب منشی باشی داشت) مرتضی قلی خان درروزگار خود از مبتکرین خط شکسته بهشمار میآمد که بعدها میرزا شفیعا آن را تکمیل نمود تابه سر منزل کمال برسد. او خط شکسته را آنچنان به درستی و منظمی پرداخته که مدتها این خط را به نام او «شفیعا ئی» میخواندند
وی مشهور به شکسته نفسی و حسن محضر بوده و افزون بر شکستهنستعلیق، که هنر اصلیاش بوده، خط نسخ، نستعلیق و تعلیق را نیز نیکو مینوشته و شعر نیز میسروده همچنین در نقاشی و تذهیب؛ نگارگری و رسامی نیز دستی داشتهاست. میرزا شفیعا پس از سفر به هندوستان به هرات بازگشت و به سال ۱۰۸۱ه. ق درگذشت.
علاءالدین صانعی علی باخرزی (خواجه …). وی از اشراف ولایت باخرز بود و خود را از خانواده برمکیان میدانست. به حدت طبع و جودت ذهن و مهارت در نظم اشعار و ایثار درم و دینار موصوف و معروف بود. وی در آغاز سلطنت سلطان حسین بایقرا وزیر او شد و نزد امیر علیشیر تقربی داشت. روزی خواجه از روی جد یا هزل این بیت به نظم کشید: فردا که شود معرکهٔ ضربت شمشیر معلوم شود قوت بازوی علیشیر و این باعث کدورت امیر شد و خواجه مقام خود را از دست داد و قریب شش سال زندانی شد. خواجه علاءالدوله در مدت حبس اکثر اوقات را بکسب فضایل مصروف ساخت؛ و سرانجام در چهار سوی هرات به دار کشیده شد و در قریه رزه دفن شد. از وی اشعاری در مدح مراد و پیر خویش، جامی، باقیمانده و قصیده مصنوع سلمان ساوجی را تتبع کردهاست. ↓۶. (از حبیب السیر چ خیام ج ۴ ص ۳۲۹) (از دستورالوزراء ص ۳۹۷) (از مجالس النفائس ص ۲ و ۲۲۶) (از تذکرهٔ حسینی ص ۱۹۵) (از الذریعه ج ۹ ص ۵۹۱).
احمد صالحی کاخکی عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده مرمت دانشگاه هنر اصفهان در خلال سالهای ۷۲–۱۳۷۱ هـ ش این مورد را بررسی و موفق به شناسایی سنگ قبر علی صانعی باخرزی در کنار آرامگاه شاهزاده قاسم و نیزتهیه اطلاعاتی از خوشنویسان رزه که بعضاً یادگارهایی از آنها در مزار مولانا در تایباد به جای مانده شدندکه شرح آنها در رساله غیر چاپی شان(۱۳۷۲) در دانشگاه تربیت مدرس موجود است.
(س دهم ق)، خطاط. از کاتبان زبردست گمنام بود به خط او نسخهای از «دیوان» حافظ به قلم کتابت خوش و به شیوهٔ میرعلی هروی، در کتابخانهٔ دانشگاه استانبول است، با رقم:: «کاتبها الفقیر الحقیر محمد حسن بن فیروز بخت الحسینی غفر ذنوبهما و ستر عیوبهما. تحریرا فی اواسط رمضان المبارک سنهٔ احدی و سبعین و تسعمائه فی قریهٔ رزه من قراء با خرز». ↓۵ برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
منابع زندگینامه: احوال و آثار خوشنویسان (۶۷۶/۳).
مجموعهای از خوشنویسیهای محمد النور در دانشگاه میشیگان ↓7 (http://www.lib.umich.edu/islamic/archives/1596) نگهداری میشود که در حاشیه آن چنین نگاشته شدهاست:
تحریرا فی شهر ربیعالاول سنه ۹۹۳ کتبه العبد المذنب محمد الکاتب النور غفر ذنوبه وستر عیوبه بولایت باخرز در قریه رزه صورت تحریر یافت"
بیشتر بزرگان رزه آخر نامشان پسوند هراتی یا هروی دارند و علت آن این است که شهر هرات در آن دوره اگر نگوییم مهمترین شهر خراسان بزرگ بوده حداقل یکی از مهمترین شهرهای ایران آن روز وخراسان بزرگ و یکی از مراکز مهم فرهنگی و هنری و تمدن بودهاست و عرصهٔ خوبی برای پرورش و عرضهٔ هنر و هم چنین بهر هگیری از محضر اساتید بزرگ بودهاست. دوم این که شهر بزرگ هرات از میان سایر شهرهای بزرگ در حداقل فاصله با این دیار قرار داشتهاست. وبارها نه تنها مشاهیر این سرزمین بلکه عموم مردم ریزه مجبور به مهاجرت به هرات شدهاند. آخرین بار حدود ۲۰۰سال پیش بر اثر خشکسالی که منجر به خشک شدن قنوات متعدد رزه گردید مردم مجبور به ترک دیار خود میشوند ۲۷ سال پس از آن واقعه اتفاقاً یکی از اهالی سابق از این محل میگذرد و مشاهده میکند که تمامی قناتها دوباره جاری گشتهاند و در کال پشت روستا نهری بزرگ تشکیل دادهاند. خبر به زودی به سایرین میرسد و عدهای از آنها بازمیگردند. ابتدا تصمیم گرفته میشود روستا از نو در محل حیدران (حیدرو) نزدیک سقایه (سقوه) در باغستان بنا شود اما بعد به علت این که از روستای قدیم فقط آبانبار قلعه کهنه باقی مانده بود روستا را در محل این آبانبار لز نو بنا میکنند. دیوار این قلعه موسوم به قلعه کهنه نیز تا چند سال پیش وجود داشت.
۳-کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات تألیف معین الدین محمد الزجمی الاسفزاری نوشته شده در سال ۸۹۷ هجری ۴-کتابچه معرفی تایبادتألیف معاونت فرهنگی و ارتباطات سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی-تابستان ۸۵ ۵- کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم) منابع زندگینامه: احوال و آثار خوشنویسان (۶۷۶/۳) ۶-(از حبیب السیر چ خیام ج ۴ ص ۳۲۹) (از دستورالوزراء ص ۳۹۷) (از مجالس النفائس ص ۲ و ۲۲۶) (از تذکرهٔ حسینی ص ۱۹۵) (از الذریعه ج ۹ ص ۵۹۱). 7-http://www.lib.umich.edu/islamic/archives/1596)