🏙️ شهر مریوان
مَریوان به کوردی:مەریوان مرکز شهرستان مریوان یکی از شهرستانهای مهم استان کردستان ایران بهشمار میرود که در ۱۲۵ کیلومتری غرب شهرستان سنندج، مرکز استان کردستان قرار دارد.
جمعیت
جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، برابر با ۱۹۵٬۲۶۳ نفر بودهاست. در حال حاضر براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی:
جمعیت کل شهرستان به ۱۹۵٬۲۶۳ نفر، جمعیت نقاط شهری ۱۵۱٬۱۸۸ نفر و جمعیت نقاط روستایی ۴۴٬۰۷۴ نفر میباشد؛ که سومین شهرستان استان کردستان بهشمار میرود. از جمعیت ۱۹۵٬۲۶۳ نفری کل شهرستان مریوان تعداد ۹۹٬۹۵۶ نفر را مردان و تعداد ۹۵٬۳۰۷ نفر را زنان تشکیل میدهند.
تقسیمات کشوری
- دهستان خاوومیرآباد
- بخش مرکزی شهرستان مریوان
- دهستان زریوار
- دهستان سرکل
- دهستان کوماسی
شهرها: مریوان و کانی دینار
- بخش سرشیو
- دهستان سرشیو
- دهستان گلچیدر
شهر: چناره
شهر امروزی مریوان در حدود یک سده پیشینهٔ تاریخی دارد. این شهر مرزی در همسایگی دولت عثمانی قرار داشت و به دستور ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۸۱ خورشیدی در ۲ هزار قدمی دریاچهٔ زریبار از نو قلعهٔ نظامی بسیار مستحکمی ساخته شد. یک سال بعد به امر فرهاد میرزا معتمدالدوله عموی ناصرالدین شاه بر وسعت آن افزوده شد که جریان بنای آن را در کتیبهای که به دیوار مسجد دارالاحسان (مسجد جامع سنندج) نصب کرده، شرح دادهاست. در داخل شهر به دستور حاج معتمدالدوله یک باب قنات، حمام و آب انبار احداث شد. بعد از حاج فرهاد معتمدالدوله، حاج محمدعلی خان ظفرالملک قلعه را وسعت داد و در داخل آبادی شاهآباد چندین باب منزل، یک کاروانسرا و قناتی دیگر احداث کرد. بعدها کلیهٔ این تأسیسات در اثر شورش و هرج و مرج عشایر کرد منطقه، ویران شد. در اوایل حکومت پهلوی، حاکم وقت در روستای موسک دژی بنا نهاد که به دژ شاهپور مبدل گشت و امروزه از آن به عنوان پادگان استفاده میشود و فاصلهٔ چندانی هم با شهر ندارد. در سال ۱۳۳۶ با تأسیس شهرداری، دژ شاهپور رسماً به مریوان تغییر نام داد.
مریوان با کوه و دشتهای سرسبزی که پیرامونش را گرفتهاند، مانند انگشتری است که دریاچهٔ زریبار - به عنوان بزرگترین چشمه آب شیرین دنیا که در حال نابودی به خاطر رشد زیاد نی زارها بازهم- نقش نگین فیروزهاش را بازی میکند. گنبد آبی پیر شالیار در اورامان هم چنین است و از دور چشمها را میرباید. سفری به مریوان و اورامانات انسان را غرق رنگ میکند. مریوان به دلیل شرایط طبیعی و آبوهوایی، فرهنگ مردم و موقعیت جغرافیایی، از مناطق مورد علاقهٔ گردشگران است. رودخانههای فرعی و اصلی متعددی در این منطقه وجود دارد که در جذابیت و شکلگیری طبیعت منطقه نقش مهمی دارند. رودخانههای فرعی شهرستان مریوان نهایتاً با ملحق شدن به همدیگر رودخانهٔ سیروان را تشکیل میدهند.
منطقهٔ مریوان دارای ویژگیهای اقلیمی «معتدلهٔ میانی» است؛ اما با در نظر گرفتن کوهها و ارتفاعات و درههای ژرف و عمیقی که در تمامی نقاط منطقه گسترش یافتهاند و همچنین وجود جنگلها و پوشش گیاهی مناسب در شمال و جنوب، وجود منابع رطوبتی «رودخانهها و دریاچهٔ زریبار» موجب شدهاست که در این منطقه شاهد تنوعی از اقلیمهای مختلف باشیم. به نحوی که از «سنندج به سمت مریوان از سروآباد به بعد» منطقه دارای آبوهوایی مرطوب و مدیترانهای است و نواحی شمالی و جنوبی مریوان دارای آبوهوای کوهستانی است. مریوان با بارندگی سالانه مابین ۹۰۰ – ۵۰۰ میلیمتر، یکی از پربارانترین مناطق ایران بهشمار میرود.
مریوان به دلیل قرار گرفتن در کنار دریاچهٔ زریبار، اورامان و طبیعت زیبای منطقه و همچنین ترانزیت و واردات کالا در مرز ایران و عراق (که فاصلهٔ آن از شهر حدود ۲۱ کیلومتر است)، باعث رونق اقتصادی و گسترش مریوان شدهاست. این شهر و بعضی از آبادیهای اطرافش در جنگ ایران و عراق توسط هواپیماهای عراق بمباران شیمیایی شد.
در سال ۱۳۸۱ بخش سروآباد مریوان بر اساس مصوبهٔ هیئت دولت به شهرستان ارتقاء و از مریوان منتزع شد و همچنین در خرداد ماه سال ۱۳۸۸ شهرک کانی دینار و هجرت پس از تجمیع با روستای هجرت و بر اساس مصوبه هیئت وزیران دولت به شهر تبدیل شد.
پیشینه
در بررسی متون تاریخی میتوان دریافت که شهرستان مریوان یکی از مناطق مهم کردها بهشمار میرفتهاست که همیشه گریبانگیر فراز و نشیب و ویرانی و آوارگی مردم بودهاست، این دلایل یا به خاطر درگیریهای متعدد مربوط به بابان و خاننشینان محلی و مردم بودهاست یا به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی، تاخت و تازها و لشکرکشیهای متعدد امپراتوریها بودهاست.
محوطههای باستانی و تاریخی حومهٔ شهرستان مریوان مانند تپههای ساوجی، کولان، مِرّگ، بیساران و دو تپه شرقی و غربی حاکی از استقرار انسانها از دوران نوسنگی و ادامهٔ آن در عصر پس از هزارهٔ چهارم پیش از میلاد است و نشانهٔ دیرینگی زیست انسان در این منطقه هستند و به عنوان سنگ بنای شهرنشینی در این منطقه بهشمار میروند.
شهرستان مریوان از آن جا که بر سر راه تیسفون به تخت سلیمان (آتشکدهٔ آذرگشنسب) قرار داشته، در عهد اشکانیان و ساسانیان مورد توجه بودهاست. در رسالهٔ پهلوی شهرهای ایران تصریح شدهاست که بهرام گور در کنار دریاچهٔ بهرام آوند یا زریبار شهری ساخت و در منابع آشوری آمدهاست که سارگون اول پادشاه آشور پس از تسلط بر این منطقه، در حدود ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد به جای شهر قدیمی هار هار در جنوب دریاچهٔ زریبار، شهری به نام دورآشور یا کارشاروکین را میسازد. در منابع اسلامی از مریوان به عنوان دژان - دزان نام بردهاند. در گذشته هنگام صدور قبالهها و ذکر محل تولد در موقع صدور شناسنامه از کلمههای دژ شاهپور، مهروان و قلعهٔ شاهآباد یاد میکند و آن را یکی از پایتختهای کردستان مینامد.
دشت مریوان و کوههای سر به فلک کشیده اش چه در دوران آشوریها و ساتراپ نشینی مادها، چه در دوران حکومت بابان و اردلانها، چه در زمان حاکم گری عشایر قبیلهای و چه در عصر مشرق زمین همیشه جایگاه پروراندن قهرمانان و جنگاوران شجاع و دلیر محلی بودهاست. لشکر کشی مقدونیها و حملهٔ اعراب، جنگهای بین ایران و عثمانی، درگیر شدن حکومت بابان و اردلانها، هجوم و شورش حمله قبایل عشیرهای و در این اواخر هم جنگ تحمیلی ایران و عراق در رشته کوههای این منطقه، بسیاری از اوقات این منطقه را تحت تأثیر عوامل مؤثر در زمان خود کردهاست.
وجود قلاع متعدد و مستحکم نشان دهندهٔ این موضوع است که شهرستان مریوان یکی از مناطق مهم ادوار کردنشینی بودهاست، یکی از این قلعهها که بعدها به قلعهٔ مریوان معروف گشت، قلعهٔ هلوخان است که بر اساس اطلاعات تاریخی در قرن ۸ (هـ. ش) در زمان حکمرانی اردلانها در دوران صفوی بر روی کوهی با نام کوه امام به ارتفاع ۱۶۰۰ متر که مشرف و مسلط به دشت و شهر فعلی مریوان در جنوب شرقی شهر میباشد بنیاد نهاده شد و به مدت ۳ قرن مقر اصلی حکومتهای محلی بابان و اردلانها بودهاست و بازگوکنندهٔ بخشی از تاریخ و معماری دوران صفویه است. قلعهٔ مریوان یکی از آثار دیرین این سرزمین کهن میباشد که بسیاری از آثار تاریخی – فرهنگی و هنری مردم این مرز و بوم در آن ثبت شدهاست و در بسیاری از کتابهای تاریخی محلی به آن اشاره شدهاست.
بعدها در کنار قلعهٔ مریوانبر روی کوه امام که مرکز حکومتی خاندانهای حکومتی کردستان بودهاست، به دستورامیر حمزه بابان مسجدی با آجرهای قرمز رنگ ساختند که در زبان کردی به مزگهوته سوره (مسجد سرخ) مشهور است. نام کوه امام از نام شیخ احمد ابن الا نبار النعیمی گرفته شدهاست که در قرن ۸ (هـ. ش) از طرف امیر حمزه بابان به پیشوا و امام جمعه و جماعت مسجد سرخ منسوب شدهاست.
سیدعبدالصمد تواری در کتاب نورالنوار خود دربارهٔ قلعهٔ امام میگوید:
«امیر حمزه بابان در آن زمان شورشی را به پا کرد و توانست شهرهای دیار بکر عراق و حلب سوریه را تصرف کند و به همین خاطر سران ترک و عرب با هم یکی شده و با سپاهی بزرگ و قدرتمند روانه به سوی میدان جنگ با امیر حمزه شدند که نتیجهای را از این جنگ نگرفتند و مغلوب امیر حمزه شدند، تا این که پس از مدتی با مکر و نیرنگ توانستند حمدون بیگ سرلشکر امیر حمزه را با مقداری پول فریب دهند که این امر موجب شد خود و سپاهش را از دست بدهد، امیر حمزه که تنها میماند ناچار میشود که همراه با اندکی از فرماندهان خود از معرکه فرار کند و در منطقهٔ مریوان بر روی کوه سه قلعه که اکنون به آن کوه امام میگویند مستقر شود. امیر حمزه پس از مستقر شدن در این کوه، سپاه و لشکری بزرگ و نیرومند را دوباره بازسازی میکند، همینطور بر روی این کوه و قلههایش چندین قلعه را بنا میکند و شورا و دژی محکم و مستحکم را تشکیل میدهد. در میان قلعهها مسجدی را بنا میکند و شیخ احمد ابن الا نبار النعیمی را به عنوان پیشوا و امام جمعه و جماعت آن منسوب میکند و هم چنین دانشمند بزرگ و پایه بلند سید ابراهیم ملقب به کا بله را به استاد و مدرس آئینهای بومی محلی مسجد منسوب میکند که کا بله در سال ۷۸۰ (هـ. ش) چشم از جهان فرو میبندد. امیر حمزه پس از ۲ سال با لشکری جدید و نیرومند دوباره لشکر کشیهای خود را از سر میگیرد و تا منطقهٔ باغ و بگ را زیر سلطه خویش درمیآورد، اما در آن جا توسط افراد خائن که در اطراف او هستند جامی را که به سم آلوده کرده بودند از بین میبرند.»
ماموستا ملا عبدالکریم مدرس در صفحهٔ ۴۹۶ کتاب بنه مالهٔ زانیاران خود دربارهٔ امیر حمزه بابان و اقوامش میگوید:
"حکومت این بابان قبل از حکومت و فرمان روایی بابان قلعهٔ چهارم در قرن ۶ (هـ. ش) به بعد نامشان در تاریخ ثبت شدهاست. در حکومت این بابان میتوان اشاره به فرمان روایی بابانی چون امیر عبدالکریم بابان، امیر احمد خان، امیر عبدالله و امیر حمزه بابان بر این منطقه کرد. قلعهٔ مریوان برای باری دیگر در دوران سرخاب بیگ اردلان پسر مأمون بیگ یکم بازسازی و مرمت شد و دوباره به مرکز حکومت و خلافت تبدیل شد. "
آیت الله مردوخ در کتاب تاریخ کرد و کردستان خود دربارهٔ سرخاب بیگ اردلان میگوید:
"سرخاب بیگ اردلان در سال ۹۰۲ (هـ. ش) « «معاصر با شاه اسماعیل یکم»» مناطق تحت نفوذ مأمون بیگ دوم که برادر زادهٔ خویش بودهاست را تصرف کرد و در منطقهٔ مریوان بر سر کوهی بلند قلعهای مستحکم و قوی ای را برای مواقع ضروری و لزوم بنا میکند که هم اکنون آثاری از این قلعه تاکنون در این کوه پا برجاست. "
هم چنین ماموستا امین زک بیگ در کتاب تاریخ کرد و کردستان خود اشاره به حوادثی میکند که مرتبت با سرخاب بیگ و قلعه اش میباشد:
"اوکاس میرزا (القاس میرزا) بردار شاه تهماسب صفوی که برای مدتی از ترس حکومت شاه ایران در حال فرار بود، در سال ۹۰۵ (هـ. ش) از ترس گرفتار شدن توسط سپاه ایران به قلعهٔ مریوان روی آورد که سرخاب بیگ والی و حاکم وقت مریوان به او پناه داد. مدتی بعد لشکر قزلباش قلعهٔ مریوان را دور تا دور محاصره میکند و سرخاب بیگ بعد از مدتی طولانی گفتگو با فرماندهان قزل باش از آنها اطمینان حاصل کرد که جانش در امان باشد، سپس سرخاب بیگ؛ اوکاس میرزا را به دست لشکر قزل باش میسپارد و مردم و منطقه اش را از جنگ با قزل باشها نجات میدهد. "
میرزا شکرالله سنندجی کاتب و مورخ خاندان اردلانها در کتاب حدیقهٔ ناصری خود مینویسد:
"سرخاب بیگ، دارای ۱۱ فرزند پسر بودهاست که در طول والی گری خود در دروان حکومت، پسر سوم خود یعنی علی بیگ اردلان که به سلطان علی اردلان مشهور شده بود را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد و به دلیل زیرکی و باهوشی سلطان علی که واقعاً مردی شجاع و دلیر هم بود، پدرش سرخاب بیگ او را به عنوان بزرگ قبیله و باب آیندهٔاردلانها معرفی نمود. "
مورخ دیگر کرد با نام ملا اسماعیل پسر ملا حسین که کتابی با نام تاریخ اردلانها دارد در مورد سلطان علی مینویسد:
"سلطان علی پس از فوت پدرش به مدت ۳ سال با جنگ و دلاوری و پیروزیها حکومت اردلان را محفوظ نگه میدارد، اما روزگار امانش نداد و در دوران جوانی دار فانی را وداع گفت. "
ماموستا امین زک بیگ کتاب تاریخ کرد و کردستان خود دربارهٔ سلطان علی مینویسد:
"سلطان علی دو پسر شیر خوار با نامهای تیمور خان و هلو خان از خود بر جای گذاشت. "
میرزا شکرالله سنندجی در ادامه بحثهای خود مینویسد:
"بعد از مرگ سلطان علی، آخرین پسر سرخاب بیگ اردلان با نام بساط بیگ که بردار یازدهم سلطان علی نیز بهشمار میرود، حکومت و فرمان روایی اردلانها را به دست میگیرد که این فرمان روایی به مدت ۱۰ سال میانجامد. تیمور خان و هلو خان زمانی که بزرگ میشوند به عضویت سپاه عمویشان بساط بیگ در میآیند و او را در شورشها و نبردهایش همراهی میکنند تا این که پس از چند سال حکومت را از دست بساط بیگ میگیرند و تیمور خان حاکم اردلانها میشود. تیمور خان با سپاهی قدرتمند و بزرگ شورشهایی را به سمت کرمانشاه، سنقر، دینور و زرین کمر شروع میکند که بنابه روایاتی منطقهٔ گروس را نیز تصرف کردهاست، اما تیمور خان در حالی که شورشی برای گرفتن آخرین برج قلعهٔ زرین کمر را انجام میدادهاست، گلولهای سنگی به او اثابت میکند و کشته میشود. هلو خان هم پس از فتح قلعه؛ جسد برادرش را به قلعهٔ مریوان میآورد و او را در میان قبرستان این قلعه به خاک میسپارد و پس از مدتی فرمان روایی حکومت را عهدهدار میشود. "
ملا اسماعیل پسر ملا حسین در کتاب تاریخ اردلانها ی خود در مورد هلو خان اردلان مینویسد:
"هلو خان اردلان -معاصر با شاه عباس یکم- مردی کاردان، باهوش، شجاع و دلیر بودهاست که حکومت و میهن خویش را چه بسا بسیار آباد کردهاست و در تمام کتابهای تاریخی محلی از رشادتهای این خان اردلانی سخنهای بسیاری گفته شدهاست. هلو خان به غیر از مرمت و بازسازی قلعهٔ مریوان؛ سه قلعهٔ دیگر را با نامهای قلعهٔ حسن آباد، قلعهٔ پالنگان و قلعهٔ ظَلَم را نیز مرمت و بازسازی کردهاست. هلو خان گنجینهای بسیار از طلا و جواهرات داشت و در عین حال نیز بسیار بخشنده، مهربان و رئوف بود و آرامش و صلح و صفا را بر منطقهٔ تحت سلطه خویش تحمیل کرده بود. شجاع و دلیر بود؛ هرگز به غیر از خداوند از کسی نمیترسید، نه از حکومت شاه ایرانهراسی داشت و نه به دولتهای ترک و عرب حمله و یورش میکرد و در عین حال دولتهای ترک و عرب از او هراس داشتند. حسین خان سلیوزری یا حسین خان دوم والی لرستان که از سال ۹۸۹ هجری خورشیدی به دستور شاه عباس اول به حوزهٔ متصرفات هلوخان اردلان لشکر کشید و در چند نوبت شکست خورد، موجب شد تا این که شاه عباس خود به جهت شکست هلوخان به اسفند آباد یا علیشکر راهی شود، و در روستای سیهم قروه اتراق کند. شاه عباس در مصاف با هلوخان اردلان از مشاورهٔ علی بیگ یا آلی بالی بیگ زنگنه که از کردهای نزدیک شاه بود؛ بهره مند شد، علی بیگ شاه عباس را به عدم درگیری و از در دوستی وارد شدن با والی اردلان تشویق نمود. بدین ترتیب شاه عباس صفوی به اندازهای به هلو خان نزدیک شد که پیشنهاد داد پسرش خان احمد خان را به اصفهان، پایتخت ایران بفرستد که با موافقت هلو خان انجام شد. بعد از مدتی که خان احمد خان در اصفهان اقامت داشت، شاه عباس صفوی خواهر خود با نام کلاه زر خاتون را به همسری او درآورد و خان احمد خان همه کارهٔ شاه شد. پس از مدتی شاه عباس؛ خان احمد خان را تحت فشار گذاشت که به کردستان حمله کند و والی گری کردستان که تحت نظر پدرش هلو خان بود را از چنگ او درآورد و پدرش را دستگیر و خودش والی کردستان شود که پس از مدتی خان احمد خان هم این پیشنهاد را پذیرفت. بالاخره خان احمد خان در سال ۹۷۹ (هـ. ش) با لشکری بزرگ که از حکومت به او داده شده بود به سوی حکومت اردلانها پیش رفت، ابتدا توانست مناطق بسیاری که تحت نفوذ پدرش بودند را تصرف کند و سپس به قلعهٔ حسن آباد که هلو خان چند سالی بود در آن جا اقامت داشتند و مرکز حکومتش بود حمله کند، اما خان احمد خان هر چه تلاش کرد نتوانست قلعه را تصرف کند تا این که همسر هلو خان یعنی مادر خان احمد خان همراه با ملا یعقوب دوست و یار و یاور نزدیک هلو خان به او خیانت کردند و مخفیانه دروازههای قلعه را گشودند و سپس خان احمد خان همراه با لشکرش به داخل قلعه یورش برد و توانستند هلو خان را دستگیر کنند، سپس خان احمد خان پدرش را دست بسته روانی اصفهان کرد که پس از چندنی زندانی شدن در اصفهان کشته شد. بعد از حوادثهای انجام شده؛ خان احمد خان حکومت اردلانها و منطقهٔ شهر زور (به کردی: شارهزوور) را به دست گرفت. سرانجام آن که شاه عباس صفوی بدون جنگ موفق به انقیاد والی شد و بر همین اساس شاه صفوی به پاداش خدمت علی بیگ زنگنه بیش از ۱۵ روستا از شمار املاک خاصه شاهی کرمانشاهان را به جهت اسکان، عمران و کشت و زرع مردم کرد مهاجر زنگنه (از موصل و سلیمانیه و … به داخل فلات ایران حسب سالهای ۹۸۲ تا ۹۹۰ هجری خورشیدی) به تیول آنها درآورد. بخش اعظم آن روستاها درعداد املاک موقوفهٔ دولتی چهار دانگ شهر کرمانشاه به حساب میآیند. "
آرامش و صلح و صفا در این منطقه که توسط بابان محلی کرد منطقه را فرا گرفته بود سبب شد که مردمی بسیار در اطراف این قلعه مستقر شوند و برای همیشه اطراف این کوه و قلعههایش جایگاهی برای زیستن و زندگی کردن مردم شد. این قلعه تا سال ۱۰۲۳ (هـ. ش) آباد بودهاست که از آن زمان به بعد توسط سلیمان خان پسر میر علم الدین والی اردلان « «بنیانگذار شهر سنندج در ۱۰۱۵ هجری خورشیدی»»؛ که از نزدیکان شاه صفوی بود همراه با دیگر قلعه روستاهای حسنآباد، پالنگان و ظَلَم به کلی ویران و تخریب شدند و مردم این قلعهها را نیز مجبور به کوچ کردند.
میرزا شکرالله سنندجی در کتاب حدیقه ناصری خود مینویسد:
"در سال ۱۲۸۱ (هـ. ش) در زمان حکومت قاجاریه به امر ناصرالدین شاه در ۲ هزار قدمی دریاچهٔ زریبار از نو قلعهٔ نظامی بسیار مستحکمی ساخته شد. یک سال بعد به امر فرهاد میرزا معتمدالدوله عموی ناصرالدین شاه بر وسعت آن افزوده شد.
این قلعهٔ نظامی به نام قلعهٔ شاه آباد موسوم گردید. در کنار قلعهٔ نظامی و به دستور فرهاد میرزا قصبهای احداث گردید و چند خانوار از طوایف و سادات به آن جا کوچ کردند که برای آسایش و بهداشت مردم و نظامیان مستقر در قلعه؛ دستور داد یک باب حمام و یک باب مسجد در کنار همدیگر بنا نمایند. برای تأمین آب آشامیدنی مردم، حمام و مسجد و قلعهٔ نظامی از درهای که در شمال شهر فعلی مریوان و قریهٔ دارسیران «یکی از روستاهای قدیمی مریوان که از دوران زندیه آباد بوده و هماکنون یکی از محلات شهر مریوان میباشد» و در دامنهٔ کوه فیلقوس قرار دارد چند رشته قنات ایجاد کردند. درهٔ نامبرده از همان تاریخ تاکنون به درهٔ فرهاد مشهور است. "
تا قبل از احداث قلعهٔ شاه آباد، به استثنای قریهٔ دارسیران تقریباً محل فعلی شهر مریوان خالی از سکنه و پوشیده از درختان جنگلی بودهاست. با روی کار آمدن سلسلهٔ پهلوی نام قلعهٔ شاه آباد به دژ شاهپور مبدل گشت. این منطقه همواره از اهمیت استراتژیک ویژه برخوردار بودهاست. هم جواری با کشور عراق، ترددها، تحرکات نیروهای نظامی دو کشور، حاصلخیزی، وفور آب و محصولات کشاورزی و نیز وجود دریاچهٔ آب شیرین باعث توجه حکمرانان و سلاطین شدهاست. در سال ۱۳۳۴ خورشیدی برای اولین بار در شهر مریوان با اعتبارات دولتی دبستان و دبیرستان احداث گردید. ۲ سال بعد در سال ۱۳۳۶ خورشیدی با تأسیس شهرداری، نام دژ شاهپور به مریوان مبدل گشت و در سال ۱۳۳۸ خورشیدی نیز ۲ حلقه چاه آب حفر و سال بعد موتورهای پمپاژ آب نصب گردید و در سال ۱۳۴۰ خورشیدی اولین موتور برق در مریوان به کار افتاد. مریوان در دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی دهی کوچک با ۴ خیابان خاکی و تعدادی مغازه بود. تنها جادهٔ مواصلاتی جاده قدیمی و خاکی گاران بود که تقریباً با توسعه این جاده و امکان تردد خودروهای مسافرکشی و باری و خروج و ورود کالا بود که مریوان مورد توجه قرار گرفت.
پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی و تا تیر ماه سال ۱۳۵۸ خورشیدی مریوان تحت حاکمیت نیروهای حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله بود.
با انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی، مریوان و روستاهای اطراف آن علاوه بر متأثر شدن از پیامدهای این انقلاب، با توجه به برخی مشخصههای سیاسی و اجتماعی منطقه که ریشههای آن به پیش از انقلاب بازمیگشت وارد یکی از پرتلاطمترین مقاطع تاریخی خود شدند. در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۵۸ خورشیدی به دعوت اتحادیهٔ دهقانان مریوان و گروههای سیاسی مختلف عمدتاً چپ ها؛ تظاهراتی در مقابل رادیو تلویزیون مریوان به راه افتاد. معترضان در اطراف مدرسهٔ قرآن مفتی زاده، علیه پاسداران محلی و همکاری نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق مسعود بارزانی که به قیادهٔ موقت معروف بوده و در ساختمان ساواک مریوان مستقر بودند شروع به شعار دادن میکنند.
در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ خورشیدی سید روحالله خمینی فرمان سرکوب شورش را صادر کرد. مردم برای اینکه درجنگ میان سپاه پاسداران و مخالفین آسیب نبینند به کوچ موقتی از شهرستان مریوان به روستاهای اطراف رفتند. فردای آن روز شهر تقریباً خالی از سکنه میشود. سرهنگ سپهری؛ فرماندهٔ لشکر سنندج در اظهاراتی از ترک شهر توسط ۷۵ درصد از مردم مریوان خبر میدهد. به گفته طرفداران دولت، برای جلوگیری از چپاول و غارت اموال مردم در داخل شهر توسط نیروهای کومله و دموکرات، واحدهای مسلحی در بلندیهای مشرف بر شهر مریوان مستقر میشوند. خروج مردم از شهر در غروب روز شنبه ۳۰ تیر ماه آغاز شد و تا سپیدهدم روز بعد به طول انجامید.
پس از بازپسگیری شهر توسط حکومت مرکزی، بسیاری از اعضا و طرفداران این دو حزب توسط دادگاه انقلاب اسلامی اعدام یا زندانی شدند. در دوران جنگ ایران و عراق، مریوان همواره بمباران هوایی و موشکی میشد و تعدادی از روستاهای اطراف نیز بمباران شیمیایی شدند. اما هیچگاه نیروهای عراقی وارد این شهر نشدند.
وجه تسمیه
دربارهٔ وجه تسمیه مریوان گمانهای زیر گفته شدهاست:
- در زمان آشوریان این منطقه را دور آشور یا کارشاروکین گفتهاند، چرا که سارگن پادشاه آشور پس از تسلط بر این منطقه، در حدود ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به جای شهر قدیمی هار هار این شهر را میسازد را میسازد که به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
- در منابع اسلامی از این منطقه به عنوان دژان یا دزان نام بردهاند، چرا که دارای دژ و قلعههای مستحکمی بودهاست و به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
- در گذشته هنگام صدور قبالهها و ذکر محل تولد در موقع صدور شناسنامه از دو کلمهٔ قلعه شاه آباد و دژ شاهپور استفاده شدهاست.
- در متون قدیمی مریوان را مهروان متشکل از دو واژه مهر و وان به معنی جایگاه مهر نوشتهاند و به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
- طبق شواهد این منطقه را مرویان خواندهاند، چرا که این منطقه دارای محصولات جنگلی مانند مازوج، کتیرا و گز درختی بوده و عدای برای تجارت این قبیل محصولات به این منطقه آمده که گویا اهل مرو بودهاند و در همین محل ساکن شدهاند که به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
- هم چنین بر اساس گفتهها این منطقه را مراویان به معنی جای مرغابی گفتهاند، چرا که نیز گفتهاند چون دریاچه زریبار باتلاقی بوده و در نتیجه انواع مرغان آبی مهاجر در فصول مختلف به منطقه کوچ کردهاند و در زبان کردی به مرغابی مراوی گفته میشود که به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
- آمدهاست که این منطقه را مروانیان نام نهادهاند، چرا که عدهای از مراوانیان پس از شکست و انقراض حکومت اموی در بغداد گریخته و در این محل ساکن شدند و به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
- بعضی دیگر این منطقه را به مروان به حاکم عرب منسوب میدانند که به مرور زمان به مریوان تغییر نام پیدا کردهاست.
ماموستا قانع شاعر نامدار کرد دربارهٔ مریوان میگوید:
جغرافیا
موقعیت جغرافیایی
مریوان در ۱۲۵ کیلومتری غرب سنندج قرار دارد. شهر مریوان دارای طول جغرافیایی شرقی حداکثر بین ۴۵ دقیقه و ۴۶ درجه و حداقل بین ۵۸ دقیقه و ۴۵ درجه و عرض شمالی حداکثر ۴۸ دقیقه و ۳۵ درجه و حداقل بین ۱۹ دقیقه و ۳۵ درجه نصفالنهار گرینویچ قرار دارد که در ارتفاع ۱۳۲۰ متری از سطح دریای آزاد قرار دارد. مریوان از شمال به سقز، از شمال شرقی به دیواندره، از شرق به سنندج، از جنوب شرقی به سروآباد و از شمال غربی به دره شلیر و از غرب کشور هم به شهر پنجوین شهرستان سلیمانیه کشور عراق با ۱۰۰ کیلومتر مرز مشترک منتهی میشود.
تقسیمات سیاسی
شهرستان مریوان بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰:
به ۴ شهر، ۳ بخش، ۶ دهستان و ۱۷۶ آبادی، با ۱۵۱ آبادی دارای سکنه و ۲۵ آبادی خالی از سکنه تقسیمبندی شدهاست.
شهرستان مریوان تا قبل از سال ۱۳۳۷ تحت عنوان «بخشداری مریوان» از بخشهای تابعه شهرستان سنندج بود. در آن زمان «کلاترزان، سروآباد و سرشیو» جزو حوزهٔ مریوان محسوب میشد. با انتزاع کلاترزان و سروآباد، هماکنون شهرستان مریوان دارای سه بخش «مرکزی، سرشیو و خاومیرآباد» است.
بخش مرکزی شهرستان به مرکزیت شهر مریوان دارای ۳ دهستان و ۷۴ آبادی، با ۶۶ آبادی دارای سکنه و ۸ آبادی خالی از سکنه میباشد. دهستانهای این بخش عبارتند از: «دهستان سرکُل به مرکزیت شهر کانیدینار، دهستان کوماسی به مرکزیت روستای پیرخضران و دهستان زریبار به مرکزیت روستای نی» مساحت این بخش حدود ۹۴۱ کیلومترمربع و جمعیت آن تقریباً ۱۲۲٬۰۶۳ نفر میباشد.
بخش «سرشیو» به مرکزیت شهر «چناره» دارای ۲ دهستان و ۶۲ آبادی، با ۵۳ آبادی دارای سکنه و ۹ آبادی خالی از سکنه میباشد. دهستانهای این بخش عبارتند از: «سرشیو به مرکزیت شهر چناره و دهستان گلچیدر به مرکزیت روستای جانوره» مساحت این بخش حدود ۱۰۴۷ کیلومترمربع و جمعیت آن تقریباً ۳۰٬۸۹۹ نفر میباشد.
بخش «خاومیرآباد» هم به مرکزیت روستای «بردهرشه» دارای ۱ دهستان به اسم «خاوومیرآباد» و تعداد ۴۰ آبادی، با ۳۲ آبادی دارای سکنه و ۸ آبادی خالی از سکنه میباشد. مساحت این بخش حدود ۳۳۸ کیلومترمربع و جمعیت آن تقریباً ۱۵٬۸۱۲ نفر میباشد.
راههای دسترسی
شهرستان مریوان از طریق محورهای متفاوت به شهرهای اطراف متصل میباشد:
- مریوان - سنندج:
این جاده ۱۳۱ کیلومتر طول دار که از جنوب مریوان به غرب «سنندج» منتهی میشود، این جاده از اصلیترین راه به مرکز استان و کشور عراق میباشد.
- مریوان - سقز:
این جاده ۱۴۰ کیلومتر طول دارد که از سمت شمال شرقی، مریوان را در مسیر «رودخانه گاران» به سمت جنوب «سقز» وصل میکند.
- مریوان - بانه:
این جاده ۲۰۰ کیلومتر طول دارد که از سمت شمال شرقی، ابتدا وارد سقز شده بعد راهی بانه میشود. البته راه دیگری نیز از طریق مرز رسمی باشماق وجود دارد که حدود ۹۵ کیلومتر میباشد.
- مریوان - کامیاران:
راههای ارتباطی مریوان به کامیاران از ۳ طریق ممکن میشود:
نزدیکترین راه حدود ۱۳۵ کیلومتر طول دارد که از سمت جنوب مریوان تا روستای دگاگا از توابع شهرستان سروآباد میباشد که ۵۰ کیلومتر اول آن (تا روستای دگاگا) آسفالت شده و ۳۰ کیلومتر وسطی تا روستای تفین راه شوسه و باقیمانده را تا « کامیاران» راه آسفالت تشکیل میدهد.
محور ارتباطی دوم از طریق شهر سنندج میباشد که به ۲۰۷ کیلومتر میانجامد.
هم چنین محور ارتباطی سوم از طریق شهر پاوه میباشد که به ۲۱۴ کیلومتر میانجامد.
- مریوان - پاوه:
این محور هم از ۳ طریق میسر میشود:
محور ارتباطی اول از جنوب مریوان به پاوه به ۱۲۴ کیلومتر میانجامد که از دو راهی منطقه «ژالانه» که از جاده پیچهای «کوه تته» وارد شهر نودشه شده و بعد محور را به جنوب شهر «پاوه» وصل میکند.
محور ارتباطی دوم ار جنوب مریوان-پاوه به ۱۵۰ کیلومتر میانجامد که از دو راهی منطقهٔ «ژالانه» از طریق مسیر هورامان میسر میشود؛ که تا ابتدای روستای سلین به طول ۷۰ کیلومتر آسفالت است و ادامهٔ آن تا دهستان «وراء کرمانشاه» به طول ۳۰ کیلومتر شوسه و بقیه تا «پاوه» آسفالت میباشد. مسیر تته در زمستانها به علت بارش برف زیاد مسدود میباشد و محور ارتباطی از از دو راهی منطقهٔ «ژالانه» از طرف راه جادهٔ «هورامان» میسر میباشد.
محور ارتباطی سوم هم از طریق شهر سنندج میباشد که به ۲۵۰ کیلومتر میانجامد.
- مریوان - سروآباد:
این جاده ۳۷ کیلومتر طول دارد که از سمت جنوب به سروآباد منتهی میشود.
- مریوان - هورامان:
این جاده ۶۲ کیلومتر طول دارد که از سمت جنوب به هورامان منتهی میشود.
- مریوان - بازارچه مرزی باشماق:
این جاده ۲۱ کیلومتر طول دارد که از سمت غرب به بازارچه مرزی باشماق منتهی میشود.
ناهمواری
بخش عمده ناهمواریهای شهرستان مریوان را رشته کوههای زاگرس تشکیل میدهند که پیدایش این ناهمواریها در نتیجهٔ حرکات کوه زایی اواخر دوره ترشیاری میباشد. در اواخر این دوره ناهمواریها به صورت قطعی تثبیت شدهاست و سپس در طول دورهٔ کواترنر تحت تأثیر عامل فرسایش به صورت ناهمواریهای کنونی درآمدهاست. قسمت اعظم ناهمواریها را در مریوان کوهها تشکیل میدهند که جنس آنها عمدتاً از آهکی و رسوبی است. چین خوردگی رشته کوههای زاگرس از مریوان شروع شده و در جنوب شرقی (شمال تنگه هرمز) پایان مییابد.
در منطقه مریوان صرف نظر از «دشت مریوان، دریاچه زریبار، درههای رود تازه مریوان، رودخانه قزلجه، دره اسراوا و دره رود شیان» بقیه نقاط را کوهستانهای مرتفع با درههای تنگ و عمیق دربر گرفتهاست.
«رود شیان» از آبادی «سیاناو» به سمت جنوب شرقی تا محل برخورد به رودهای «مریوان و گاران» و از جنوب شرق به شمال شرق «دره رود زاب» با برخورد به رودخانه گاران در محل «دواب» دو منطقه با ناهمواریهای مختلف از هم متمایز و جدا میکنند.
در شمال، ناهمواریهای ملایم و کم ارتفاع با درههای باز و کم عمق در تمام جهات دیده میشوند. در این ناحیه تمام مناطق کوهستانی پوشیده از جنگلهای تنگ است. وجود رودخانههای متعدد، دشتهای نسبتاً وسیع، دریاچه زریوار از مشخصات جغرافیایی شمال مریوان است.
در جنوب شرقی و جنوب شمالی به استثنای «کوه کره میانه» در شمال «نگل» حداکثر ارتفاع نسبی از شمال دریاچه زریبار ۱۰۰۰ متر و در جنوب آن ۸۵۰ متر است. پستترین نقطه شمال در محل برخورد رودخانههای «گاران رزاو» ۱۱۰۰ متر و بلندترین نقطه آن در «قله برده رشه» از کوه «پشت شهیدان» است که بلندی آن به ۲۴۹۱ متر میرسد.
در بخش جنوبی منطقه، کوهستان سنگی و مرتفع با درههای عمیق و تنگ مشخصکننده ناهمواریهای این منطقه است. «رشته کوه شاهو» رشته کوههای شمالی آن به نامهای «حه شه دول» و «کوهسالان» اصلیترین ناهمواریهای منطقه جنوبی را به وجود آوردهاند. جهت این کوهها از شمال غربی به جنوب شرقی است.
در این ناحیه اختلاف بین قلههای بلند و عمق درهها بسیار زیاد است، حداکثر ارتفاع مطلق، در کوه شاهو به ۱۹۸۵ متر و حداقل ارتفاع در محل برخورد و تلاقی رودهای «دواب» و «ژاورود» به کمتر از ۹۰۰ متر میرسد. در این بخش «رودخانه سیروان» از کنار کوه شاهو میگذرد که بند تنگ و عمیقی را به وجود آوردهاست.
ارتفاعات
در منطقه مریوان کلاً ۴ تیپ عمده و ۸ ناحیه اراضی تشخیص داده شدهاست که اراضی متقارن از نوع کوهستانی یا دشت میباشد. کوههای این منطقه غالباً دو نوع میباشند، اول کوههای مرتفع سنگی با انتهای تیز متشکل از سنگهای آهکی که بایر و فاقد پوشش خاک و گیاه میباشد و اول کوههای جنگلی نسبتاً مرتفع با برآمدگی سنگی متشکل از سنگهای آهکی که بیشتر ارتفاعات مریوان از شمال تا جنوب از این نوع میباشند.
مشهورترین کوههای مریوان عبارتند از:
- رشته کوه چهل چشمه:
چهل چشمه وسیعترین توده کوهستانی و مهمترین کانون آبگیر استان کردستان میباشد که بلندی آن به ۳۱۳۷ متر میرسد که خط الرأس آن حوضههای آبریز «دریاچه ارومیه، دریای خزر و خلیج فارس» را از هم جدا میکند. این کوه در ۳۳ کیلومتری شمال شرقی مریوان قرار گرفتهاست.
مجموعهٔ کوههای چهل چشمه شامل حدود ۲۰ قلهٔ دیگر میباشد از جمله شاه نشین در چهل چشمه، دالاش، دوبرار، کوه سلطان اخزه تو، کوه باینچوب، کوه افراسیاب، کوه کانی میران، کوه مسجد میرزا، کوه باشورتی و کوه کل کوژ با ارتفاعات گوناگون را در بر میگیرد. خود قلهٔ چهل چشمه دارای یالهای متعددی میباشد، ازجمله: کل با، یا یال مله که وه، یال کانی زلیخا یا قولی زلیخا، یال گاوه لال، یال برده قبله، یال شاه نشین، یال کال کالی، یال دلو، یال ئه ستیره ره ش (ستاره سیاه).
این منطقه از برفگیرترین و سردسیرترین مناطق کردستان به حساب میآید و در تمام طول سال از برف پوشیده شدهاست.
- رشته کوه هزار میرگه:
این کوه یکی از شاخههای «چهل چشمه» است که در شمال و شمال شرقی مریوان قرار گرفتهاست و بلندی آن به ۲۷۰۷ متر میرسد. دامنه شمالی این کوه با شیب تندی به «دره شلیر» در کشور عراق و بخش جنوبی آن به «سروآباد» میرسد. از رشته کوههای دیگر این کوه را میتوان به «سلطان احمد: ۲۶۵۲ متر، پیرالیاس: ۲۹۵۵ متر، کره میانه با بلندی ۲۹۵۰ متر و کوه کاانی چرمه با بلندی ۲۸۴۰ متر» اشاره نمود. - از دیگر کوههای مهم در شهرستان مریوان میتوان به قلهٔ میراجی نزدیک روستای نی، کوه قلهبرد نزدیک روستای چور اشاره کرد.
دشت
مریوان از موقعیت ممتازی برخوردار است. این دشت، حدود ۱۱۰۰۰ هکتار مساحت دارد و اطراف آن را کوههای پوشیده از بلوط دربر گرفتهاست.
نیمهٔ جنوبی دشت مریوان از مخروط افکنهای بزرگ و کوچک تشکیل شدهاست که با توجه به حاصل خیزی آن، ۲۲۰۰ هکتار از زمینهای این دشت تحت پوشش شبکه آبیاری و زه کشی قرار گرفتهاست. زه کش اصلی این طرح «چم زریبار» است که در میانهٔ دشت جریان دارد. محصولات عمدهٔ کشاورزی دشت مریوان عبارتند از: گندم، حبوبات، توتون و صیفی جات.
دشت بیلو در ۱۵ کیلومتری شهر مریوان قرار دارد. این دشت با پوشش گیاهی مناسب و چشمههای آب و هم چنین جنگلهای اطراف آن پذیرایی تعداد زیادی از اهالی شهر و روستاهای اطراف میباشد. مردم در دامن طبیعت زیبا و سرسبز دشت به ویژه در طول روز و ایام تعطیلات ساعتها وقت خود را به تفرج در آن جا سپری میکنند. زمینهای اطراف این دشت در گذشته جهت برنجکاری استفاده میشدهاست.
آب و هوا
منطقه مریوان شدیداً تحت تأثیر جریانهای مدیترانهای قرار دارد که به علت کوهستانیبودن و برخورد این جریانها ریزشهای جوی زیادی ایجاد میشود. جریانهای آب و هوایی متأثر از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه که عامل عمده ریزشهای کشور است ضمن عبور از منطقه و برخورد با کوههای زاگرس بخشی از رطوبت خود را به صورت باران و برف از دست میدهد.
میزان بارندگی در مریوان سبب شدهاست که تمامی نقاط منطقه پوشیده از پوشش گیاهی غنی و متنوع باشد. رودها در مسیر پرپیچ و خم و در پیوند با سرزمین سر سبز و پوشش گیاهی مناظری دلپذیر و بدیع پدیدآورده است.
در شهرستان مریوان میزان متوسط ریزشهای جوی ۵۰۰ تا ۹۰۰ میلیلیتر در سال گزارش شدهاست که این مقدار در طی سالیان اخیر به دلیل گرمایش جو زمین کمتر شدهاست. بهطور کلی آب و هوای مریوان سرد و کوهستانی متمایل به معتدل سرد و حتی مدیترانهای است. در طول ۳۵ سال گذشته (بعد از انقلاب) سردترین ماه سال دی ماه و گرمترین ماه تیر ماه بودهاست. ریزش برف و باران در این شهرستان، باعث گردیده که منطقه یکی از پرآبترین مناطق غرب کشور باشد.
آب و هوای منطقه مریوان تحت تأثیر عوامل تودههای هوا و جریانهای فصول سرد و گرم قرار دارد:
- تودهٔ هوای سرد آزروس:
این توده از جانب شمال شرقی و شرق وارد منطقه میشود و اغلب بارندگی را به صورت ریزش برف به دنبال دارند. - تودهٔ هوای مرطوب دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس:
این توده اغلب از غرب شهرستان وارد منطقه میشود و باعث تولید برف و باران میشود. در این منطقه معمولاً سرما از آبان ماه شروع میشود و تا اسفند ماه ادامه مییابد. از فروردین ماه این سرما رو به کاهش گذاشته و هوا رو به اعتدال میرود و بهطور معمول تا شهریور ماه مریوان را تحت هوای گرم قرار میدهد. کوههای منطقه نیز در مقابل جریانهای هوایی که از غرب وارد کشور میشوند همانند دیواری پهن و عظیم مانع نفوذ رطوبت مطلوب دریای مدیترانه به نواحی داخلی کشور شده و باعث بارش نزولات جوی در منطقه میشوند.
جدول مشخصات نواحی آب و هوا را در شهرستان نشان میدهد:
منابع آب
یکی از مهمترین جاذبههای طبیعی شهرستان مریوان «منابع آب» است. امکانات آب شهرستان شامل چند «رودخانه دایمی و نسبتاً پرآب و دریاچه پرآب زریبار» میباشد. این شهرستان با میانگین بارندگی سالانه حدود ۸۸۷ میلیمتر از جمله شهرستانهای با بارش استان محسوب میشود.
آبهای شهرستان بهطور کلی به ۲ بخش «آبهای سطحی و زیر زمینی» تقسیم میشوند:
- آبهای زیرزمینی:
شهرستان مریوان دارای منابع غنی آب زیر زمینی میباشد و عواملی چون «گسترش دشتهای آبرفتی، میزان ریزش بارش، کوههای آهکی و هم چنین وجود طبقات غیرقابل نفوذ زیرین و…» باعث فراوانی آبهای زیر زمینی منطقه شدهاست که مهمترین منابع آب زیر زمینی موجود در مریوان در «دشتهای آبرفتی آنها» وجود دارند که دارای ۵۹ میلیون متر مکعب منابع آب زیرزمینی میباشد. منابع آبهای زیر زمینی شهرستان بخشی از از نیازهای مصرفی و آشامیدنی و کشاورزی منطقه را تأمین میکند، علاوه بر این در برخی از نقاط شهرستان مناطق آهکی وجود دارد که چشمههای دائمی از آنها سرچشمه میگیرند. - آبهای سطحی:
این بخش قسمت اعظم آبهای شهرستان را در بر می گیر د و شامل رودها و دریاچه میباشد و میزان روان آب سطحی آن در حدود ۲۰۸۷ میلیون متر مکعب است و خود به ۲ بخش «رودها و دریاچه زریبار» تقسیم میشود، که عبارتند از:- دریاچه زریبار:
دریاچه زریبار را بدون شک میتوان یکی از منابع تأمینکننده شهرستان مرکزی مریوان دانست و نقش بسزایی در تأمین آب دارد، این دریاچه در ۲ کیلومتری غرب مریوان و در ارتفاع ۱۲۸۳ متری از سطح دریا قرار دارد. آب دریاچه شیرین است و آب آن از جوشش چشمههای آبی کف دریاچه تأمین میشود و اطراف دریاچه نیز از نیزارهای بلندی احاطه شدهاست. این دریاچه به علت داشتن آب شیرین و شرایط لازم، زیستگاه مناسبی را برای رشد و زیست انواع ماهیان به وجود آوردهاست. دریاچه زریبار به علت داشت، آب شیرین، آب و هوای مناسب، پوشش گیاهی قابل توجه و وجود انواع ماهیها و پرندگان آبزی از جایگاه ویژه زیباشناختی برخوردار است و همواره به عنوان یکی از جاذبههای مهم و پرطرفدار توریستی ـ سیاحتی منطقه مریوان، و بلکه استان کردستان مطرح بودهاست. - رودها:
رودهای حومه مریوان یکی دیگر از تأمینکنندههای آب برای شهرستان و حومه میباشند. میزان بارندگی سالیانه و وجود کوهها و پستی و بلندیهای بسیار در منطقه، باعث ایجاد رودخانههای بسیار زیبایی در این شهرستان شدهاست. رودخانههای فرعی و اصلی متعددی در این منطقه وجود دارد. رودخانههای فرعی مریوان در ۳ مسیر عمده «چشمهٔ گردلانه، زریبار و دوآب» جریان یافته و نهایتاً با ملحقشدن به همدیگر رودخانهٔ «سیروان» را تشکیل میدهند.
- دریاچه زریبار:
بهطور کلی در ۲ حوضه مهم به شرح زیر هستند:
- حوضهٔ رود سیروان:
این حوضه بخش اعظم نواحی «جنوبی» شهرستان را در بر میگیرد. رود سیروان، در منطقهٔ مریوان از به هم پیوستن رودهای «مریوان و نِگل» در محل دواب تشکیل میشود اما از بخشهای غربی استان نیز از به هم پیوستن رودخانههای «قشلاق و گردلان» به سیروان تبدیل میشود و در نهایت از منطقه اورامانات وارد استان کرمانشاه شده و پس از دریافت شعبههای متعدد و در نهایت با پیوستن به رودخانه «الوند» در خاک عراق به نام رودخانه «دیاله» به رودخانه بزرگ «دجله» میریزد که در نهایت این رود هم به «خلیج فارس» میریزد. این رود یکی از شعبههای مهم دجله به حساب میآید. - حوضهٔ رود زاب:
این حوضه بخش کوچکی از اراضی حد «شمالی» مریوان را در بر میگیرد و رودهای آن وارد خاک عراق میشوند و از طریق رود «دجله» با خاک عراق میریزند.
مهمترین رودخانههای شهرستان مریوان عبارتند از:
- رودخانه قزلچهسور:
ابن رودخانه از کوههای «شمال» دریاچه مریوان سرچشمه گرفته و به طرف غرب جریان دارد و با اجرای پروژهٔ بند انحرافی و احداث کانال حد روز به طول ۵٫۶ کیلومتر قسمتی از آب آن رودخانه وارد دریاچهٔ زریبار شده و مابقی پس از پیمودن مسافتی در حدود ۱۵ کیلومتر به خاک عراق میریزد و مساحت حوزهٔ آن ۱۰۸ کیلومتر مربع است. - رودخانه گاران:
این رودخانه در ۱۵ کیلومتری «شرق» مریوان و در جهت شمال به جنوب که از کوههای «سرشیو» سرچشمه گرفته و در محلی به نام «دوآوان» در نزدیک روستای «تفلی» از توابع شهرستان سروآباد با رودخانه «رزاب» به هم پیوسته و به رودخانهٔ «سیروان» ملحق و در نهایت به خاک عراق میریزد. سر شاخهٔ دیگر رودخانهٔ گاران از کوههای «سیاناو، زریبار و عصرآباد» سرچشمه میگیرد.
- رودخانه کوماسی:
رودخانهٔ کوماسی از کوههای «سرشیو و کلاترزان» سرچشمه گرفته و سپس به رودخانهٔ «سیروان» پیوسته و به خاک عراق میریزد. - رودخانه نِگل:
ابن رودخانه از آبادی «تودار ملا» گذشته و پس از دریافت سرشاخههایی از کوه «سلطان احمد» با رودخانه «شویشه» یکی میشود.
- رودخانه عصرآباد:
این رودخانه که در شرق دریاچه زریبار در جهت «غربی - شرقی» قرار دارد و از راههای اطراف روستای عصرآباد سرچشمه میگیرد و پس از پیوستن به رودخانه «سیروان» به خاک عراق میریزد. - رودخانه بنه سوتاوه (بایوه):
این رودخانه که از کوههای «بایوه» سرچشمه گرفته و پس از پیوستن به رودخانه «زاب» در شهرستان بانه به خاک عراق میریزد. - رودخانه مریوان:
ابن رودخانه از زه کش دریاچه «زریبار» و از قسمت پایین دریاچه به سمت جنوب جریان دارد.
سدها
به واسطه

🏛️ اماکن گردشگری

دریاچه زریوار (زریبار)
دریاچه زریوار (زریبار) در شهر مریوان - ایران
روستای کماله
روستای کماله در شهر مریوان - ایران

قلعه ایمام (قلعه امام مریوان، قلعه خان احمد)
قلعه ایمام (قلعه امام مریوان، قلعه خان احمد) در شهر مریوان - ایران

روستای دره تفی مریوان
روستای دره تفی مریوان در شهر مریوان - ایران

دریاچه سد گاران
دریاچه سد گاران در شهر مریوان - ایران
💬 نظرات و تجربیات کاربران
برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید
ورود / ثبتنامهنوز نظری ثبت نشده است. اولین نفر باشید!